کشف یک داروی جدید موسوم به guselkumab برای پسوریازیس

مرحله دوم آزمایش‌ های انجام شده بر روی بیماران پسوریازیس نشان می‌ دهد که یک داروی جدید موسوم به guselkumab نسبت به روش‌ های فعلی برای درمان بیماری پوستی پسوریازیس موثرتر بوده است. به گزارش سایت درمانی پسوریازیس پژوهشگران در مطالعات خود که در مجله پزشکی نیوانگلند منتشر شده است، اثرات درمانی guselkumab را با داروی مهار کننده «ادالیموماب»، که شایع ترین داروی مورد مصرف در درمان بیماری پسوریازیس است، مقایسه کردند.

مرحله دوم آزمایش های انجام شده این داروی جدید بر روی انسان نشان می دهد که این دارو نسبت به روش های فعلی برای درمان این بیماری موثرتر بوده است. بیش از ۸۰ درصد از بیماران مبتلا به پسوریازیس با یک دوره درمان ۹ ماهه با این داروی جدید بهبود پیدا کرده و مشکلات پوستی شان برطرف شده است.

شرکت سازنده:

شرکت جانسون و جانسون، (Johnson & Johnson) شرکت آمریکایی و چندملیتی فعال در زمینه ارائه تجهیزات پزشکی، داروسازی، تولید کالا و خدمات بسته‌ بندی کالاهای مصرفی می‌ باشد. این شرکت در سال ۱۸۸۶ تاسیس شد. سهام عادی جانسون & جانسون، بخشی از میانگین صنعتی داو جونز است. این شرکت همچنین، در فهرست فرچون ۵۰۰ ذکر شده است.

دفتر مرکزی شرکت جانسون & جانسون، در نیوبرانزویک، نیوجرسی قرار دارد. این شرکت دارای ۲۵۰ شرکت تابعه است، که در بیش از ۵۷ کشور فعالیت می‌ کنند و محصولات آن، در بیش از ۱۷۵ کشور جهان، عرضه می‌ شود. شرکت جانسون و جانسون در طول سال مالی ۲۰۱۱ فروش دارویی معادل ۶۵ $ میلیارد دلار را رقم زده است.

روش کار guselkumab:

پژوهش ها نشان می دهد که داروی جدید guselkumab با مسدود کردن یک پروتئین خاص موسوم به interluekin ۲۳ که در بیماری پسوریازیس موثر است، به درمان این بیماری می پردازد، در حالی که داروهای قدیمی با به کارگیری روند سیستم ایمنی بدن به درمان آن اقدام می کنند.

کنت گوردون، متخصص پوست و استاد دانشگاه در این رابطه می‌ گوید: «مطالعات اخیر به کشف یک داروی جدید منجر شده‌اند که بر روی بسیاری از بیماران موثر بوده است. داروی توسعه یافته این امکان را فراهم کرده است که افراد با رهایی از عوارض بیماری به زندگی خود ادامه دهند». پسوریازیس یک بیماری خود ایمنی است که باعث خارش، خشکی و قرمزی پوست می‌ شود. این بیماری خطر ابتلا به افسردگی، بیماری‌ های قلبی و دیابت را افزایش می‌ دهد.

بر اساس آمار کنسرسیوم جهانی پسوریازیس، این بیماری نزدیک به ۳ درصد از جمعیت جهان را تحت تاثیر قرار داده است. اما نیمی از بیماران به درمان خود نمی‌ پردازند. با این حال، بیشتر بیماران حاضر به پذیرش این بیماری به عنوان بخشی از زندگی خود نیست

نتایج آزمایشات داروی جدید guselkumab:

پژوهشگران در آزمایش های خود اثر داروی جدید موسوم به guselkumab را با داروی مهارکننده «ادالیموماب»، که شایع ترین داروی مورد مصرف در درمان بیماری پوستی پسوریازیس بوده، مقایسه کردند. آنها در این آزمایش ها، ۲۹۳ بزرگسال مبتلا به این بیماری که ۱۰ درصد پوستشان یا بیش از آن به این بیماری مبتلا بوده را در سه گروه تقسیم بندی کرده و به طور تصادفی دوز متفاوتی از این دو دارو و دارونما را به آنها ارائه کردند. قابل ذکر است دوره درمان آزمایشی این شرکت کنندگان ۵۲ هفته بوده است.

در هفته های شانزدهم و چهلم، اثر این داروها بر روی داوطلبان، در مقیاس صفر تا پنج درجه مورد اندازه گیری قرار گرفت. بخش قابل توجه و بالایی از بیمارانی که داروی جدید guselkumab را مصرف کردند امیتاز صفر (پاک شدن و از بین رفت پسوریازیس) یا یک (حداقل پسوریازیس) را در هر دو دوره کوتاه و بلند مدت به دست آوردند و نسبت به مصرف کنندگان داروی مهار کننده ادالیموماب و دارونما اثر بهبودی بیشتری را نشان دادند.

