مصرف داروی اترتینات مانع از اهدای خون در بیماران پسوریازیس می شود

اهدای خون یک عمل داوطلبانه است. فرد می‌پذیرد که از خون خود به شخصی که نیاز دارد اهدا کند. میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا هر سال نیازمند دریافت خون می‌شوند. برخی افراد طی عمل جراحی به خون نیاز پیدا می‌کنند. برخی نیز پس از تصادف یا در اثر بیماری به خون یا اجزای آن نیاز می‌یابند. اهدای خون در تمامی این موارد می‌تواند کمک کننده باشد. پیش از اهدای خون، فرد یک فرم سابقه پزشکی محرمانه را پر می‌کند که شامل سوالاتی است که برخی از رفتارهای پرخطر آلوده کننده خون را مورد بررسی قرار می‌دهد. تمامی این اطلاعات به صورت محرمانه باقی می‌ماند. افرادی که برای مداوای پسوریازیس از اترتینات (Tigasone) استفاده کرده‌اند جزء گروه‌های پرخطری محسوب می‌شوند که نمی‌توانند خون اهدا کنند.

اهدای خون انواع مختلفی دارد:

خون کامل: این نوع رایج‌ترین نوع اهدای خون است که طی آن تقریبا خون کامل اهدا می‌شود. خون کامل اهدا شده سپس به اجزای خود-گلبول قرمز، پلاسما و پلاکت- تجزیه می‌شود.

پلاکت: در این نوع اهدای خون از روشی استفاده می‌شود که طی آن شخص اهدا کننده به یک ماشین متصل می‌شود تا پلاکت‌ها و مقداری از پلاسما را از خون فرد گرفته و باقی خون را به اهدا کننده برگرداند.

پلاسما: ممکن است همزمان با اهدای پلاکت، پلاسما نیز اهدا شود یا اینکه به تنهایی اهدا شود.

گلبول‌های قرمز دوگانه: این روش نیز مانند روش اول است که در آن فقط گلبول‌های قرمز جدا می‌شود.

خطرات احتمالی:

اهدای خون کاملا ایمن است. ابزار مورد استفاده در اهدای خون، نو، استریل و یکبار مصرف است و خطر عفونت وجود ندارد.

در صورتی که فرد، بزرگسالی سالم است می‌تواند بدون به خطر انداختن سلامتی‌اش، یک کیسه خون اهدا کند. بدن سالم مایعات از دست رفته را جایگزین می‌کند. پس از چند هفته گلبول‌های قرمز جایگزین می‌شوند.

چه انتظاراتی باید داشته باشید:

به دلیل عفونت‌های منتقل شونده از طریق خون همه افراد نمی‌توانند خون اهدا کنند. گروه‌های زیر جزء افراد پرخطری محسوب می‌شوند که نمی‌توانند خون اهدا کنند:

افرادی که سابقه تزریق مواد مخدر و برخی داروها را بدون تجویز پزشک داشته‌اند، مانند تزریق غیرقانونی استروئیدها یا مخدرها.

مردانی که از سال ۱۹۷۷ با همجنسان خود ارتباط جنسی داشته‌اند.

افرادی که از کنسانتره‌های منعقد کننده خون استفاده کرده‌اند.

افرادی که مبتلا به ایدز هستند.

افرادی که روابط جنسی نامشروع داشته‌اند.

افرادی که پس از تولد یازده سالگی خود مبتلا به هپاتیت شده ‌اند.

افرادی که برای مداوای پسوریازیس از اترتینات استفاده کرده‌اند.

افرادی که مبتلا به بیماری کروزفلد جاکوب هستند یا از بستگان خونی آنها شخصی مبتلا به این بیماری است.

شخص اهدا کننده همچنین تحت یک معاینه فیزیکی مختصر نیز قرار می‌گیرد تا فشار خون، نبض و دمای بدن او اندازه‌گیری شود. یک نمونه خون کوچک از انگشت شخص گرفته می‌شود تا میزان هموگلوبین خون فرد بررسی شود. در صورتی که غلظت هموگلوبین خون فرد طبیعی باشد، شخص می‌تواند خون اهدا کند.

انواع هله‌هوله‌ها در شکل‌گیری التهاب و تشدید پسوریازیس موثرند

پسوریازیس نوعی بیماری التهابی است و انواع هله‌هوله‌ها نیز می‌توانند باعث شکل‌گیری التهاب در بدن شوند. تاثیر منفی این خوراکی‌ها به چربی‌های اشباع، چربی‌های ترانس، نشاسته‌ها و قندهای تصفیه‌شده موجود در آن‌ها ارتباط دارد. دلیل دیگری که پرهیز از هله‌هوله‌ها را ضروری می‌کند، کالری زیاد این خوراکی‌ها در کنار ارزش تغذیه‌ای ناچیزشان است. توجه داشته باشید که افراد مبتلا به پسوریازیس معمولا با مشکلات ناشی از افزایش وزن هم مواجه هستند. به‌گفته دکتر باگل، «چیپس، پفک، انواع اسنک ها، ویفرها، شکلات ها و… همگی از جمله تنقلات فانتزی غیر ضروری است که به جهت دارا بودن نمک، روغن، مواد طعم دهنده، رنگ دهنده، مواد شیرین و نگهدارنده برای بیماران پسوریازیس محدودیت مصرف دارد.»

انواع هله‌هوله‌ها و تشدید پسوریازیس:

نمک زیاد این محصولات سبب آسیب به کلیه ها، تغییر ذائقه کودک به شورخواری، تجمع آب در بدن، تورم و پرفشاری خون خواهد شد. رنگ های به کاررفته باعث بروز اختلالات رفتاری، اضطراب، تندخویی و حساسیت شده و روغن های چند بار مصرف سرخ کردنی طی حرارت های بالا با ایجاد رادیکال های آزاد پراکسید، مواد سرطان زایی را ایجاد می کند که مصرف دراز مدت آن سبب ابتلای مصرف کننده به انواعی از سرطان ها می شود.

از طرفی طی برشته یا سرخ شدن محصولات حاوی کربوهیدرات نظیر چیپس، بیسکویت، کلوچه و… ماده ای سمی به نام آکریلامید تولید می شود که سبب اختلال سیستم ایمنی، افزایش بیماری های عفونی، ناباروری، سقط جنین، تغییر رفتارهای جنسی و… می شود.

سوءجذب و سوءتغذیه ناشی از مصرف این تنقلات نیز می تواند منجر به کم خونی، کوتاهی قد، پوکی استخوان و ریزش مو بخصوص در کودکان در حال رشد شود. مواد شیرین نیز باعث تنبلی لوزالمعده و بروز دیابت و عوارض ناشی ازچاقی می شود.

تنقلات سالم برای بیماران پسوریازیس؟

برگه هلو، زردآلو و قیسی یکی از خوشمزه ترین تنقلات سالم به شمار می رود. برگه ها به دلیل طعم شیرین و مزه متنوع جایگزین مناسب پاستیل، تافی و آبنبات های نرم است.

برگه زردآلو، سرشار از ویتامین A بوده و به رشد مطلوب اطفال کمک کرده و باعث تقویت بینایی می شود. هرچه این برگه نارنجی تر باشد درصد بتاکاروتن (ویتامینA) آن بیشتر است. برگه قیسی از زردآلو کم شیرین تر و کوچک تر بوده و به دلیل آنتی اکسیدان و ویتامین های گروه B برای رفع ناآرامی و بی خوابی مفید است. برگه هلو هم به رفع عطش کمک کرده، اشتها آور خوبی است و سموم بدن را دفع می کند.

