پاکسازی پسوریازیس با یک رژیم درمانی در سه ماه
پاکسازی پسوریازیس با یک رژیم درمانی در سه ماه

تا زمانی که مفهوم اثرات تغذیه ای روی پوست به طور کامل درک نشده باشد، مبارزه با شکست مواجه خواهد شد. موارد استعمال خارجی به شکل سالوها، کرم ها و حتی نور ماوراء بنفش در بسیاری از موارد برای پاک کردن پوست کمک رسان هستند.

تا زمانی که مفهوم اثرات تغذیه ای روی پوست به طور کامل درک نشده باشد، مبارزه با شکست مواجه خواهد شد. موارد استعمال خارجی به شکل سالوها، کرم ها و حتی نور ماوراء بنفش در بسیاری از موارد برای پاک کردن پوست کمک رسان هستند، اما در بهترین حالت آنها را تسریع می کنند، و قبل از مدت طولانی، این حالت معمولا عود می کند و اغلب بدتر از قبل می شود. برای افراد نسبتا کمی که تجربیات خودبخود در خصوص بیماری را تجربه کرده اند و هیچ نشانه ای از بازگشت ندارند، من به آنها می گویم که باید از ستاره های خوش شانسی خود سپاسگزار باشند. بنا به دلایلی که ممکن است هرگز شناخته نشود، این تعداد اندک خوش شانس از یک عمر پر اضطراب و درد آفرین رهایی یافتند.

با این حال، به افرادی که شانس کمتری دارند می گویم که آرام باشید! همه چیز به آخر نرسیده است. حتما راه حلی برای مشکل شما وجود دارد این چیزی است که در بسیاری از موارد به اثبات رسیده است. این یک خوشبختی برای بیمارانم و همچنین برای خود من است، که بتوانیم دانش مربوط به این راه جایگزین را با شما در خلال این صفحاتی که دنبال می کنید به اشتراک بگذاریم.

آیا رژیم کارایی دارد ؟

علاقه من به پسوریازیس واقعا زمانی آغاز شد که من در دنور، کلرادو کارآموز بودم. اولین موردی که من دیدم، آقای D.H.، یک کشاورز محصولات لبنی با چهره ای دلپذیر و مشتاق از نیوجرسی جنوبی بود. از آنجاییکه ما از در همان ایالت بودیم، یک رابطه دوستی پزشک و بیمار بین ما ایجاد شد. هر چند که در آن زمان فقط می توانستم موارد کمی را نسبت به شرایط ایشان انجام دهم، اما او هر ساله به بیمارستان واقع در دنور می آمد تا از روزهای آفتابی و خورشید کلرادو استفاده کند. او می گفت که این نور، حتی اگر موقتی باشد، همیشه به پاک سازی پوستش کمک می کند. مبارزه بیست ساله اش با پسوریازیس من را خیلی ترغیب کرد و شدیدا مرا علاقه کرد تا به یادگیری همه چیز در مورد این بیماری بپردازم. با کارهایی که انجام شد متوجه شدم که پانزده سال گذشت، تا من بتوانم مجددا آقای D.H. را در خانه اش در نیوجرسی ملاقات کنم، که در آنجا من توانستم نتایج موفقیت آمیز به دست آمده از موارد اولیه را به وی نشان دهم.