درک این تحقیق کلیدی برای درمان پسوریازیس است

هاوارد چانگ می گوید: درک این تحقیق کلید درمان پسوریازیس است و من میخواهم برای پژوهش خود از افراد بیشتری کمک بگیرم. برای این کار دکتر ریزون ویلکن را که با متخصص پوست من، ایمانوئل ماوراکیس در بخش پوست دانشگاه کالیفرنیا در دیویس همکاری می کند، در نظر دارم؛ در ملاقات قبلی با ایشان به طور سربسته خواستم که خونم توسط او تحت مطالعه درماتیک آتوپیک قرار بگیرد.

در حالی که وسایلم را جمع میکردم به شوخی گفتم: دو سال پیش، در حال رفتن به منطقه ساکرامنتو، به مزایای پیوستن به سیستم پزشکی یک دانشگاه نیز فکر می کردم. این مزایا شامل حال پزشکانی می شود که در زمینه تجویز داروهای تایید شده و نیز شرکت در آزمایشات بالینی، فعال هستند. آن تحقیق به کشفیات حیرت آوری انجامید که می توانست کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری های پوستی مانند پسوریازیس را بهبود ببخشد.

من نیز شخصا از برگشتن به دانشگاه پزشکی و اطلاع یافتن از یک تحقیق که حاصل دهه ها تلاش است، لذت می برم.

من و همسرم لری در تابستان، دکتر ویلکن را در کنفرانس داوطلبانه‌ای که در بنیاد ملی پسوریازیس (npf) برگزار شده بود ملاقات کردیم. ایشان نزدیک محلی که دریافت‌کنندگان امتیاز تحقیق (npf) آثارشان را به نمایش گذاشته بودند، ایستاده بود، او با ما راجع به قندی به نام گلیکان صحبت کرد که در ایجاد اختلالات خودایمنی مانند پسوریازیس دخیل است. به عنوان یک بیمار با دانش پزشکی و بیولوژیکی محدود به خوبی متوجه طرح ایشان نشدم، اما از اینکه یکی از پزشکانم قرار است در سال آینده وقت خود را صرف تحقیقی راجع به پسوریازیس کند، بسیار هیجان زده بودم.

رفتیم تا با محققان پزشکی من آشنا شویم:

وقتی که به کلینیک پوست رفتم برای چند لحظه دکتر ماوراکیس و جمعی از همکارانشان را دیدم. طبیعتا تمرکز ها روی مدیریت شرایط پوستی من بود و فرصت آشنایی بیشتر با آنها را از دست دادم.

در ملاقات پاییز از دکتر ویلکن درخواست کردم که برای در مورد پسوریازیس مصاحبه‌ای با او داشته باشم و با این کار به گونه‌ای از او قدردانی کرده باشم. در گذشته با افراد مشهور و بیماران مصاحباتی داشتم ولی هرگز فکرش را نمی کردم که یک روز با یک محقق پزشکی صحبت کنم. دکتر ویلکن بسیار مشتاقانه قرار ملاقاتی برای مصاحبه ترتیب داد. وقتی به دفتر آکادمیک پوست دانشگاه دیویس که در پشت درمانگاه قرار داشت، رسیدیم دکتر ویلکن به استقبال ما آمد و چیزی که باعث تعجب من شد این بود که دکتر ماوراکیس، دکتر میشل چنگ (همکار تحقیقاتی درمانگاه) و آندرا ساخوف (دانشجوی پزشکی) در اتاق کنفرانس به جمع ما پیوستند. به محض رسیدن به نظرم آمد که امروز فرصت خوبی است تا دکتر ماوراکیس و گروهش را بهتر بشناسیم.

این محققان و پزشکان چه می خواهند بداند؟

دکتر ماوراکیس توضیح داد:

بدیهی است که ما قصد داریم بدانیم که راجع به چه چیزی تحقیق میکنیم و این سوالی است که در آینده باید به آن پرداخته شود و سپس تمام سعی خود را بکنیم با این امید که پاسخ به این سوال با درمان بیماران و زیست شناسی مرتبط باشد.

یک ساعت و نیم بعدی را صرف صحبت کردن درباره موضوعات مختلفی که مربوط به سهم دکتر ماوراکیس در درمان بیماری های مربوط به ایمنی و کار با بیماران خواهیم کرد.

ایمونولوژی  سلولی:

در طول بحث اصطلاحات پزشکی که برای توضیح تحقیق به کار می رفت برای من مانند یک زبان خارجی بود، اما پزشکان با صبر و حوصله کار خود را برای ما توضیح می دادند تا ما بخش عمده ای از آن را درک کنیم.

دکتر ویلکن ماهیت امتیاز تحقیق npf خود را برای ما به این صورت خلاصه کرد: این امتیاز، جایزه همکاری یک ساله‌ای است که در آن شما یک تحقیق پایه و یا پزشکی در رابطه با پسوریازیس را پایان می رسانید. که تحقیق ما بر روی سلول های قندی موجود بر سطح تمامی سلول ها و پروتئین های بدن که تحت عنوان گلیکان شناخته می شوند و توصیف برش عرضی گلیکوزیلاسیون سرم های پروتئینی مختلف و نیز مقایسه سطح سلول بیماران مبتلا به پسوریازیس با افراد سالم، متمرکز بود.