آلو؛ سرشار از ویتامینB:

آلوبرقانی، آلو زرد، آلو سیاه، آلو بخارا و آلوچه جنگلی خشک شده یا تازه، جایگزین مناسب لواشک های صنعتی است. آلو بخارا و برقانی، صفرا را دفع، کبد را تقویت و خون را تصفیه می کند و ضایعات را التیام می بخشد و از عوارض کم خونی می کاهد. آلو جنگلی، ترش و ملس بوده، ملین و ادرارآور خوبی است، گرمی خوراکی ها را رفع می کند، کلیه ها را شستشو می دهد و از پرفشاری خون می کاهد. آلو سیاه مسکّن حرارت درونی و حالت تهوع و سرگیجه است، در رفع خارش بدن موثر و سم زدای خوبی است. بهترین آلوها، آلوی سیاه و برقانی است که ویتامین B زیادی دارد.

کشمش، از بین برنده سوءهاضمه:

سطح این نوع میوه خشک را می توانید با مقداری کاکائوی نرم شده پوشش دهید و آن را جایگزین انواع شکلات های اسانس دار و اسمارتیز کنید.

مویز حبه های درشت خشک شده انگور سیاه و کشمش حبه های انگور سبز است. مویز تهیه شده از انگور شاهانی و قرمز خواص بیشتری دارد و پرخاصیت ترین آن انواع پرگوشت، کم دانه یا بی دانه آن است.

این میوه سرشار از آنتی اکسیدان بوده، از غلظت خون می کاهد، رگها را گشاد می کند، برای رفع سوء هاضمه مفید بوده و ضدآلرژی و تقویت کننده سیستم ایمنی است.

در مقایسه با مویز، کشمش خواص کمتری دارد و برای مادران شیرده، سالمندان و کودکان در حال رشد مفید است.

کنجد و شاهدانه استخوان ها را تقویت می کند:

این دانه ها جایگزین تنقلات شیرین است. آنها را خام تهیه و در منزل برشته کنید. این دانه های پرکالری نیرو را تقویت کرده، به واسطه فسفر زیاد برای آرامش اعصاب مفید و تقویت کننده حافظه است، اسیدفولیک و منیزیم بدن را تامین می کند و به سبب کلسیم فراوان باعث استحکام استخوان های در حال رشد می شود.

همچنین ذرت بوداده جایگزین مناسبی برای انواع اسنک است. ذرت غنی ازویتامین های گروه B بوده و به علت داشتن گوگرد، آهن و کلسیم به تقویت موها و ناخن ها کمک می کند. برای تنوع در طعم این محصول آن را با مقدار کمی کره حیوانی تهیه کنید.

توصیه ها:

برگه ها را از اماکن معتبر خریداری و آنهایی را که در بسته بندی های بهداشتی و دارای مجوز بهداشت است، انتخاب کنید. اغلب برگه های فله ای با مواد شیمیایی گوگرددار به صورت غیربهداشتی خشک شده و به دلیل سطح چسبنده اغلب آلوده به گرد و غبار و فضولات پرندگان و حشرات موذی است.

از خرید انواع آلوهای فرآوری شده و فله ای خودداری کنید؛ آلوهای فرآوری شده حاوی نمک و مواد رنگی زیادی بوده و آلرژی زاست.

میزان کالری اغلب میوه های خشک بخصوص کشمش و مویز بالاست؛ در مصرف آن حد تعادل را رعایت کنید.

کنجد و شاهدانه به دلیل دارا بودن روغن های گیاهی، بسیار فسادپذیر بوده و رطوبت زیاد موجب کپک زدگی آنها می شود؛ از نگهداری طولانی مدت این دانه ها اجتناب کنید.

آیا صلاح هست که با همدردان پسوریازیسی خود ازدواج کنیم؟

ازدواج یک بیمار مبتلا به پسوریازیس با یک فرد سالم یک تیغه دولبه است که از یکسو می تواند به نفع شما و از سوی دیگر به ضررتان باشد. اگر واقعا مطمئن هستید که طرف مقابل شما از وضعیت بیماریتان با خبر است و باز هم حاضر به زندگی مشترک است. اگر می دانید در رسیدن به تفاهم مشکلی ندارید و سرانجام اگر می دانید خانواده او مشکل شما را پذیرفته اند، حتما ازدواج شما با فردی که حتی از بیماری شما بیگانه است انتخاب مناسبی خواهد بود. به هرحال بهتر است در این زمینه خیلی محتاط باشید. بیماران پسوریازیس  و بیشتر از آنها خانواده بیماران همیشه نگران این موضوع بوده و اولین و مهمترین پرسشی که از ما می کنند همین است.

پسوریازیس و خانواده:

ما وقتی می بینیم بیمار تازه تشخیص داده شده متاهل است، یک نفس راحت میکشیم. توجه کنید تعداد طلاق به علت ابتلای همسر به پسوریازیس خیلی بیشتر از نسبت کلی طلاق در جامعه است. معنی این حرف چیست؟ بله معنی این حرف این است که ابتلای همسر به پسوریازیس باعث گسسته شدن بیشتر خانواده شده است. اما در عین حال بیماران زیادی وجود دارند که همسرشان در ابراز حمایت و پشتیبانی گوی سبقت را از افراد غیر بیمار ربوده اند. واقعا باید به این فرهنگ بالید.

ما وقتی پیوند زندگی مشترک میبندیم نمیدانیم کدامیک بیمار خواهیم شد. فکر کنید : شاید من پسوریازیس می گرفتم، آیا او مرا ترک می کرد؟

بنابراین مشکل بیماران متاهل نیستند بلکه بیماران مجرد هستند که برای خودشان نگرانند و از طرف دیگر کسی که می خواهد با این بیمار زندگی کند.

به دختران و پسران جوان تازه تشخیص داده شده توصیه میکنیم عجله در ازدواج کردن نداشته باشند. بگذارند این بیماری را خوب بشناسند و با وضعیت احتمالی آن آشنا شوند. از نظر روحی و روانی خود را نشان دهند و معلوم شود که چقدر میتوانند این بیماری را تحت کنترل درآورند. از همه مهمتر ببینند نظر پزشک در خصوص پیش آگهی این بیماری چیست؟ پزشکان با تجربه که سالها بیماران را تحت نظر داشتند دریافته اند که کدام بیماران دچار مشکلات بیشتر خواهد شد. عموما چند سال اول تشخیص اهمیت زیادی دارد و اگر حمله های مهمی نداشته باشند، ماهیت بیماری خوش خیم تر خواهد بود. واژه “پسوریازیس خفیف” از مشاهده این بیماران بوجود آمده است.

وقتی که این مرحله سپری شد، شما آدم پخته و با تجربه ای هستید که بیماری را می شناسید و به توانایی ها و ناتوانایی های خود آگاه هستید. با همسر آینده خود با اعتماد به نفس و روشنگرانه صحبت کنید. مردم به غلط از پسوریازیس غولی ساخته اند. آنها نمی دانند که ملیون ها بیمار پسوریازیس درکل دنیا زندگی می کنند که افراد مشهوری هم مبتلا به این عارضه هستند بی آنکه کسی اطلاعی داشته باشند. آنها فقط بیماران شدیدا حال پسوریازیس را دیده اند و فکر می کنند همه بیماران چنین وضعی دارند. وقتی شما می گویید که من چند سال است پسوریازیس دارم شاید شگفت زده شوند. ازدواج و صاحب فرزند شدن هیچ جا برای بیمار پسوریازیس ممنوع نشده است. بر عکس نمونه ازدواج های موفق و فرزندان سالم و موفق از بیماران پسوریازیس فراوان است.