در عین حال، من هر گونه اطلاعاتی را که می توانستم در خصوص پسوریازیس جمع آوری کنم، نگهداری کردم. به نظر می رسید تا زمان بررسی پرونده های مربوط به این بیماری – به عنوان عضو بنیاد ادگار کایس در ساحل ویرجینیا- که در دسترسم بود هیچ وعده ای محقق نشد. (بنیاد ادگار کایز، خواهر خوانده سازمانی برای انجمن تحقیقات و روشنگری [ARE]، دفاتر مرکزی مواد کایز می باشد.) پرونده های متعدد برای محققان جدی در دسترس می باشد، که بیش از سی و یک هزار عضو و همچنین بخش عمومی را شامل می شوند.) من به دقت دو جلد درباره پسوریازیس را در پرونده های در حال گردش مطالعه نمودم و موفق شدم تا اطلاعات را در قالب یک کار عملی خلاصه کنم. “چرا که نه؟” فکر کردم از آنجایی که orthodox medicine برای پاسخ ها هنوز در حال تامل می باشد، این سوال باز بود. به طوری که به درستی توسط Norman Cousins، نویسنده محبوب ملی کتاب آناتومی بیماری، اظهار داشت: “هنر درمان هنوز جنبه مرز حرفه ای دارد.” من تجزیه و تحلیل اطلاعات و تبدیل آن به یک برنامه عملی را آغاز نمودم. زودتر از اینکه اولین بیمار پسوریازیس را ملاقات کنم، فرمول بندی این فرضیه اثر بخش به اتمام نرسید.

در واقع، آقای ویلیام کالمون به دلیل یک مشکل نخاعی، نه پسوریازیس به نزد من آمد. (توجه داشته باشید که برای استفاده از نام کامل آقای کالمون از طرف ایشان این اجازه را دارم.) هنگامی که ایشان برای معاینه اولیه لباسش را در آورد، واکنش من عدم باور این بیماری بود. در اینجا با یک مورد غیر قابل تشخیص و نسبتا شدید پسوریازیس مواجه بودم. من تصمیم گرفتم تا بجای بحث در مورد یک بیمار جدید در اولین ملاقاتمان، فقط این واقعیت را ثبت کنم که وی مبتلا به پسوریازیس است.

تلاش های من بر مشکلات ستون فقرات او متمرکز شد، که به تدریج فروکش کرد و سپس محو شد. در طول هر دیدار، همانطور که ما صحبت کردیم، مطالعاتم را در زمینه پسوریازیس و منبع اطلاعاتم را متمرکز می کردم و به آرامی به دنبال منافع ایشان بودم. با گذشت زمان، مشکل پشت ایشان مرتفع شد، او آماده بود تا با استفاده از این رویکرد جدید در درمان پسوریازیس، در انجام آزمایش به من بپیوندد.

آقای کالمون تقریبا همه روش ها را بدون نتیجه برای مدت بیش از پانزده سال امتحان کرده بود. او یک مورد معمول از پسوریازیس متداول با خونریزی، خارش، پوسته پوسته شدن، و دیگر علایمی که همراه این شکل از بیماری می باشد بود. در ۲۱ ژوئیه ۱۹۷۵، ما رژیم را با همکاری کامل همسرش مینی با دستورالعمل های خاصی که در دست داشت، آغاز کردیم و او مطب را ترک کرد و به ایشان گفته شد تا پس از یک هفته مراجعه کند.

او در زمان تعیین شده برگشت، در اتاق معاینه لباسش را در آورد و ضایعاتش را به من نشان داد. من از نتایج شگفت زده شدم آنها حداقل به میزان ۵۰ درصد بهبود یافته بودند. بنابراین بدیهی است که روند درمانی در حال پیشرفت است. ضایعه بزرگ در ران راست و چندین مورد نیز در ناحیه کمر و ستون فقرات ایشان در حال حاضر به رنگ صورتی روشن و بدون پوسته است. آنها هفت روز پیش دچار خونریزی و پوسته پوسته شدن بودند.

حدود سه ماه طول کشید، اما در ۱۶ اکتبر ۱۹۷۵، آقای کالمون دیگر از قربانیان پسوریازیس محسوب نمی شد. تمام ضایعات به طور کامل از بین رفته بودند، به طوری که انگار کسی بر روی پشتش از پاک کننده استفاده کرده باشد.

