پسوریازیس، ظاهر بیرونی تلاش بدن برای “حذف” سموم داخلی است
پسوریازیس، ظاهر بیرونی تلاش بدن برای “حذف” سموم داخلی است

پسوریازیس، ظاهر بیرونی تلاش بدن برای “حذف” سموم داخلی است. به عبارت دیگر و به طور خلاصه، پوست آنچه که روده و کلیه باید انجام دهند را انجام می دهد.

از آنجایی که پسوریازیس اغلب توصیف شده اما هرگز تعریف نشده است، من این موارد که براساس سالهای متمادی تجربه بالینی جهت این موضوع بوده است را به عنوان یک تعریف معقول از بیماری ارائه می دهم: پسوریازیس، ظاهر بیرونی تلاش بدن برای “حذف” سموم داخلی است. به عبارت دیگر و به طور خلاصه، پوست آنچه که روده و کلیه باید انجام دهند را انجام می دهد. پوست به طور معمول برای حذف گسترده مواد زائد طراحی نشده است، اما به علت اضافه بار سمی تولید شده توسط یک نشت در روده، پوست به عنوان یک سیستم پشتیبان عمل می کند و در انجام وظیفه حذف سموم بدن را یاری می بخشد – بنابراین بثورات، تحریک و ضایعات نمایان می شوند.

علت پسوریازیس:

نگاه کردن به پوست به جهت یافتن علت پسوریازیس مانند نگاه کردن به نوک یک کوه یخی با فرض اینکه کل ساختار به همان شکل است، می باشد. شاید بتوان نوک کوه را تخریب نمود اما کوه یخی هرگز ناپدید نخواهد شد. چرا؟ برای اینکه بدنه اصلی آن در زیر سطح پنهان بوده و تا زمانی که پنهان باقی بماند، کوه یخ نیز همچنان وجود خواهد داشت.

این موضوع برای پسوریازیس نیز صادق است. چیزی که در خارج دیده می شود شواهد فیزیکی چیزی است که در داخل بدن اتفاق می افتد. می توان خارج را درمان کرد، اما بیماری مجددا و دوباره، ماه به ماه، سال به سال، دوباره ادامه پیداکند، تا زمانی که بیمار از به کار بردن تمام امكانات درمانی در دسترس خسته شود. در این حالت بیمار باید به کجا مراجعه کند؟ آیا واقعا درمانی برای این بیماری پوستی مزمن و اغلب ویرانگر وجود دارد؟ آیا ممکن است یک قربانی از درد مداوم طی عمرش، رنج و هزینه قابل توجهی که برای درمان نیاز می باشد رها شود؟

پاسخ این سوالات بطور واضح آری می باشد! راه حل هایی برای معجزه رهایی از پسوریازیس وجود دارد، راه حل هایی که به من کمک می کنند تا به طور موثر مدیریت بیماری را در قالب شیوهای طبیعی و ایمن هدایت کنم.

اگر یک محقق پزشکی توضیح علت این بیماری را از orthodox medicine جویا شود، هنوز هم با همان جواب چندین ساله مواجه می شود که “علت یا درمان شناخته شده ای برای پسوریازیس وجود ندارد”. تنها یک اعتقاد درونی وجود دارد که باید راه حلی وجود داشته باشد، و گر چه در حال حاضر ناشناخته است، اما این دانشمند را به طور مداوم جهت کشف آن ترغیب می کند.

من این موضوع را فقط با توجه به آثار ادگار کایس انجام دادم، که از آنجا من در مورد چیزی که به عنوان یک توضیح منطقی برای این بیماری صدق می کند را متوجه شدم. کایس گفت: “یک درمان وجود دارد.” سپس او علت را توضیح داد و یک راه حل پیشنهاد کرد. با این وجود سوال این بود که آیا نظریه هایش ثابت می شود؟ این امر منجر به تحقیق متمرکز برای مدت پانزده سال شد. در طی آن زمان، من بیماران و همچنین خودم را متقاعد ساختم که اطلاعاتی که توسط کایس ارائه شده بود در واقع معتبر بوده و باید به طور جدی در درمان و مدیریت بیماری مورد توجه قرار گیرد. در این کتاب، اطلاعات و مفاهیم به دست آمده از کایس به وضوح و به سادگی امکان پذیر است. ساده است اما با این حال، لزوما به معنی آسان بودن نیست. تمام این روند به نگرش بیمار بستگی دارد. آنچه که برای یک فرد آسان است ممکن است از نظر دیگر افراد بسی دشوار باشد. من بیمارانم را توصیه می کنم که با حالتی آرام و با اعتماد به نفس به مشکل بپردازند.

اضطراب بخشی از رژیم نیست:

به عنوان مثالی از تاثیر نگرش، پوست یکی از بیماران من در عرض چهارده ماه پس از رنجش چهارده ساله از پسوریازیس رهایی پیدا کرد. او نگرش خود را این گونه بیان کرد که گفت: “چهارده ماه پس از چهارده سال بد نیست.” هشت سال پس از پاک شدن پوستش، وی از نتایج به دست آمده راضی بود.

یکی دیگر از بیماران پس از گذشت مدت دو هفته از بکارگیری رژیم غذایی این شکایت را داشت: “اگر می دانستم که این روش اینقدر دشوار است، هرگز آنرا شروع نمی کردم”. نیازی به گفتن نیست، که وی از قربانیان پسوریازیس بود.

برای اینکه روش درمانی کارایی لازم را داشته باشد بیمار ابتدا باید بداند که پسوریازیس به چه دلیلی ایجاد شده است؛ در مرحله دوم، این موضوع حایز اهمیت است که بیمار مسیر صحیحی را طی کند تا خود را از این بیماری رهایی دهد؛ و مورد سوم اینکه بیمار باید صبر و استقامت داشته باشد!