نظر بعضی از بیماران پسوریازیس در مورد ازدواج:

فریبا در مورد ازدواج مرد و زنی که هر دو مبتلا به پسوریازیس هستند می گوید: ” من با نظر پزشکا تا حدود زیادی مخالفم اگه دو نفر که درد مشترک دارن با هم ازدواج کنن از بیماری همدیگه خسته نمیشن. همدیگرو بهتر درک می کنن و حتی همون رابطه زناشوییشون خیلی تو بهبودیشون کمک می کنه. در مورد بچه دار شدن هم حتی همون چند درصد که میگین احتمال ابتلای فرزند رو به پسوریازیس بیشتر میکنه با توجه به اینکه دو نفر پسوریازیس یه پیش زمینه ای خوب از بیماری رو دارن پس بهتر مراقب کیفیت زندگی فرزندشون هستن تا اون چند درصدو به صفر برسونن. و اگه کیفییت زندگی پدر و مادر هم خوب باشه منظورم ورزش و تغذیه خوبه می تونن ان شاالله بچه سالمی هم داشته باشن. هیچ وقت نباید از لطف خدا ناامید شد. نکته خوب این بیماری اینه که ادم می تونه به قبل از بیماریش نگاه کنه و ببینه چه کاستی هایی در حق سلامتی خودش کرده و باعث بروز این بیماری شده و لااقل در مورد فرزندش بیشتر مراقب باشه.”

احمد می گوید: ” اگه بخوام ازدواج کنم و بخام یه زندگی پایدار و خوبی داشته باشم با یاری خدا . فقط با یکی که این مریضی رو داره ازدواج می کنم و حرفایی که در مورد اینکه احتمال ابتلای فرزند دو پسویی به پسوریازیس ۳۰ درصده واسه بچه دار نشدن پشیزی نمی ارزه. حتی اگر سالم هم بودم با یکی که این مریضی رو داره ازدواج می کنم چون آدمی که این مریضی رو داره درد آشناست فقط امکان مالیم رو درست تر می کنم که هیچوقت احساس بدی نکنه. بعد هم تا ابد که این مریضی نمیمونه . مگه نخوندین یه زمان گلودرد هم صعب العلاج بود ولی الان به زانو در اومده یک روز هم این به زانو در میاد.

سارا می گوید: ” به نظر من که دو تا پسوریازیسی با هم ازدواج کنند خیلی خوبه چون دقیقا هم رو می فهمن..بعد هم این چیزا اصلا مهم نیست باید در اعتقادات مشترک باشند و یک چیز رو قبول داشته باشن.

سجاد می گوید: “به نظر من که درست نیست..اخه مشکلات دوبرابر میشه …کی قراره به کی تکیه کنه؟؟؟ تو پسوریازیس هم هر کسی یه جوره بنابراین ما درک از شرایط خودمون داریم. درک من از خستگی شاید با کسی دیگه ایی که پسوریازیس داره متفاوت باشه…نمیشه گفت حتما دو نفر که پسوریازیس دارن همو درک میکنن.

توصیه به بیماران پسوریازیس:

به هر حال به بیماران پسوریازیس توصیه می کنیم اعتماد به نفس داشته باشید، و با توجه به اینکه بیماران پسوریازیس از لحاظ ظاهر و تحصیلات و شغل و خیلی چیزهای دیگر هیچ کمبودی ندارند و بیماری کمبودی از سمت شما نبوده و نیست. به فرد مورد نظر فرصت فکر کردن داده شود و با چند پزشک در مورد موضوع مشورت کنند تا آینده خود را به روشنی و خوبی بنا کنید.

پاراپسوریازیس چیست و چه تفاوت ها و شباهتهایی با پسوریازیس دارد؟

پاراپسوریازیس نوعی از بیماری های پوستی خود ایمنی کمیاب است که از خانواده بیماری پسوریازیس می باشد و دارای شباهت زیادی با بیماری پسوریازیس است در صورتی که هر دو بطور کلی بیماری متفاوتی هستند. بر اساس یافته‌ های به‌ دست‌ آمده، مشخص شد که پاراپسوریازیس عمدتاً در زنان میانسال و در ناحیه‌ تنه و اندام‌ها مشاهده می‌ شود و اکثراً از نوع پلاک بزرگ می‌ باشد.

پاراپسوریازیس:

پاراپسوریازیس پلاک بزرگ و پاراپسوریازیس پلاک کوچک درماتوزهای ایدیوپاتیک مزمنی هستند کـه در گروه بیماری های پوستی پاراپـسوریازیس طبقـه بنـدی می شوند. اختلالات مرتبط با این بیماری ها واریانتهای مــزمن و حــاد پیتیریــازیس لیکنوئیــد و لنفوماتوئیــد پاپولوزیس (papulosis lymphomatoid) هستند ایـن گروه از آن جهت مهم می باشند که این بیمـاری هـا در همراهی و همپوشـانی بـا پاراپـسوریازیس یـا لنفوماهـا ۱ میباشند. پاراپسوریازیس اولـین بـار توسـط Brocq در سـال ۱۹۰۲ معرفی شد تا به گروه مختلفی از بیمـاریهـایی با علایم بالینی مشابه بـه پـسوریازیس اطـلاق گـردد . پاراپسوریازیس به لحـاظ بـالینی بـه عنـوان گروهـی از اختلالات تعریف می شود که بیماری هایی بـا طیفـی از علایم کـاملاً خـوشخـیم بـا ضـایعات دائمـی التهـابی پوسته دهنده تا بیمـاری هـای کـاملاً بـدخیم را شـامل می شود.

مقایسه دو بیماری پاراپسوریازیس و پسوریازیس:

۱- در بیماری پاراپسوریازیس امکان جهش ژنتیکی سلولهای t بیماری به نوعی از سرطان های پوستی بی خطر وجود دارد در صورتی که در پسوریازیس این امکان وجود ندارد.

۲- پلاک های پوستی در بیماری پارپسوریازیس قرمز رنگ و گاها زرد رنگ هستند در صورتی که در پسوریازیس پلاک ها نقره ای رنگ هستند.

۳- پاراپسوریازیس فقط در سطح پوست بدن درگیری ایجاد می کند در صورتی که پسوریازیس بجز سطح پوست بصورت پسوریازیس ناخن و پسوریازیس آرترویید در مفاصل نیز خودش را نشان میدهد.

۴- در پاراپسوریازیس و پسوریازیس هردو سلول های t دچار اختلال عملکرد هستند با این تفاوت که در پاراپسوریازیس نوع اختلال پیشرفته تر و جهش یافته تر است ولی در پسوریازیس این اختلال ساده تر است. در حقیقت پاراپسوریازیس نوع پیشرفته ی پسوریازیس است.

۵- برخلاف پسوریازیس که سطوح درگیر در پوست بیشتر با خارش همراه هستند در پاراپسوریازیس ضایعات بیشتر با سوزش و التهاب و درد همراه هست و اثری از خارش خیلی بندرت وجود دارد.

۶- التهابات در ضایعات پاراپسوریازیس اغلب با حالتی زخم گونه و جراهت گونه همراه است در صورتی که در پسوریازیس اغلب پوسته ریزی وجود دارد.

۷- درست همانند پسوریازیس در پاراپسوریازیس میتوان از درمان های بیولوژیک و اشعه درمانی استفاده کرد ضمن اینکه در درمان پاراپسوریازیس از داروهای آنتی بیوتیک نیز استفاده میشود که در پسوریازیس این چنین نیست.

۸- در پاراپسوریازیس همانند پسوریازیس خطرهای عفونتی و ویروسی برای ضایعات وجود خواهد داشت.

در پایان اینکه بهترین و مطمئن ترین راه تشخصیص هردو بیماری آزمایش بیوپسی پوست است. و باید توجه داشته باشید که درصد ابتلای این بیماری نسبت به پسوریازیس کمتر خواهد بود و از دوستان خواهش میکنیم با خواندن این مطلب به این مساله فکر نکنید که نکند بیماری شما پسوریازیس نباشد و مواردی از این قبیل؛ زیرا تشخیص همه ی این مسائل دست پزشکتان خواهد بود.