ما امیدورایم که بتوانیم آن دسته از نشانه های گلیکوزیلاسیون را که خاص مبتلایان به پسوریازیس هستند و می توانند در بینش عمیق ما نسبت به این بیماری موثر باشند را شناسایی کنیم. این نشانه های گلیکان ممکن است در شفاف سازی عوامل بیماری زایی پسوریازیس موثر باشند و نیز می توان با کمک این اطلاعات زیرگونه های پسوریازیس را مجزا کرد.

امیدواریم که در آینده این تحقیق بتواند به درمانگاه ها در شناسایی زیر گونه های مختلف پسوریازیس و به کار گرفتن درمان خاصی که هر زیرگونه به آن جواب می دهد کمک کند.

من هنوز به طور کامل این پروژه ها را درک نکرده ام، بنابراین دکتر ماوراکیس تصمیم می گیرد به سردرگمی من پاسخ دهد.

” خوب است که متوجه شده‌ای چرا هیچکس گلیکان ها را نمی شناسد ، من هم تا چند سال پیش از وجود گلیکان ها بی اطلاع بودم زیرا در دوران تحصیل چیزی راجع به آنها در دروس علوم ما وجود نداشت”

وقتی ما ساختار کریستالی پرتئین هایمان را بر می داریم، آنها گلیکان ها (قند ها) را قطع می کنند، در نهایت یک ساختار کریستالی زیبا به دست می آوریم که حتی آنها را در تصاویر پرتئین های مختلف هم ندیده‌اید.

تحقیق بر روی گلیکان ها زمانی آغاز شد که دکتر ماوراکیس اقامت خود را در دانشگاه دیویس به پایان رساند. او یک آزمایشگاه کوچک بدون هیچ بودجه اولیه با هدف مطالعه سلول های T و خود ایمنی به راه انداخت که در حال حاضر جایزه هایی نیز برای تحقیق پیشین خود، دریافت کرده است.

در دوران تحصیلش در مدرسه پزشکی “هاروارد” و موسسه تحقیقی “لاجولا” درباره آلرژی و ایمونولوژی مطالعه می کرد و از محیط غنی از اشتراکات آنجا بسیار لذت می برد. با وجود آزمایشگاه کوچکی که داشت، توانست خود را بشناسد، با خودش فکر کرد که می تواند با پزشکان دیگر در دانشگاه دیویس وارد همکاری شود.

روزی مشغول درمان بیماری بود که اتفاقا متوجه شد که او یک پروفسور شیمی (دکتر کارلیتو) است. دکتر ماوراکیس بعدها متوجه شد که دکتر کارلیتو آزمایشاتی در زمینه کشف گلیکان ها انجام داده است، بنابراین همکاری خود را با او در زمینه گلیکان ها و خودایمنی ها شروع کرد.

دکتر کارلینو یک طیف سنج جرمی برای تشخیص گلیکان ها ساخت. ساختار های قندی به طور بالقوه اطلاعات لازم برای توصیف، تشخیص و درمان اختلالات خود ایمنی را نگه می داشتند.

عاملی برای درمان دقیق پسوریازیس:

پروژه سال قبل سنگ بنای پروژه سال جاری است، چراکه سال گذشته ۷۳ نشانه اختصاصی از ۳۲ بیمار مبتلا به پسوریازیس بدست آمد حال این پرسش در ذهن ایجاد می شود که آیا نشانه های گلیکانی موجود بر روی سلول های خودایمنی اختصاص به پسوریازیس دارند و یا می توانند با اختلالات دیگری نیز مرتبط باشند؟!

به عنوان یک بیمار می خواستم برنامه های عملی ممکن برای آینده را از این تحقیق استخراج کنم. هنوز هم به طور کامل متوجه دانشی که ورای این تحقیق است، نشده‌ام اما می توانم نیازی که در پرداختن بیشتر به این پروژه احساس می شود را درک کنم.

دیدگاه دکتر ماوراکیس برای من به نظر باور نکردنی می آمد:

دکتر ماوراکیس: ما نمی توانیم یک بیمار را مجبور به استفاده از این دارو کنیم چرا که این داروها گران قیمت هستند و مدتی طول می کشد تا تاثیر دارو مشخص شود و گویی همواره یک بازی حدس زدن در این میان وجود دارد. من این دارو را تجویز می کنم و شما هم به خوبی استفاده می کنید، اما واکنش شما به دیگر داروها چیست؟ داروی دیگری نمی تواند تاثیر بهتری بر روی شما داشته باشد؟ پاسخ به این سوالات جز با امتحان تمام داروها بر روی شما ممکن نیست!

روش آزمون و خطای این داروها راه‌حل مناسبی نیست؛ چراکه اگر مدتی از آنها استفاده نکنید، آن تاثیر اولیه هم از دست خواهند داد. روشی که در آن از یک تست برای تشخیص نوع پسوریازیس شما استفاده شود، روش خوبی است.