او با امید اینکه دیگر بیماران مبتلا به پسوریازیس که از رژیم ارائه شده استفاده می کنند و من برای آنها از اطلاعات ارائه شده در مواد کایس استفاده کرده ام بتوانند از این بیماری رهایی پیدا کنند موافقت خود را جهت ثبت سوابق پرونده برای نمایش در کتابخانه بنیاد ادگار کایس اعلام نمود. با توجه به تاریخچه و عکس هایش که به صورت یک ویترین ویژه شیشه ای در کتابخانه (همراه با موارد مربوط به چند بیمار دیگرم) نشان داده شده است، امضای آقای کالمون وجود دارد که می توان به آن اشاره کرد: “بدین وسیله عکس هایی که در این گزارش ارائه شده اند و همچنین توالی گرفتن آنها تأیید می شود، در واقع فواصل مشخص شده در این گزارش شده توسط مطب دکتر John A. A. Pagano در نظر گرفته شده است. بیماری پسوریازیس که در طی پانزده سال گذشته رنج فراوانی نسبت به آن داشته ام، در مدت سه ماه از شروع درمان، عملا “پاکسازی شده است”. من صادقانه می توانم اذعان کنم که هیچ برگشتی نسبت به آن نداشته ام.”

ویلیام کالمون:

آقای کالمون باقی مانده تمام ضایعات را از زندگی خود پاک کرد. او بنا به دلایل غیر مرتبط با این موضوع فوت کرد. او همیشه در حافظه من به عنوان اولین بیماری که با پیروی از این رویکرد جدید طبیعی برای بهبودی بیماری، شفا پیدا کرده بود باقی می ماند. آقایCulmone با توجه به روحیه غیر خودخواهانه خود و تمایلش نسبت به در نظر گرفتن نظم و ترتیب فردی، به همه قربانیان پسوریازیس کمک شایانی نمود.

بیمار: ویلیام کالمون

سن: ۶۵ سال

مدت زمان ابتلا به بیماری: ۱۵ سال

در شروع رژیم: کمتر از ۳ ماه بعد

موارد بعدی:

مورد شدید بعدی مراجعه کننده به من خانم B.K. بود، که بهبود وضع ایشان به چهار ماه زمان نیاز داشت. پس از ایشان یک پسر بچه کوچک، A.S.، مراجعه داشت که وی نیز در مدت چهار ماه توانست پاسخ خوبی نسبت به درمان دریافت کند. پس از وی E.L.، یک دختر بچه کوچک مراجعه کرده بود، که درمانش حدود سه ماه به طول انجامید. دیگر بیماران نیز با موفقیت سریع و خوبی مواجه بودند. به هر حال مرگ حتمی بود و سرنوشت من تعیین شده بود. من می دانستم که مجبورم تحقیقاتم را ادامه دهم تا زمانی که به شواهد غیرقابل پیش بینی برسم که آن نیز در واقع درمان پسوریازیس بود.

به زودی برای بیمارانم و برای من آشکار شد که واقعا به نتیجه ای رسیدیم. هنگامی که مواردی از این دست توانستند جواب خوبی دریافت نمایند، هرچند که پاسخ در سطوح مختلفی بود، ما فقط می توانستیم این نتیجه را بگیریم که ما کار را درست انجام داده ایم. گام بعدی برای من این بود که همه چیز را در مورد پسوریازیس از ارتدوکس و همچنین دیدگاه کایسونیاد بیاموزم. با بهره گیری از دانش ارائه شده توسط هر دو مدرسه فکری، من دهه بعدی را برای درمان بیماران مبتلا به پسوریازیس اختصاص دادم، اما تنها پس از فرآیندهای پزشکی خسته شده بودم. نتایج آن سالهای تحقیق در ادامه آمده است.

آیا واقعا این روش رژیم درمانی کارایی دارد؟

این سوالی است که اغلب از سوی افرادی که در جستجوی پاسخی در مورد این مضرات پوستی هستند پرسیده می شود. پاسخ من برای این سوال تأکید بر بله و خیر است. من تلاش نمی کنم که بخواهم جذاب  باشم و این یک واقعیت است.