ریسانکیزوماب، موثرتر از ایستکینوماب در درمان پسوریازیس

نتایج فاز ۲ یک مطالعه کارآزمایی بالینی نشان داد، مهارکننده انتخابی اینترلوکین ۲۳ با داروی تحقیقاتی ریسانکیزوماب risankizumab، در درمان پسوریازیس از ایستکینوماب ustekinumab که یک داروی کمتر انتخابی است، موثرتر باشد. نتایج این مطالعه مهم به تازگی در New England Journa- of Medicine منتشر شده است.

محقق ارشد این مطالعه از دانشگاه اونتاریوی کانادا معتقد است: «هرچند این یافته‌ها اولیه هستند، داده‌ها پیشنهاد می‌کنند که بلوک کردن انتخابی اینترلوکین ۲۳ از طریق مهارکردن زیرواحد p19 به جای p40، مهار کامل‌تری را از فعالیت اینترلوکین ۲۳ فراهم می‌آورد و نتایج آن، اثربخشی بیشتر در درمان پلاک‌های پسوریازیسی است.»

ریسانکیزوماب چیست:

ریسانکیزوماب نوعی آنتی‌بادی مونوکلونال انسانی شده است که زیرواحد p19 را که منحصر به فرد به اینترلوکین ۲۳ است، هدف قرار داده و منجر به اختلال سیگنال‌دهی می‌شود. در مقابل، ایستکینوماب زیرواحد p40 را هدف خود قرار داده که بین اینترلوکین‌های ۱۲ و ۲۳ مشترک است و نتیجه آن هم، مهار هر دو سیتوکین است. بعضی مطالعات پیشنهاد کرده‌اند که بلوک کردن فقط اینترلوکین ۲۳ ممکن است دلیل اولیه برای اثربخشی ریسانکیزوماب در پسوریازیس باشد.

کارآزمایی فاز ۲ سر به سر در ۳۲ مکان درمانی‌تحقیقاتی در آمریکای شمالی و اروپا انجام شده و به مقایسه چگونگی عملکرد مهارکننده انتخابی اینترلوکین ۲۳ در مقابل بلوک کردن اینترلوکین ۱۲ و ۲۳ باهم پرداخته است. در این مطالعه، ۱۶۶ فرد بزرگسال مبتلا به پلاک‌های پسوریازیسی مزمن متوسط تا شدید که ۱۰ درصد یا بیشتر از سطح بدنشان درگیر بوده، بررسی شدند. محققان به‌طور تصادفی افراد شرکت کننده را به دریافت تزریق‌های زیرپوستی ریسانکیزوماب (دوز تکی ۱۸ میلی‌گرمی در هفته صفر یا ۹۰ میلی‌گرمی یا ۱۸۰ میلی‌گرمی) یا ایستکینوماب (۴۵ یا ۹۰ میلی‌گرم، بسته به وزن بدن در هفته‌های صفر، ۴ و ۱۶) تقسیم کردند. پیامد اولیه کاهش ۹۰ درصدی یا بیشتر در نمره Psoriasis Area and Severity Index نسبت به پایه قرار داده شد.

پس از ۱۲ هفته، نتایج گرفته شده از گروه ریسانکیزوماب ۹۰ و ۱۸۰ میلی‌گرمی نشان داد، ۷۷ درصد بیماران به هدف اولیه رسیده‌اند. در حالی که، ۴۰ درصد بیماران گروه ایستکینوماب به این هدف دست یافته بودند. اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنی‌دار بود.

محو کامل ضایعات با ریسانکیزوماب:

مشابه این نتایج، در هفته ۱۲، نتایج برای گروه‌های ریسانکیزوماب نشان داد ۴۵ درصد شرکت کنندگان به محو کامل ضایعات دست یافتند، در حالی که ۱۸ درصد بیماران گروه ایستکینوماب به این هدف رسیدند. این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود.

گروه ریسانکیزوماب همچنین شروع سریع‌تر عملکرد و باقی ماندن اثربخشی را برای تا ۲۰ هفته پس از دوز نهایی نشان داد. در مقابل، اثربخشی در گروه درمانی ایستکینوماب، ۸ هفته پس از آخرین دوز، شروع به محو شدن کرد.

بیماران درمان شده با ریسانکیزوماب با ارتقای کیفیت زندگی، دردهای کمتر مفاصل، بهبود پسوریازیس در سر، کف دست و پا، و نوک انگشتان مواجه شدند که این وضعیت‌ها درمان مشکلی دارند.
پاسخ‌های بسیار موثری که از داروهای اختصاصی‌تر گرفته می‌شود، شواهد بیشتری را فراهم می‌آورند که اینترلوکین ۲۳ و نه ۱۲، احتمالا سیتوکاین کلیدی در پسوریازیس است. البته نمی‌توان گفت اینترلوکین ۱۲ مهم نیست، اما واقعا نقطه کدر در این پروسه به‌نظر می‌رسد بیشتر با اینترلوکین ۲۳ و سیگنال‌های آن باشد.

این موضوع، بدین معنا است که اینترلوکین ۲۳ به نظر می‌رسد در نقش «پدال گاز» اصلی برای سیتوکین پیش‌التهابی ۱۷ عمل کند. اینترلوکین ۲۳ دارای نقشی در گسترش کلاس سلول‌های T داشته باشد که اینترلوکین ۱۷ را می‌سازد. مهار اینترلوکین ۲۳ در نهایت راه منتهی به اینترلوکین ۱۷ را مهار خواهد کرد و به این ترتیب، پاسخ‌های بالینی بهتری را نسبت به هدف قرار دادن اینترلوکین ۱۷ به تنهایی فراهم آورد.
حوادث عوارض جانبی با ریسانکیزوماب ۱۸ میلی‌گرمی (۱۲ درصد) و ۹۰ میلی‌گرمی (۱۵ درصد) کمی بیشتر از ایستکینوماب (۸ درصد) مشاهده شد. عارضه جانبی جدی در گروه ریسانکیزوماب ۱۸۰ میلی‌گرمی دیده نشد.

دو مورد بازال سی کارسینوما و یک مورد حوادث قلبی‌عروقی ماژور در گروه ریسانکیزوماب گزارش شد. نازوفارنژیت شایع‌ترین عارضه جانبی بود که در بیش از ۱۰ درصد بیماران همه گروه‌ها دیده شد.

انگور اورگان بر روی پوست برای درمان اختلال پوستی پسوریازیس استفاده می شود

انگور اورگان گیاهی است که ریشه و ساقه آن مصرف دارویی دارد. انگور اورگان بر روی پوست برای درمان یک اختلال پوستی به نام پسوریازیس و به عنوان یک ضد عفونی کننده استفاده می شود. این اسم کمی گمراه کننده است، این گیاه همیشه سبز است. نام رسمی این گیاه ماهونیا آکویفولیوم (Mahonia aquifolium) است. کرمی را خریداری کنید که ۱۰% مواد تشکیل دهنده آن گیاه انگور اورگان باشد. استفاده از این نوع کرم‌ها در درمان پسوریازیس نقش مؤثری دارد.

نحوه کارکرد انگور اورگان:

ترکیبات شیمیایی موجود در ارگون برای مقابله با عفونت های قارچی و باکتریایی و التهابی مفیدند.

موارد مصرف و اثرگذاری انگور اورگان:

پسوریازیس. استفاده از یک کرم حاوی ۱۰% عصاره ارگون از شدت بیماری کاسته و بر کیفیت زندگی فرد می افزاید. اثرگذاری آن برابر کرم دایونکس است.