چند هفته بعد، دکتر ماوراکیس و دکتر ویکلن آزمایشگاه تحقیقاتی دکتر ماوراکیس را که در حوالی ساکرامنتو واقع شده بود، به ما نشان دادن. یک آزمایشگاه کوچک که به بخش های کوچکی برای اکتشافات پزشکی آینده مجهز شده بود.

در اینجا باید از دکتر ماوراکیس و همکارانش تشکر کنم که فرصت مشاهده پشت صحنه کار در آزمایشگاه ایمونولوژی را در اختیار ما گذاشتند.

از نظر پزشکان، بیماران پسوریازیس چه چیزهایی را باید بدانند؟

مدتی قبل من راجع به چیزهایی که به بیماران پسوریازیس توقع دارند که پزشکان آنها بدانند ولی می ترسند که از آنها بپرسند، مطلبی نوشتم. امروز از پزشکان پرسیدم که آنها می خواهند بیماران پسوریازیس چه بدانند و چه توقعی از بیماران پسوریازیس خود دارند؟

طبق نظر دکتر ویلکن:

پیش بینی واکنشی که افراد به داروها نشان می دهند، کار دشواری است چراکه دلیل نمی شود دارویی که برای فردی خاص موثر است برای افراد دیگر هم به همین صورت باشد. درمانگاه ها باید به بیماران اطلاع رسانی کنند که دارویی که در حال حاضر برای شما تجویز شده و در درمان شما موثر هم هست احتمال دارد که بعد از یک دوره مشخص تاثیرش را از دست بدهد و آن وقت است که ما مجبور میشویم به ذخیره های دارویی خود نگاهی دوباره بیاندازیم و ببینیم از چه داروی جایگزینی می توانیم استفاده کنیم.

مهم است که بیماران تصویری واقع بینانه از تاریخ طبیعی این بیماری داشته باشند و خود را برای برنامه درمانی انعطاف پذیر، آماده کنند. پسوریازیس یک بیماری مزمن بوده که رابطه مداوم بین پزشک و بیمار را برای رسیدن به بهترین نتیجه طلب می کند.

پیامی که من به عنوان یک بیمار دریافت کردم، تعدیل انتظارات است. پسوریازیس بیماری نیست که تنها با استفاده از یک قرص و یا داروی خاص، بهبود پیدا کند، بلکه نیازمند روحیه ای انعطاف‌پذیر و اشتیاقی خاص برای ارتباط طولانی مدت با پزشک برای مدیریت شرایط و درمان بیماری است.

در پایان مصاحبه دکتر ماوراکیس به نکته‌ای اشاره کرد که من دهه ها آن را را حس می کردم:

“پذیرش مزمن بودن این بیماری، سخت ترین کار ممکن است. وقتی که شما این را برای بیماران توضیح می دهید، وقتی که شما این را را برای بیماران توضیح می دهید؛ آنها متوجه شده و به راحتی می پذیرند، اما اگر به آنها بگویید که بیماری شما هیچوقت درمان نخواهد شد، پذیرش این موضوع برای آنها بسیار دشوار است.”

با کمک محققان دانشگاه دیویس به بیماران ، احساس اعتماد به نفس بیشتری می کنم و می دانم که درمان این بیماری به زودی کشف خواهد شد. بعد از صرف وقت با تیم تحقیقاتی انگیزه‌ام به عنوان یک بیمار برای همکاری با آنها بیشتر شد.

سندرم متابولیک مشکلی رایج در مبتلایان به پسوریازیس

مطالعه‌ای که اخیرا در ژورنال Arch Dermatol, چاپ شده، به بررسی ارتباط بین سندرم متابولیک و بیماری پسوریازیس پرداخته است. بر اساس این تحقیقات بیماران مبتلا به پسوریازیس در معرض عوارض جدی سندرم متابولیک قرار دارند بنابراین درحین پروسه درمان بیماری پسوریازیس، باید این عوارض نیز مدنظر قرار گیرد و در صورت تشخیص درمان زودرس انجام شود.

پسوریازیس نوعی بیماری نادر:

پسوریازیس نوعی بیماری مزمن و خودایمنی پوستی است که به دلیل ارسال سیگنال های اشتباه توسط سیستم ایمنی موجب تسریع رشد سلول‌ های پوستی می گردد. تحقیقات اخیر نشان داده است پسوریازیس با فاکتورهای مؤثر در سندرم متابولیکی مانند چاقی، فشار خون بالا، دیابت، کلسترول و تری‌ گلیسرید مرتبط است.

مطالعات قبلی نشان داده اند که بیماران مبتلا به پسوریازیس در مقایسه با جامعه عادی، شانس بیشتری برای بروز سندرم متابولیک و بیماری های قلبی عروقی دارند. طبیعت التهابی مزمن پسوریازیس را عامل و ریسک فاکتور مستقلی برای بیماری های قلبی عروقی می دانند. فهمیدن رابطه ی بین این ها برای درمان و مدیریت پسوریازیس و ناخوشی های همراهش مهم است. در این مطالعه هدف ما مقایسه ی اجزای سندرم متابولیک در بیماران پسوریازیس با گروه کنترل سالم است.

