ریسانکیزوماب، موثرتر از ایستکینوماب در درمان پسوریازیس
ریسانکیزوماب، موثرتر از ایستکینوماب در درمان پسوریازیس

نتایج فاز ۲ یک مطالعه کارآزمایی بالینی نشان داد داروی تحقیقاتی ریسانکیزوماب risankizumab، در درمان پسوریازیس از ایستکینوماب ustekinumab موثرتر می باشد.

نتایج فاز ۲ یک مطالعه کارآزمایی بالینی نشان داد، مهارکننده انتخابی اینترلوکین ۲۳ با داروی تحقیقاتی ریسانکیزوماب risankizumab، در درمان پسوریازیس از ایستکینوماب ustekinumab که یک داروی کمتر انتخابی است، موثرتر باشد. نتایج این مطالعه مهم به تازگی در New England Journa- of Medicine منتشر شده است.

محقق ارشد این مطالعه از دانشگاه اونتاریوی کانادا معتقد است: «هرچند این یافته‌ها اولیه هستند، داده‌ها پیشنهاد می‌کنند که بلوک کردن انتخابی اینترلوکین ۲۳ از طریق مهارکردن زیرواحد p19 به جای p40، مهار کامل‌تری را از فعالیت اینترلوکین ۲۳ فراهم می‌آورد و نتایج آن، اثربخشی بیشتر در درمان پلاک‌های پسوریازیسی است.»

ریسانکیزوماب چیست:

ریسانکیزوماب نوعی آنتی‌بادی مونوکلونال انسانی شده است که زیرواحد p19 را که منحصر به فرد به اینترلوکین ۲۳ است، هدف قرار داده و منجر به اختلال سیگنال‌دهی می‌شود. در مقابل، ایستکینوماب زیرواحد p40 را هدف خود قرار داده که بین اینترلوکین‌های ۱۲ و ۲۳ مشترک است و نتیجه آن هم، مهار هر دو سیتوکین است. بعضی مطالعات پیشنهاد کرده‌اند که بلوک کردن فقط اینترلوکین ۲۳ ممکن است دلیل اولیه برای اثربخشی ریسانکیزوماب در پسوریازیس باشد.

کارآزمایی فاز ۲ سر به سر در ۳۲ مکان درمانی‌تحقیقاتی در آمریکای شمالی و اروپا انجام شده و به مقایسه چگونگی عملکرد مهارکننده انتخابی اینترلوکین ۲۳ در مقابل بلوک کردن اینترلوکین ۱۲ و ۲۳ باهم پرداخته است. در این مطالعه، ۱۶۶ فرد بزرگسال مبتلا به پلاک‌های پسوریازیسی مزمن متوسط تا شدید که ۱۰ درصد یا بیشتر از سطح بدنشان درگیر بوده، بررسی شدند. محققان به‌طور تصادفی افراد شرکت کننده را به دریافت تزریق‌های زیرپوستی ریسانکیزوماب (دوز تکی ۱۸ میلی‌گرمی در هفته صفر یا ۹۰ میلی‌گرمی یا ۱۸۰ میلی‌گرمی) یا ایستکینوماب (۴۵ یا ۹۰ میلی‌گرم، بسته به وزن بدن در هفته‌های صفر، ۴ و ۱۶) تقسیم کردند. پیامد اولیه کاهش ۹۰ درصدی یا بیشتر در نمره Psoriasis Area and Severity Index نسبت به پایه قرار داده شد.

پس از ۱۲ هفته، نتایج گرفته شده از گروه ریسانکیزوماب ۹۰ و ۱۸۰ میلی‌گرمی نشان داد، ۷۷ درصد بیماران به هدف اولیه رسیده‌اند. در حالی که، ۴۰ درصد بیماران گروه ایستکینوماب به این هدف دست یافته بودند. اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنی‌دار بود.

محو کامل ضایعات با ریسانکیزوماب:

مشابه این نتایج، در هفته ۱۲، نتایج برای گروه‌های ریسانکیزوماب نشان داد ۴۵ درصد شرکت کنندگان به محو کامل ضایعات دست یافتند، در حالی که ۱۸ درصد بیماران گروه ایستکینوماب به این هدف رسیدند. این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود.

گروه ریسانکیزوماب همچنین شروع سریع‌تر عملکرد و باقی ماندن اثربخشی را برای تا ۲۰ هفته پس از دوز نهایی نشان داد. در مقابل، اثربخشی در گروه درمانی ایستکینوماب، ۸ هفته پس از آخرین دوز، شروع به محو شدن کرد.

بیماران درمان شده با ریسانکیزوماب با ارتقای کیفیت زندگی، دردهای کمتر مفاصل، بهبود پسوریازیس در سر، کف دست و پا، و نوک انگشتان مواجه شدند که این وضعیت‌ها درمان مشکلی دارند.
پاسخ‌های بسیار موثری که از داروهای اختصاصی‌تر گرفته می‌شود، شواهد بیشتری را فراهم می‌آورند که اینترلوکین ۲۳ و نه ۱۲، احتمالا سیتوکاین کلیدی در پسوریازیس است. البته نمی‌توان گفت اینترلوکین ۱۲ مهم نیست، اما واقعا نقطه کدر در این پروسه به‌نظر می‌رسد بیشتر با اینترلوکین ۲۳ و سیگنال‌های آن باشد.

این موضوع، بدین معنا است که اینترلوکین ۲۳ به نظر می‌رسد در نقش «پدال گاز» اصلی برای سیتوکین پیش‌التهابی ۱۷ عمل کند. اینترلوکین ۲۳ دارای نقشی در گسترش کلاس سلول‌های T داشته باشد که اینترلوکین ۱۷ را می‌سازد. مهار اینترلوکین ۲۳ در نهایت راه منتهی به اینترلوکین ۱۷ را مهار خواهد کرد و به این ترتیب، پاسخ‌های بالینی بهتری را نسبت به هدف قرار دادن اینترلوکین ۱۷ به تنهایی فراهم آورد.
حوادث عوارض جانبی با ریسانکیزوماب ۱۸ میلی‌گرمی (۱۲ درصد) و ۹۰ میلی‌گرمی (۱۵ درصد) کمی بیشتر از ایستکینوماب (۸ درصد) مشاهده شد. عارضه جانبی جدی در گروه ریسانکیزوماب ۱۸۰ میلی‌گرمی دیده نشد.

دو مورد بازال سی کارسینوما و یک مورد حوادث قلبی‌عروقی ماژور در گروه ریسانکیزوماب گزارش شد. نازوفارنژیت شایع‌ترین عارضه جانبی بود که در بیش از ۱۰ درصد بیماران همه گروه‌ها دیده شد.