اثرات انگور اورگان:

پوست خشک و ملتهب (اگزما و پسوریازیس) استفاده از یک کرم مخصوص حاوی عصاره ارگون برای ۱۲ هفته از عوارض بیماری می کاهد.

زخم های معده

سوزش سر دل

ناراحتی معده

عوارض جانبی و ایمنی انگور اورگان:

استفاده از کرم ارگون بر روی پوست بی خطر است. می تواند عوارضی چون خشکی، سوزش، تحریک و واکنش آلرژیک ایجاد کند.

ملاحظات و هشدارها:

حاملگی و شیردهی: استفاده از کرم ارگون به دلیل یک ترکیب شیمیایی به نام بربرین خطرناک است و می تواند باعث وارد آمدن آسیب به مغز جنین شود. همچنین از طریق شیر مادر نیز می تواند منتقل شود.

کودکان: استفاده برای کودکان و بخصوص نوزادان خطرناک است و می تواند به مغز آسیب برساند مخصوصاً در کودکان مبتلا به یرقان.

تداخلات انگور اورگان:

سیکلوسپورین: بدن برای دفع، آن را تجزیه می کند. مصرف ارگون این فرآیند را کند می کند و باعث عوارض می شود.

داروهای تجزیه شونده در کبد: مصرف همزمان ارگون سرعت تجزیه این داروها را در کبد کاهش داده عوارض آنها را افزایش می دهد. مثل سیکلوزپورین، لواستاتین، کلاریترومایسین، ایندیناویر و سیلدنافیل.

دوز مصرفی انگور اورگان و استفاده بر روی پوست:

برای پسوریازیس: کرم ارگون ۱۰% دو تا سه بار در روز.

برسی اثرات خودمراقبتی در کنترل بیماری پسوریازیس در ایران

برسی اثرات خودمراقبتی در کنترل بیماری پسوریازیس در ایران بـر روی ٥٠ نفـر از بیمـاران مراجعه کننده به درمانگاه های پوست بیمارستان امام خمینی و رازی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، به طوری کـه در حیطه های مراقبت از پوست، نحـوه مـصرف مـواد غـذایی، داروها و خواب راحـت، مداخلـه انجـام گردیـد و اطلاعـات مربوط بـه عـوارض ناشـی از بیمـاری قبـل، حـین و پـس از مداخله جمع آوری و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که اجرای برنامه خود مراقبتی در کاهش شدت عوارض پوستی موثر است. به کارگیری این روش کم هزینه و قابل دسترس در برنامه مراقبتی بیماران به منظور کاهش مشکلات جسمی، روحی، خانوادگی و اجتماعی بیماران پیشنهاد میگردد. متن این تحقیقات در ادامه مطلب قابل مشاهده است.

بیماری پسوریازیس:

پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن غیرقابل پیشبینی و دارای دوره عود کنندگی است. درسـال ٢٠٠٢ مـیلادی ٧ میلیون بیمار مبتلا به پسوریازیس درایالات متحده گـزارش شده و شیوع بیماری در آسیا و ایران نیز بین ٧/٢ تـا ٧/٤ درصد اعلام شده است. این بیمـاری بـا کیفیـت زنـدگی بیمـاران در ارتبــاط اســت. و اثــرات زیانبــار و دردنــاکی بر کیفیت زندگی بیمـاران دارد. پـلاک هـای پـسوریازیس باعث بروز سطح بالایی از اضطراب، افـسردگی و نگرانـی در بیماران شده و بـروز اسـترس و اضـطراب را در بیمـاران افزایش میدهد.

ضرورت برسی بیماری پسوریازیس از نظر جسمی و روحی:

یکـی از پـر دردسـرترین و رنـج آورتـرین جنبـه بیمـاری احساس فقدان کنترل بیماری توسط بیمار اسـت. از ایـن رو ضرورت دارد این بیماری با نگرشی جامع از نظر جـسمی و روانی مـورد بررسـی قـرار گیـرد.

٨٤ درصـد بیمـاران ازخارش، ٨٠ درصد از پوست خشک، ٥٧ درصـد از اخـتلال خواب، ٧/٥٩ درصد از ناراحتی و سوزش پوست و ٢٦ درصد از درد شکایت دارند. این عـوارض باعـث بـروز ناتوانی و روان پریشی در بیمـاران مـی گـردد. هزینـه درمان این بیماری نسبت به سایر بیماری های مشابه ٧٠ درصد بیشتر است. به عنوان مثال برای یـک قلـم دارو، سـالانه ٤٥٣٢ دلار و ماهیانه به ازای ١ درصد از سـطح پوسـت بــدن ٣٧ دلار هزینــه مــی شــود و میــانگین هزینــه ی محصولات پزشکی از ٥/١٣ دلار تا ٢٠٠٠ دلار به ازای هر فرد متفاوت است. درمـان پـسوریازیس گـران و بـا شـدت بیماری ارتباط معنی داری دارد.

در بعضی از مطالعات هزینه درمان بـه ازای هـر فـرد ٢٠٠٠ دلار گزارش شده اسـت. ایـن هزینـه ی بـالا، ضـرورت کنترل بیماری و به کارگیری درمان ها و مراقبت های جدیـد را طلب می نماید. گرچه با درمـان هـای دارویـی مـی تـوان بیماری را کنترل نمود، اما این امر مستلزم پرداخـت هزینـه هنگفت توسط بیمار است، درحالی که می توان بـا شـیوه هـای غیردارویی نظیر آموزش، هزینه ها را کاهش داد. بنابراین آموزش سلامتی به بیماران از اهمیت بسیاری برخوردار است. اما نکته ی حـائز اهمیـت، اسـتفاده از الگوهـا و مقیـاس هـای خود کنترلی و خود هدایتی قابل اجرا توسـط بیمـاران اسـت که امری ضروری در آموزش به بیمار می باشد.

الگوی خود مراقبتی (care-Self) موجب اصـلاح عملکـرد رفتـاری و روانی بیماران جهت سازگاری با بیماری شده، به نحـوی کـه بیمار می تواند تـصمیم گیـری هـای خـود را اصـلاح و بهبـود ببخشد. از این رو مطالعه ی حاضر با هدف تعیـین تـاثیر آموزش مراقبت از خود بر کـاهش شـدت عـوارض بیمـاری پسوریازیس در تهران انجام گرفت.

برسی اثرات خودمراقبتی در کنترل بیماری پسوریازیس در ایران:

این مطالعـه نیمـه تجربـی بـر روی ٥٠ نفـر از بیمـاران مراجعه کننده به درمانگاه های پوست بیمارستان امام خمینی و رازی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، به طوری کـه در حیطه های مراقبت از پوست، نحـوه مـصرف مـواد غـذایی، داروها و خواب راحـت، مداخلـه انجـام گردیـد و اطلاعـات مربوط بـه عـوارض ناشـی از بیمـاری قبـل، حـین و پـس از مداخله جمع آوری و مورد مقایسه قرار گرفت.

بیماری افراد توسط پزشک تشخیص داده شـد و کـسانی کـه حداقل یک سال سابقه ابتلا به بیماری، سن بـیش تـر از ١٥ سال، سابقه اشعه درمانی و توانایی خواندن و نوشتن داشـتن و تاکنون در زمینه ی مراقبت از خود، آموزشی دریافت نکـرده بودند وارد مطالعه شدند. عــوارض مــورد بررســی بیمــاری، خــشکی پوســت (تــرک خوردگی، پوسته ریزی)، خارش و وجود پلاک های جدید بود.