سندرم متابولیک چیست؟

سندرم متابولیک (Metabolic syndrome) به مجموعه‌ای از شرایط گفته می‌ شود که بنا به گفته محققان عبارتند از  گروهی از عوامل خطر شامل چربی دور کمر، چاقی شکمی، فشارخون بالا، دیابت، تری گلیسیرید بالا و HDL (چربی خوب) پایین است که با هم رخ می‌ دهند و خطر ابتلا به بیماری‌ های قلبی، سکته و دیابت را افزایش می‌ دهند.

راهکارهای پیشگیری از بروز سندروم متابولیک:

کم کردن وزن:

حتی کاهش وزنی حدود ۵ تا ۱۰ درصد وزن بدن نیز تا حدی زیادی شانس ابتلا به سندورم متابولیک را کاهش می‌ دهد یا از جدی تر شدن بیماری جلوگیری می‌ کند.

ورزش کردن:

فعالیت بدنیتان را افزایش دهید؛ حتی ۳۰ دقیقه پیاده‌ روی سریع روزانه می‌تواند سطح انسولین خون، فشار خون و سطح کلسترول خون را بهبود بخشد و خطر ابتلا یا پیشرفت دیابت‌ ها را کاهش دهد.

تغیر رژیم غذایی:

سعی کنید فقط حدود نیمی از کالری مورد نیازتان را از کربوهیدرات‌ ها تأمین کنید. از کربوهیدرات‌ های پیچیده (نان سبوس‌دار، برنج قهوه‌ای و شکر تصفیه نشده) استفاده کنید. علاوه بر این مصرف فیبرها (به ویژه سبزیجات تازه) را افزایش دهید و گوشت کمتری بخورید. از روغن‌ های سالم مانند روغن کانولا، زیتون و کنجد و دانه‌های گیاهی استفاده کنید.

محدود کردن مصرف الکل:

بسیاری از پزشکان توصیه می‌ کنند که مصرف الکل را محدود کنید.

کاهش فشارهای روحی و عصبی:

به این منظور ساعتی از روز را به تمرین آرامش و مدیتیشین بگذرانید. کاهش استرس سبب کاهش قند خون نیز می‌شود.

چگونه سندروم متابولیک تشخیص داده می ‌شود؟

معیارهای ثابتی برای تشخیص سندروم متابولیک وجود ندارد. انجمن قلب آمریکا (AHA) و انستیتوی قلب، ریه و خون آمریکا می گویند زمانی به یک اختلال، سندروم متابولیک اطلاق شود که دست کم سه تا از شرایط زیر وجود داشته باشند:

بالا بودن دور کمر:

در مردان ۱۰۲ سانتی ‌متر یا بیشتر و در زنان ۸۸ سانتی‌ متر یا بیشتر.

بالابودن میزان تری ‌گلیسریدها:

۱۵۰ میلی ‌‌گرم در دسی ‌لیتر یا بیشتر.

کاهش میزان کلسترول خوب (HDL):

در مردان کمتر از ۴۰ میلی ‌گرم در دسی‌ لیتر و در زنان کمتر از ۵۰ میلی‌ گرم در دسی‌ لیتر.

بالا بودن فشار خون:

۱۳۰ روی ۸۵ میلی ‌متر جیوه یا بیشتر.

بالا بودن میزان قند خون ناشتا:

۱۰۰ میلی ‌گرم در دسی‌ لیتر یا بیشتر.

ارتباط بین سندرم متابولیک و بیماری پسوریازیس:

مطالعه‌ای که اخیرا در ژورنال Arch Dermatol, چاپ شده، به بررسی ارتباط بین سندرم متابولیک و بیماری پسوریازیس پرداخته است. در این مطالعه، بیش از ۶۵۰۰ بیمار مبتلا به پسوریازیس با میانگین سنی ۳۹ سال و شاخص توده بدنی (BMI) حدود ۲۸، تحت بررسی قرار گرفتند.

نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که ۴۰ درصد بیماران مبتلا به پسوریازیس فاکتورهای سندرم متابولیکی را دارا بودند. بیشترین نشانه های سندرم متابولیک در میان افراد مبتلا به بیماری پسوریازیس،

شامل:

۶۳% چاقی شکمی

افزایش سطح تری گلیسرید تا ۴۴%

کاهش سطح کلسترول خوب (HDL)، تا ۳۴%

لازم بذکر است که سطح بالای تری‌ گلیسرید میزان بیشتر از ۱۵۰ میلی‌گرم در هر دسی لیتر تعریف می‌ شود. همچنین سطح پائین HDL نیز کمتر از ۴۰ میلی‌گرم در هر دسی لیتر در مردان و کمتر از ۵۰ میلی‌گرم در هر دسی لیتر در زنان می باشد.

