آخر و عاقبت مصرف بتابلوكر! تشديد پسوريازيس با بتا بلوكر
آخر و عاقبت مصرف بتابلوكر! تشديد پسوريازيس با بتا بلوكر

مردی ۵۴ ساله با سابقه ۲۰ ساله ابتلا به پسوریازیس اریترودر میک تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر قرار گرفت. بیمار سابقه قبلی مصرف بتابلوکر را نداشت.

مردی ۵۴ ساله با سابقه ۲۰ ساله ابتلا به پسوریازیس اریترودر میک تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر قرار گرفت. بیمار سابقه قبلی مصرف بتابلوکر را نداشت. بیمار پس از جراحی به علت بروز فیبریلاسیون دهلیزی تحت درمان با بیسوپرولول از دسته داروهای بتابلوکر قرار گرفت. ظرف ۷۲ ساعت پس از شروع درمان با بیسوپرولول، بیمار دچار تشدید حاد پسوریازیس گردید. التهاب ژنرالیزه پوست با پلاک های به هم پیوسته عمیق و اریتماتو همراه شد.

آخر و عاقبت مصرف بتابلوكر! تشديد پسوريازيس با بتا بلوكر:

صورت بیمار درگیر نشد که این پدیده منطبق با یافته های شاخص پسوریازیس اریترودرمیک بود. بیمار از ورای اپی درم حجم قابل توجهی از مایع را از طریق مناطق وسیع بدون پوشش شده پوست خود از دست داد. دفع مایع باعث هیپوولمی و ناپایداری همودینامیک شد و مایع درمانی شدید را اجتناب ناپذیر کرد. پسوریازیس هم به صورت تهاجمی و به کمک متروترکسات و داروهای موضعی تحت درمان قرار گرفت. با توجه به اینکه به نظر می رسید بیسوپرولول عامل تشدید پسوریازیس بیمار باشد مصرف آن متوقف شد. وضعیت بیمار پس از قطع بیسوپرولول بهبود یافت.

شکل ۱، تصویر قفسه سینه بیمار که تشدید حاد پسوریازیس را به دنبال درمان با بیسوپرولول پس از عمل جراحی نشان می دهد. التهاب عمومی و گسترده و پلاک های به هم پیوسته در سرتاسر محل استرنوتومی به چشم می خورد.

هدف اولیه در درمان فیبریلاسیون دهلیزی:

هدف اولیه در درمان فیبریلاسیون دهلیزی، درمان ضدانعقادی و کنترل ضربان قلب است. هدف نهایی نیز بازگرداندن و حفظ ریتم فیبریلاسیون دهلیزی، سینوسی خواهد بود. بتابلوکرها درمان ضد انعقادی و داروهای انتخابی برای کنترل ضربان قلب هستند؛ اما این داروها کنترل ضربان قلب می توانند باعث وخامت و تشدید است. هدف نهایی نیز پسوریازیس و در نهایت اختلال باز گرداندن و حفظ ریتم در وضعیت همودینامیک شوند. سینوسی خواهد بود. البته این واکنش بسیار نادر است.

مکانیسم تشدید پسوریازیس در زمینه مصرف بتابلوکرها:

تصور می شود مکانیسم تشدید پسوریازیس در زمینه مصرف بتابلوکرها، ناشی از مسدود شدن مسیر فعال سازی سیستم پیام رسان آدنوزین حلقوی ۳ و ۵ – مونوفسفات حلقوی (cAMP) باشد. این مسدود شدن کاهش غلظت های داخل سلول کلسیم را به دنبال دارد. کاهش کلسیم داخل سلولی می تواند باعث افزایش سرعت تزاید (پرولیفراسیون) کراتینوسیت ها یا لکوسیت های پلی مورفونوکلئر (PMN) شود که هر دو می توانند در ایجاد یا تشدید پسوریازیس نقش داشته باشند.

داروهای بتابلوکر:

این داروها کاربرد گسترده‌ای در درمان فشارخون، آنژین قلبی، نارسایی قلب و همچنین آریتمی‌ها دارند. داروهایی از قبیل آتنولول، پروپرانولول، و متوپرولول در کنترل علائم مبتلایان به AF، تاکی کاردی‌های دهلیزی و آریتمی‌های [خوش‌خیم] بطنی کاربرد دارند؛ بنابراین تجویز این داروها و تنظیم میزان مصرف شده مخصوصاً در صورت مصرف هم‌زمان داروهای دیگر باید به دقت تحت نظر پزشک متخصص قلب باشد. Sotalol نیز در این گروه قرار دارد ولی با توجه به خواص ضد آریتمی بیشتر در درمان ریتم AF و گاهی آریتمی‌های بطنی کاربرد ویژه‌ای دارد. عارضه مشترک تمام داروهای فوق تشدید برادیکاردی در مبتلایان به گره سینوسی بیمار و همچنین بلوک قلبی می‌باشد. عارضه دیگر این گروه دارویی تشدید آسم و نارسایی تنفسی در مبتلایان به بیماری انسدادی ریوی می‌باشد. داروی سوتالول می‌تواند منجر به ایجاد آریتمی‌های جدید شود که گاهی بسیار خطرناک است بنابراین باید به دقت و تحت نظر پزشک متخصص قلب تجویز شود.

  • منبع خبر : ترجمه دکترحسام جهاندیده