معیار شدت ضایعات پوست شامل: تغییر در میزان عوارض و ایجاد ضایعات جدید بود و مشاهده ی سـیر بهبـودی در ایـن متغیرها به عنوان کاهش شدت عوارض تلقی شـد. گـردآوری اطلاعات با استفاده از یک پرسش نامه و دو چک لیست انجام شد. پرسشنامه شامل خصوصیات دموگرافیک بیماران بـود و چک لیست مشاهده ای جهت تعیین شدت عـوارض در مـورد وضعیت شدت ترک خوردگی، پوسته ریزی، خارش و وسعت ضایعات پوست استفاده شد که به صورت قبل، حین و بعـد از مداخله اجرا گردید. چک لیـست خـود گزارشـی مراقبـت از خود نیز جهت تعیین مراقبت ازپوست، وضعیت تغذیه، نوع و میزان مصرف داروها، خواب راحت، دفعـات اسـتحمام، نـوع صابون مصرفی، درجـه حـرارت آب، نحـوه پـاک کـردن پمادها، شستشوی بـدن و جـنس لبـاس مـورد اسـتفاده قـرار گرفت.

چک لیستها در دو مرتبه به فاصله یک هفته قبل از مداخله توسط نمونه ها تکمیل گردیدند. در ایـن مرحلـه هـیچ مداخله ای توسط پژوهشگر انجام نـشد. سـپس آمـوزش هـای لازم طی جلسات ٢٠ الی ٣٠ دقیقه ای به صورت نظری، عملی و انفرادی به بیماران ارایه شد و جزوه آموزشـی در اختیـار آنان قرار گرفت. آموزشها به مدت ٣ ماه توسط بیماران اجرا گردید و هر دو هفته یک بار چک لیست های وضعیت پوست، چک لیست یادآمد غذا (نوع و میزان مصرف غذا در طـی مـاه اول تا سوم ) و زمان مراجعه بیمار به درمانگاه اشعه درمـانی جهت بررسی وضعیت پوسـت توسـط پژوهـشگر تکمیـل و مورد بررسی قرار می گرفت.

بعـد از اجـرای آمـوزش و ٣ مـاه پیگیری، اطلاعات قبل و بعد از مداخله بـا یکـدیگر مقایـسه شدند. جهت تعیین اعتبار ابزارهای جمـع آوری اطلاعـات، از اعتبار محتوی و جهت تعیین پایایی ابزار (چک لیست شـدت عوارض) از روش پایایی هم زمان اسـتفاده شـد کـه ضـریب همبستگی پایایی چک لیست ٩٢/٥ درصد برآورد شد. جهـت تعیین میزان خـشکی پوسـت از دو متغیـر تـرک خـوردگی بـا ویژگی های خطوط عمیق با خونریزی (شـدید ـ سـه امتیـاز )، خطوط عمیق بدون خونریزی (متوسط – دو امتیـاز )، خطـوط سـطحی کنـده شـده (خفیـف ـ یـک امتیـاز )، بـدون تـرک خوردگی (طبیعی ـ صـفر امتیـاز) و شـدت پوسـته ریـزی بـا ویژگی های پوستهی ضخیم در سطح وسیع بدن (شدید ـ سـه امتیاز)، پوسـته ریـزی نـازک در سـطح وسـیع (متوسـط ـ دو امتیاز)، پوسته ریـزی نـازک در سـطح کمتـر (خفیـف ـ یـک امتیاز)، بدون پوسته ریزی(طبیعی ـ صفر امتیاز ) استفاده شد و شدت خارش نیز با ویژگـی هـای خراشـیدگی عمیـق سـطح پوست به همراه خونریزی (شدید ـ سه امتیـاز )، خراشـیدگی ســـطحی بـــدون خـــونریزی (متوســـط ـ دو امتیـــاز، ) بـدون خراشـیدگی واضـح (خفیـف ـ یـک امتیـاز ) و بـدون خارش (طبیعی ـ صفر امتیاز) اندازه گیری شد.

(طبقه بندی نمـرات بـه صـورت طبیعـی = صـفر، خفیـف = یـک تـا ٥، متوسط = ٦ تا ١٠، شدید = ١١ تا ١٥ کد گذاری شد. جهـت تعیین وضعیت کلی پوست از نظر وسعت و شـدت از معیـار ذیل استفاده شد: نواحی متفاوت آن اتومیکی بدن شـامل سـر و گردن، تنه، انـدام فوقـانی و تحتـانی از نظـر وجـود قرمـزی، ضخامت و پوسته ریزی بـا گذاشـتن علامـت مثبـت و منفـی مشخص شد. جهت تعیین وسعت و شدت ابتلا در هر یک از مناطق، تعداد مثبت ها در درصد سطح هر یک از نـواحی (بـر اساس قانون ٩) و عدد ثابت (جهـت سـر و گـردن ٠/١ ، تنـه ٠/٣، اندام فوقانی ٠/٢، اندام تحتانی ٠/٤) ضرب گردید. امتیاز بندی مراقبت ازخود براساس همیشه (٣ نمـره )، گـاهی یعنی انجام مراقبت کمتر از ٤ روز در هفته (٢نمره)، به ندرت یعنــی کمتــر از دو روز در هفتــه (١نمــره) و هرگــز (صــفر) امتیاز بندی شد. متغیرهـای مربـوط بـه خـود مراقبتـی شـامل نــوع و میــزان مــصرف داروهــا، غــذا، اســتحمام و نحــوه شستشوی بـدن، نـوع صـابون، درجـه حـرارت آب و جـنس لباس بود و امتیاز کل به صورت : هرگز = صفر، به نـدرت = یک تا ۶، گاهی = ٧ تا ١٢، همیشه = ١٣ تـا ١٨ طبقـه بنـدی شد. اطلاعات جمع آوری شده از نمونه ها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ویلکاسیون و تی زوج) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها از نتایج خودمراقبتی بر روی بیماران پسوریازیس:

نتایج مطالعه نشان داد که ٦٤ درصد از افراد مورد مطالعـه مرد، ٢٤ درصد در گروه سنی ٢١ تا ٣٠ سال با میانگین سـنی ٣٦/٣، ٥٤ درصد شاغل، ٧٢ درصد متأهل، ٤٢ درصد با سطح بالاتر از دیپلم، ٣٤ درصد دارای مدت ابتلا ی ١١ تا ٢٠ سال و میانگین مدت زمان ابتلا ی ١١/٩ سـال بودنـد. از نظـر شـدت ترکخوردگی، قبل از مداخله ٤٦ درصد ترک خوردکی شدید، ٤٢ درصد متوسط و ١٢ درصد ترک خوردگی خفیف داشـتند که بعد از مداخله به ٤ درصد خفیف و ٩٦ درصد طبیعی تغییر یافت. از نظر شدت پوسته ریزی قبل از مداخله ٥٤ درصد دارای پوسته ریزی شـدید، ٤٠ درصـد متوسـط و ٦ درصد خفیف بودند که بعد از مداخله به ٥٠ درصد خفیـف و ٥٠ درصد طبیعی تغییر یافـت.