از طرف دیگر فاکتورهای سندرم متابولیکی، تنها در میان ۱۳% افراد مبتلا به پسوریازیس مشاهده نشد، در حالی که این آمار در بین افراد سالم ۲۸% اندازه‌گیری گردید. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که دو برابر شدن سندرم متابولیک در میان مبتلایان به پسوریازیس مستقل از فاکتورهایی مانند سن، جنس، نژاد و سطح پروتئین C-reactive می باشد.

تاثیر چشمگیر داروی برادولوماب در درمان پسوریازیس

داروی بیولوژیک برادولوماب (brodalumab) رویکردی جدید به درمان پسوریازیس ارائه می کند. مطالعات نشان می دهند چگونه هدف گذاری قسمت های سیستم ایمنی می تواند تاثیر زیادی در بهبود روند بیماری پوستی پسوریازیس داشته باشد و این امر برای سلامت بیماران پسوریازیس می تواند بسیار موثر باشد.

برادولوماب (brodalumab):

برادولوماب به اصطلاح آنتی بادی مونوکنال نامیده می شود که برای مسدود کردن عملکرد یک پروتئین به کار میرود این پروتئین به نام (interleukin 17 (IL-17 می باشد که منجر به پسوریازیس می شود. Brodalumab یک آنتی بادی مونوکلونال انسانی طراحی شده برای درمان بیماری های التهابی است.

شرکت سازنده:

شرکت امژن، (Amgen)، یک شرکت بیوتکنولوژی و داروسازی آمریکایی است، که به‌ عنوان بزرگترین شرکت مستقل، در زمینه ارائه خدمات و محصولات بیوتکنولوژی در جهان شناخته می‌ شود. Amgen یکی از اولین شرکت ها برای تحقق بخشیدن به وعده علم جدید با آوردن داروهای بی خطر و بدون عوارض بوده که داروی بیولوژیک برادولوماب ساخت این شرکت معروف آمریکایی است.

تحقیقات:

مطالعات جدید گزارش می دهند، دو داروی آزمایشی جدید نوید امید تازه ای برای درمان پسوریازیس و شرایط مرتبط آن مثل آرتریت پسوریازیس می باشند. در یک مطالعه، برادولوماب علائم پسوریازیس را در بیش از ۴۰ درصد از بیماران به طور ۱۰۰ درصد کاهش داد. در گزارشی دیگر همچنین، “کسنتیکس” پیشرفت بیماری پسوریازیس آرتریت را کاهش داد. به گفته پژوهشگر ارشد این پروژه دکتر مارک لبوهل، رئیس درماتولوژی در دانشکده پزشکی مونت سینا در شهر نیویورک؛ برادولوماب به طور چشمگیری قادر به پاک کردن پسوریازیس بود.

برای فاز ۳ مطالعات برادولوماب، (مرحله نهایی مورد نیاز برای تصویب به مواد دارویی ایالات متحده) محققان به صورت تصادفی بیش از ۳۰۰۰ بیمار مبتلا به پسوریازیس متوسط تا شدید را برای دریافت برادولوماب، استلارا یا دارو نما انتخاب کردند. به گفته لبوهل در حال حاضر استلارا بهترین داروی موجود در درمان پسوریازیس می باشد.

۴۴ درصد از بیمارانی که از برادولوماب استفاده میکردند به میزان ۱۰۰ درصد بهبودی داشتند در مقایسه با ۲۲ درصد که استلارا دریافت می کردند. علاوه بر این بیش از ۶۸ درصد بیمارانی که برادولوماب دریافت می کردند شاهد پاک شدن ۹۰ درصد بیماریشان بودند در مقایسه با ۴۷ درصد کسانی که استلارا مصرف کرده بودند.

یافته های بیماری در شماره ۱ اکتبر مجله پزشکی انگلستان به چاپ رسید.

برادولوماب و آرتریت پسوریازیس:

آمارها نشان داده ،حدودا ۳۰ درصد از افرادی پسوریازیسی مبتلا به آرتریت می شوند. در مطالعه ای دیگر، که بودجه آن توسط سازنده دارو نوارتیس تامین شد، بیش از ۶۰۰ نفر با آرتریت پسوریاتیک را شامل میشد. بیماران میبایست کسنتیکس یا دارونما مصرف میکردند. حدود ۵۰ درصد بیماران که کسنتیکس مصرف کردند نسبت به ۱۷ درصد از آن دسته که دارونما دریافت کردند بهبودی داشتند.

این مطالعات توسط داروسازی آمگن که با همکاری مشترک آتسارازنکا، موفق به تولید برادولوماب شده، تامین بودجه میشود.

نحوه مصرف:

برادولوماب هر دو هفته تزریق میشود و چون پسوریازیس یک بیماری مزمن است این درمان در طول عمر ادامه میابد.

عوارض احتمالی:

عوارض ناشی از برادولوماب شامل عفونت قارچی خفیف تا متوسط می باشد. به گفته لبوهل این عفونت به راحتی قابل درمان بود و هیچ کسی به خاطر عفونت درمان را متوقف نکرد.