پاسخ بله برای بسیاری از بیماران که به طور جدی خود را نسبت به رژیم متعهد می دانند، صادق است. برای آن دسته از بیمارانی که آن را پیگیری می کنند، نتایج می تواند به شکلی مطلوب باشد که گویی هرگز به پسوریازیس مبتلا نبوده اند. شاید مهمتر از همه این نکته باشد، که آنها به ندرت، در صورت وجود، مجددا نزد من می آیند.

افرادی که فقط نتایج متوسطی را کسب کرده اند یا به صورت کامل رژیم را ادامه نداده اند (خسته شدند، در رژیم کم کاری کردند) و یا اینکه نگرش خوبی نداشتند. “خوب، من می دانم که این روش کارایی ندارد، بنابراین من اکنون همه چیز را متوقف کرده و هر چیزی را دلم بخواهد می خورم و در صورتی که ببینم وضعیت قبلی برگشته در نهایت مجددا رژیم را دنبال خواهد کرد.” اما آنها به ندرت این کار را انجام دادند. با این وجود، یک مورد انجام گرفته است: آنها دیگر از این بیماری نمی ترسند.

هیچ یک از جنبه های پاسخ من تقریبا همیشه از عدم توانایی یا عدم تمایل بیماران نسبت به نظم دهی برای خودشان ناشی می شود. آنها همان چیزی که ذهن خودشان دارند. این موضوع اشکالی ندارد – همه ما موافق آن هستیم. اما این موضوع همانند اذعان یک ستاره ورزشکار است که می گوید: “من می خواهم بزرگترین دونده در دنیا باشم، اما از من نخواهید که سیگار نکشیم!” این اتفاق رخ نخواهد داد.

بنابراین، پاسخ به سوال اصلی بله است، رژیم برای اکثر افرادی که به اندازه کافی آن را ادامه می دهند کارایی دارد؛ و خیر است، و عدم کارایی آن برای گونه ای از افراد است که با آن بازی می کنند و آن را به اندازه کافی جدی نمی گیرند، و همیشه به دنبال یک درمان سریع هستند.

سوال واقعی این نیست که “آیا این روش درمانی کارایی دارد؟” بلکه از این قرار است که “آیا بیمار روی آن کار می کند یا خیر؟” و راز موفقیت یا شکست در این نکته نهفته است.

مسیر ادامه دادن:

برای منتقدانی که اعلام می کنند، “این نظریه هرگز به صورت علمی ثابت نشده است”، از آنها می پرسم، چه اتفاقی افتاده است؟ چه تعداد از مردم می دانند که تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد از کل اختراعات پزشکی توسط مطالعات علمی حمایت می شوند؟ گفته David M. Eddy, MD, PhD, دانشگاه دوک و دفتر حسابداری دولتی ایالات متحده، به این معنی است که حداقل ۸۰ درصد آنها این حمایت را ندارند!

در طول تاریخ طولانی موارد بهبودی، درمان، مزایا و درمان بسیاری از بیماری ها بدون تایید متخصصین علمی رخ داده است. اگر این طور نبود، نوع بشر مدت ها پیش از بین رفته بود.

توصیه من به بیمارانم این است، فقط به تکمیل درمان خود بپردازید! به مشاهده شواهد، ملاقات با سایر بیماران و تصمیم گیری برای خودتان بپردازید. دانشمندان در نهایت به این موضوع می رسند، اما در عین حال، شما می توانید خوب شوید!

مشاوره رایگان با کلینیک اکسی مد:

بیماران پسوریازیس می توانند جهت مشاوره پزشکی در مورد این روش درمانی به صورت رایگان با شمارۀ ۲۶۲۰۷۹۸۸-۰۲۱ و ۲۶۲۰۷۹۳۷-۰۲۱ تماس گرفته و سوالات خود را مطرح نمایند تا تیم پزشکی اکسی مد به سوالات آن ها در ساعات کاری ۹ صبح تا ۱۹ شب پاسخ دهد.