از نظـر شـدت خارش قبل از مداخله ٥٠ درصد دارای خـارش شـدید و ٥٠ درصد دارای خارش متوسط بودند کـه بعـد از مداخلـه بـه ٤ درصد متوسط، ٤٦ درصد خفیف و ٥٠ درصـد طبیعـی تغییـر یافت. چنانچه در جدول مشاهده میشود وسعت ضایعات پوست قبل از مداخله در ٨٨ درصد شدید و در ١٢ درصد موارد متوسط بود کـه بعـد از مداخلـه وسـعت ضایعات پوست به ٣٨ درصد متوسط، ٥٦ درصد خفیـف و ٦ درصد طبیعی تغییر یافت،

در حـالی کـه هـیچ مـورد خفیـف و طبیعـی قبـل از مداخلـه و مـورد شـدیدی بعـد از مداخلـه مشاهده نشد. قبـل از مداخلـه ٥٨ درصـد افـراد و بعـد از مداخلـه، ٣٠ درصـد دارای اخـتلال خـواب بودنـد. قبـل از مداخلـه ٥٢ درصـد افـراد مـورد مطالعـه گوشت قرمز، ٣٢ درصد گوشـت سـفید، ٦ درصـد لبنیـات و ١٠ درصد حبوبات، ٢٢ درصد سبزیجات و ٣٠ درصـد میـوه، مصرف می کردند که بعد از مداخله این ارقـام بـه ترتیـب بـه ٩٤ و ٩٢، ٧٦، ٨٦، ٨٢، ٨٦ تغیر کرد. مقایسه رفتارهای مراقبـت از خـود قبـل و پـس از مداخلـه نشان داد که میـزان تمـامی ایـن رفتارهـا افـزایش معنـی داری داشته است. به طوری که از نظـر مـصرف دارو، قبل از مداخلـه ٢٨ درصـد افـراد همیـشه داروهـای خـود را مصرف می نمودند که پس از مداخلـه بـه ٩٠ درصـد افـزایش یافـت.

قبــل از مداخلـه ١٢ درصــد افـراد روزانــه اســتحمام میکردند که پس از مداخله به ٦٨ درصد افزایش یافت. میزان استفاده از صابون بدون عطر، لیف نرم، آب با درجهی حرارت ملایم جهت استحمام قبل از مداخله بـه ترتیـب ٦، ٢٢ و ٢٠ درصد بود که پـس از مداخلـه بـه ترتیـب بـه ٧٤، ٩٤ و ٩٦ درصد افزایش یافت. استفاده از لباس نخی از ٣٤ درصد قبـل از مداخله به ٩٦ درصد پس از مداخله تغییر یافت و میـانگین شدت ترک خوردگی، شـدت پوسـته ریـزی، خــارش پس از مداخله تغییر کـرد کـه در همه موارد تفاوت آماری معنی داری بین قبل و ب عد از مداخلـه وجود داشت. بحث نتایج مطالعه نشان داد که بـا توجـه بـه تحقیقـات مـشابه، شیوع بیماری در هر دو جنس مـرد و زن مـشابه هـم هـستند.

سن بیماران بین ١٦ تا ٧٣ سال با میانگین سـن ٣٦/٣ و میانگین مدت زمان ابتلا ١١/٩ بود. یافته هـای تحقیـق در ایـن خصوص مشابه سایر تحقیقات (سن ١٣ تا ٨٣، میانگین سنی ٣٩ سال، میانگین طول مدت بیماری ٩ سال) می باشد. نتایج مطالعه نشان داد که با اجرای یک برنامه خود مراقبتـی ساده و قابل درک توسط بیمار، می توان شدت ترک خـوردگی، پوسته ریزی و خارش را که قبل از مداخله به ترتیب ٤٦، ٥٤ و ٥٠ درصد بوده، تا حد زیادی برطرف نمود، به طوری که پس از مداخله ٩٦ درصد افراد از نظر ترک خوردگی، ٥٠ درصد از نظر پوسته ریزی و ٥٠ درصـد از نظـر خـارش دارای پوسـتی طبیعی و بدون خارش بودند.

NewPicture703

نتایج مبین تاثیر برنامـه خـود مراقبتـی در کـاهش شـدت تـرکخـوردگی و پوسـته ریـزی است. در تحقیقی کـه روی ٣٥٩ بیمـار انجـام شـد مـشخص گردید که کاربرد روش های خـود کنترلـی مـی توانـد موجـب کاهش معنی داری (۰/۰۰۱=P) در علایـم بیمـاری نـسبت بـه زمان پذیرش شود. همچنـین نتـایج بـه دسـت آمـده از بررسی ٣٣٠ بیمار نشان داد که علاوه بـر رضـایت بیمـاران از نتایج برنامه آمـوزش، شـدت بیمـاری بـه طـور معنـی داری اصــلاح شــده و برنامــه مــدیریت کــه شــامل آمــوزش و حمایت های اجتماعی بود توانست آسودگی را بـرای بیمـاران بـه همـراه داشـته باشـد. در ایـن تحقیـق ٥٨ درصـد از نمونه ها، دارای اختلال خواب و ٤٢ درصد احساس نـاراحتی را به دنبال خارش قبل از مداخله داشتند، بعد از مداخلـه تنهـا ٢٠ درصد دارای اختلال خواب و ١٠ درصـد دارای احـساس ناراحتی بودند و ٧٠ درصد افراد بدون اختلال خواب بودند.

خارش به عنوان یک علامت مشترک بـه صـورت پراکنـده در سطح بدن ظاهر می شود. با توجه بـه ایـن کـه در سـایر تحقیقات ٨٠ درصد از بیماران از خارش شکایت داشـتند کـه این خارش بر کیفیت زندگی بیماران تاثیر به سزایی داشـته و باعث اختلالات خواب در بیماران شده بود، تنها بـا توصـیه یک مراقبت ساده در منزل مانند گرفتن دوش سـرد مـی تـوان این مشکل را برطرف نمود. اکثر بیماران مبتلا به پـسوریازیس از مراقبتــی کــه در منــزل توســط پرســتاران متخــصص و متخصصین پوست انجام می شود راضـی بـوده و درمـان هـا و مراقبت هایی مستمر را ترجیح میدهند. آموزش و اجرای برنامه خود مراقبتـی در منـزل مـی توانـد بـه لحـاظ هزینـه، صرف وقـت، قابـل درک بـودن و قابلیـت اجرایـی از سـوی بیماران پذیرفته و اجرا گردد.

تغییر در الگـوی مـصرف مـواد غذایی در زمینه گوشت قرمز از ٥٢ به ٨٦، گوشت سفید از ٣٣ بــه ٨٢، لبنیــات از ٦ بــه ٨٦، حبوبــات از ١٠ بــه ٧٦، سبزیجات از ٢٢ به ٩٤، میوه جات از ٣٠ به ٩٤ درصد پس از مداخله تغییر یافت. همچنین تغییر مثبـت در معیارهـای خـود مراقبتی بیماران (دارو، اسـتحمام روزانـه، اسـتفاده از صـابون ملایم و لیف نـرم، درجـه حـرارت مناسـب، لبـاس نخـی) و کاهش میانگین شدت ترک خوردگی ها، پوسته ریزی، خارش و وسعت ضایعات پس از مداخله حاکی از تأثیر برنامـه ی خـود مراقبتی بر کاهش شدت عوارض بیماری بوده است.

برنامـه خود مراقبتی علاوه بر تاثیر قابل توجهی که بر بهبود و کنتـرل بیماری دارد، از نظر هزینه برای بیمار بسیار مقرون بـه صـرفه است، چرا که هزینه ی خدمات سالیانه به ترتیـب ١٠٠٠٠ دلار تا ١٨٠٠٠ دلار بوده و به طور تقریبی برای بستری شدن ١/٤ میلیون نفر، ٣٠/٥ میلیون دلا ر هزینه میشود. کـه بـا اجرای شیوه های غیردارویی، می توان هزینه عود و برگـشت بیماری را از ٧٧٠٦ یورو به ٢٥ یورو کاهش داد. از ایـن رو در تصمیم گیری ها بایستی به نگرش بیمار محـوری توجـه نمــود. و از ابزارهــا و روشهــای ســاده، قابــل درک و اجرا توسط بیمار بهره گرفت. سایر مطالعات هم نشان داده اند کــه مقیــاس خــود ارزیــابی (assessment-Self) کــه توســط خود بیمار به کار می رود کـاربردی بـوده و مـی توانـد شـدت بیماری را کنترل نماید. بنـابراین ضـرورت دارد جهـت عملی تر شدن تـأثیر شـیوه هـای درمـانی و مراقبتـی در ابعـاد روانی ـ اجتماعی بیماران مداخلات جدیتری صـورت گیـرد.