تحقیقاتی برای مهار خودکار عوامل شعله‌ور شدن پسوریازیس

دانشمندان می‌ گویند طی تحقیقی برای درمان بیماری مزمن پسوریازیس موفق شده‌اند سلول‌ هایی بسازند که قادرند به‌طور خودکار عوامل شعله‌ور شدن بیماری پسوریازیس را در موش‌ های آزمایشگاهی شناسایی و آنها را مهار کنند. هدف از این تحقیق جدید ایجاد سلول‌ های “طراح” بود که بتوانند آغاز شعله‌ور شدن پسوریازیس را تشخیص داده، آن را کنترل کرده و نهایتاً بعد از مهار علائم، آن را “غیر فعال” کنند.

بیماری پوستی پسوریازیس:

بر اساس گزارش موسسه ملی سلامت ایالات متحده، در این کشور بیش از ۵ میلیون نفر به پسوریازیس مبتلا هستند. این بیماری در اثر یک واکنش غیر عادی سیستم ایمنی بدن که منجر به تکثیر و جایگزینی سریع سلول‌ های پوست می‌ شود، بروز می‌ کند. در نتیجه بر روی سطح پوست افراد مبتلا به پسوریازیس متنوباً لکه‌ های ضخیم و پوسته‌ داری ایجاد می‌ شود که ممکن دردناک یا خارش‌ دار باشد.

زمانی که پسوریازیس خفیف است، درمان‌ های پوستی یا نور درمانی با اشعه ماورای بنفش برای کنترل علائم کافی است. ولی بیماران با پسوریازیس حادتر غالباً به قرص یا داروهای تزریقی نیاز دارند که سیستم ایمنی بدن را سرکوب می‌ کنند.

تحقیقی در مسیر دستیابی به یک درمان واقعی:

محقق ارشد دکتر مارتین فوسِنِگِر توضیح داد: هدف از این تحقیق جدید ایجاد سلول‌های “طراح” بود که بتوانند آغاز شعله‌ور شدن پسوریازیس را تشخیص داده، آن را کنترل کرده و نهایتاً بعد از مهار علائم، آن را “غیر فعال” کنند.

گروه وی توانستند سلول‌های کلیه (عضو بدن) را طوری از لحاظ ژنتیکی مهندسی کنند که بتوانند اثرات پروتئین‌ های خاص التهابی که باعث شعله‌ور شدن پسوریازیس می‌ شوند را شناسایی کرده سپس دو پروتئین ضد التهابی دیگر (IL4 و IL10) را به طور وافر تولید کنند که به طور طبیعی هم در بدن وجود دارند.

زمانی که محققان این سلول‌ ها را در بدن موش‌ هایی با شرایط مشابه پسوریازیس کار گذاشتند دریافتند که این درمان نه‌ تنها علائم جدید شعله‌ور شدن را مهار کرده بلکه زخم‌ های موجود را نیز التیام داده است. پروفسور فوسنگر استاد زیست‌ فناوری و زیست‌ مهندسی “موسسه فدرال فناوری زوریخ” در کشور سوئیس تاکید کرد که تاکنون این روش درمانی تنها بر روی موش‌ های آزمایشگاهی تست شده و این تحقیق صرفاً یک بررسی اثبات مفهوم (یعنی اثبات وجود یا امکان‌پذیری چیزی) می‌ باشد.

فوسنگر اضافه کرد که نتایج بدست آمده از بررسی حیوانات غالباً قابل استفاده برای انسان نیستند و حتی اگر این روش درمانی به طور کامل برای استفاده انسان تغییر داده شود، احتمالاً یک دهه طول می‌ کشد تا در دسترس بیماران قرار بگیرد. دکتر دُریس دِی، یک متخصص پوست در بیمارستان لِنِکس هیل در نیویورک تایید کرد که هنوز موانع زیادی باقی مانده. ولی ایده چنین روش درمانی را “بسیار خلاقانه” توصیف کرد.

دی گفت: اگر نتیجه این روش درمانی ثمربخش باشد، نزدیک‌ ترین اقدام به کشف یک درمان واقعی برای پسوریازیس خواهد بود که من تا به حال دیده‌ام.

مایکل سیگِل، مدیر برنامه‌های پژوهشی بنیاد ملی پسوریازیس گفت: این مطالعه، رویکرد درمانی جالبی را ارائه می‌ دهد. دیدن بکار گرفتن دانش مدرن برای ایجاد درمان‌ های جدید بسیار دلگرم کننده است. بسیاری از بیماران پسوریازیس بیماریشان را درمان نمی‌ کنند، یا درمانشان متناسب با شدت بیماریشان نیست. در حال حاضر داروهای جدیدی به نام داروهای بیولوژیک که در برابر پسوریازیس نسبت به داروهای قدیمی‌ تر موثرترند، وجود دارد. وی افزود: ولی با این حال نیاز به درمان‌ های بهتر به شدت احساس می‌ شود.

درمان های موجود و ادامه راه:

دانشمندان می‌ گویند داروهای بیولوژیک سیستم ایمنی بدن را سرکوب می‌ کنند، در نتیجه خطر بروز عفونت‌ های شدید و بعضی سرطان‌ ها را افزایش می‌ دهند. علاوه بر این، پسوریازیس یک بیماری نامتجانس می‌ باشد و درمان‌ های مشخص برای همه افراد موثر نیست و یا در دسترس همه نیست. با این حال برای تبدیل شدن سلول‌ های طراح به یک گزینه درمانی باید به بسیاری از مجهولات پاسخ داده شود. این سلول‌ها احتمالاً باید از بدن خود بیمار گرفته شوند (و بعد از لحاظ ژنتیکی، مهندسی شوند) تا احتمال اینکه سیستم ایمنی بدن به آن حمله کند به حداقل برسد. زنده نگه داشتن این سلول‌ ها در داخل بدن برای مدت طولانی می‌تواند چالشی جدی باشد.

قرار نیست که این سلول‌ ها مستقیماً به بدن تزریق شده و آزادانه در خون شناور باشند. وی توضیح داد: ما ابتدا باید این سلول‌ها را درون ریزبسته‌ هایی قرار داده و سپس دستگاه حاصل شده را در بدن بیمار قرار دهیم، به این صورت می‌توانیم بر روی سلول‌ ها کنترل داشته و هر زمان که نیاز باشد آن‌ ها را خارج کرده یا جایگزین کنیم.

حتی اگر تمام این‌ مشکلات برطرف شود، هنوز سوالاتی از لحاظ جنبه‌ عملی آن در مورد امکان‌ پذیری و هزینه باقی می‌ ماند. پسوریازیس فراتر از یک مسئله‌ زیبایی است و افراد مبتلا که به درستی بیماری خود را کنترل نمی‌ کنند، با پزشک خود مشورت کنند. داروهای جدیدی وجود دارد که برای درمان علائم پسوریازیس بسیار موثرند.

بر اساس گزارش بنیاد ملی پسوریازیس حدود ۳۰% از بیماران دچار آسیب دردناک مفاصل و خستگی می‌ شوند که به نام آرتریت سورایاتیک شناخته می‌ شود. تحقیقات قبلی نیز پسوریازیس را با افزایش خطر ابتلا به افسردگی و مشکلات فیزیکی مانند دیابت و بیماری قلبی مرتبط دانسته‌اند.

درمان و کنترل پسوریازیس با داروی جدید ixekizumab

یک بررسی جدید یکی از بزرگترین پیشرفت‌ های بالقوه در درمان بیماری پوستی پسوریازیس را در طول بیش از یک دهه اخیر گزارش می‌ دهد. بسیاری از بیماران میتلا به پسوریازیس پس از مصرف داروی آزمایشی ixekizumab بهبودی قابل توجهی را در مورد علائم این بیماری گزارش کرده‌اند. Ixekizumab آنتی بادی مونوکلونال انسانی برای درمان بیماری های خود ایمنی بوده که اخیرا به طور خاص، برای درمان پسوریازیس بر روی تعدادی از این بیماران تست شده و فاز دوم کارآزمایی بالینی آن هم تکمیل شده است.

داروی جدید ixekizumab و پسوریازیس:

این دارو در فاز سه بالینی، منجر به بهبودی‌ هایی در بیماران مبتلا به پسوریازیس شده است. پسوریازیس می‌ تواند تأثیر عمده ای بر زندگی افراد مبتلا بگذارد و عزت نفس و اعتماد به نفس بیماران را کاهش دهد. به گفته محققان دانشگاه منچستر انگلستان، نتایج آزمایش با این دارو نشان داد تنها تاثیرات فیزیکی این دارو مثبت نبوده بلکه کیفیت زندگی روانی بیماران نیز بسیار بهبود یافته است.

در این باره تحقیقی بر روی ۲۵۰۰ بیمار مبتلا به پسوریازیس متوسط تا شدید صورت گرفته است. نیمی از مبتلایان ixekizumab دریافت می‌کردند و نیمی دیگر تحت درمان با دارونما بودند. پس از ۱۲ هفته درمان، در ۴۰ درصد کسانی که دارو دریافت کرده بودند در مقایسه با کسانی که تحت درمان با دارونما قرار گرفتند، ۹۰ درصد بهبودی گزارش شد.

محققان ضمن اعلام پیشرفت‌های اخیر در درمان بیماری پسوریازیس می گویند داروی جدید نشان می‌ دهد باید هدفی واقع بینانه برای تکمیل آزمایش‌ ها و رسیدن به راه قطعی درمان پسوریازیس داشته باشیم.

مکانیسم عمل Ixekizumab:

Ixekizumab به اینترلوکین ۱۷ و بلوک های آن خود را متصل می کند. این مکانیزم شبیه به یکی دیگر از آنتی بادی ضد پسوریازیس، به نام brodalumab می باشد.

به گفته محققان دانشگاه منچستر انگلستان، این دارو ممکن است نمایانگر آستانه جدیدی از امید باشد. این دارو ممکن است «به طیف وسیعی از بیماران، حتی آنهایی را که در حال حاضر بهترین درمان ممکن را دریافت می‌کنند» یاری برساند.