در غیر این صورت سلامتی بیمـاران در مخـاطره قـرار میگیرد. در مقایسه با سـایر بیمـاران بـا شـرایط غیـر مـزمن، میانگین سلامتی بیماران پـسوریازیس ١٣ درصـد و عملکـرد اجتماعی آنان ١١/٧ درصد کمتر است. ادراک و آگـاهی از بیماری به عنوان یک متغیر مهم بر نتایج بیماری مؤثر بـوده و به طور وسیع بر توان بیمـار و اثـرات بیمـاری و سـازگاری تأثیرگــذار اســت. مــشکلات ایــن بیمــاران معلــول عملکردهـای غیرمعمـول روان شـناختی بیمـاران اسـت. بنابراین می بایست در درمـان و مراقبـت از بیمـاران هزینـه و اثربخشی آن مورد توجه قـرار گیـرد. چـرا کـه اثـر ایـن بیماری بر کیفیت زندگی بیماران به گونه ای است که به آرامی زنــدگی بیمــاران را تخریــب و ویــران مــی ســازد. در خصوص کاهش شدت و وسعت ضایعات می توان گفـت کـه تغییر ایجاد شده ناشی از به کارگیری مراقبت از خود پـس از آگاهی بیماران از وضـعیت بیمـاری، درک مفهـوم مراقبـت و نحوه مشارکت آنان، ایجاد شده که با استفاده از این راهکـار به عنوان یک روش قابل درک، کم هزینه و قابل کاربرد توسط بیمار، میتوان بر بیماری فائق آمد و از بازگشت و عود مجدد بیماری پیشگیری نمود.

نتیجه گیری نتــایج حاصــل از اجــرای برنامــه خــود مراقبتــی در بیمـاران پـسوریازیس نـشان داد کـه برنامـه خـود مراقبتـی سبب کاهش شدت عوارض پوستی در بیمـاران پـسوریازیس شد، به طوری کـه ایـن برنامـه بـا توجـه بـه فرمـول حـدود ٨٩ درصد موفق بوده است. پیشنهاد مـی شـود برنامـه ی خـود مراقبتی به صورت کتابچه آموزشی بـه بیمـاران و همراهـان آنان ارایه گردد.

آمپول تریام هگزال روشی برای درمان پسوریازیس و آرتریت پسوریاتیک

آمپول تریام هگزال ۴۰ میلی گرم/میلی لیتر (TRIAMHEXAL Injection 40 mg/ml) یک استروئید تزریقی ساخت شرکت دارویی HEXAL آلمان است. این دارو در درمان علامتی اختلالات التهابی و آلرژیک و در جهت سرکوب کردن سیستم ایمنی استفاده می شود. تریام هگزال در هیپرپلازی مادرزادی آدرنال مغزی و بیماری های روماتیسمی نیز مؤثر است. تریام هگزال به عنوان روشی برای درمان پسوریازیس و آرتریت پسوریاتیک مورد استفاده قرار می گیرد.

تریام هگزال و پسوریازیس:

تریام هگزال با نام تجاری تریامسینولون یک ترکیب گلوکوکورتیکوئید صناعی است که به دلیل آثار ضد التهابیش در بیماری های مختلفی مانند اگزما، آلرژی، لوپوس، پسوریازیس، آلوپسی، آسم و آرتریت خودایمنی استفاده می‌ شود.

این محصول در هنگام تشدید بیماری و یا در دوره حاد بیماری مورد استفاده قرار می گیرد. این ماده نفوذپذیری مویرگی را معکوس نموده و باعث پایدارسازی لیزوزومی در سطح سلولی می شود و در نتیجه باعث جلوگیری و کنترل التهاب می شود.

مکانیسم اثر:

این دارو با عبور از غشاء سلولی به گیرنده های خود در سیتوپلاسم متصل شده و کمپلکس دارو گیرنده وارد هسته سلولی می شود. این کمپلکس با اتصال به نواحی خاصی از DNA موجب تحریک روند رونویسی mRNA و به دنبال آن ساخت آنزیم هایی می گردد که در نهایت مسئول اثرات سیستمیک کورتیکواستروئیدها می باشند. کورتیکواستروئیدها با جلوگیری از تجمع سلول های التهابی در ناحیه التهاب، مهار فاگوسیتوز و آزادشدن آنزیم های مسئول در التهاب و مهار ساخت و آزاد شدن واسطه های شیمیایی التهاب، اثرات ضدالتهابی خود را اعمال می کند.

فارماکوکینتیک:

فرم تزریقی تریامسینولون از عضله به خوبی جذب می شود. نیمه عمر دارو حدود ۳-۲ ساعت می باشد. به طور عمده در کبد و مقادیری نیز در کلیه و بافت ها به متابولیت های غیر فعال تبدیل می شود. به دلیل وجود فلور در ساختمان تریامسنولون، متابولیسم آن آهسته می باشد. متابولیت های غیر فعال این دارو از طریق کلیه دفع می شوند.

منع مصرف:

در پیشگیری از سندرم زجر تنفسی نوزادان، در صورت وجود آمنیونیت، عفونت یا تب، عفونت با هرپس نوع ۲، عدم کفایت جفت یا پارگی زودرس غشاء منع مصرف دارد.

عوارض:

درمان دراز مدت با تریامسینولون بیمار را از جهت ابتلاء به بیماری های عفونی مستعد می کند و از طرفی علائم عفونت نیز پنهان می شود. مصرف مقادیر زیاد تریامینولون می تواند اختلالات روانی را تشدید کند. کاهش و یا تاری دید، تکرر ادرار و پرنوشی به دنبال مصرف دارو نیاز به توجه پزشکی دارند. در استفاده دراز مدت دارو، قرحه گوارشی، علائم شبه کوشینگ آکنه، درد در ناحیه سرینی و افزایش فشار خون محتمل می باشد.

تداخل:

تریامینولون با آمینوگلوتتماید، آمفوتریسینB، مهار کننده های آنزیم کربنیک انیدراز، آنتی اسیدها ، عوامل ضد دیابت، انسولین، گلوکوزیدهای دیژیتالی ، دیورتیک های القاءکننده های آنزیم کبدی، میتوتان، مکمل های پتاسیم، ریتودرین، غذاها و یا داروهای حاوی سدیم، سوماترم و سوماتروپین و واکسن های حاوی ویروس های زنده توصیه نمی شود.

هشدار:

۱٫ مقدار مصرف دارو بایستی دقیقاً توسط پزشک تعیین شود.
۲٫ استفاده طولانی مدت دارو در بچه ها می تواند منجر به مهار رشد شود.
۳٫ به دلیل وارد شدن در شیر به خصوص هنگام مصرف مقادیر زیاد، در خلال شیردهی توصیه نمی شود.
۴٫ به دنبال مصرف این دارو ممکن است آزمون های بررسی عملکرد محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-غده فوق کلیوی دچار اختلال شود.
۵٫ میزان مصرف دارو در بچه ها بایستی بر اساس میلی گرم دارو به ازاء سطح بدن کودک تعیین شود.
۶٫ مقادیر زیادتر تریامسینولون به احتمال زیاد مبوپاتی پروگزیمال ایجاد نموده و لذا از درمان های مزمن با این داروها بهتر است پرهیز گردد.

توصیه:

۱٫ از قطع ناگهانی مصرف دارو بعد از استفاده طولانی(بیش از ۳ هفته) بپرهیزید.
۲٫ در طول درمان ، مصرف سدیم بایستی محدود شده و مصرف مکمل های حاوی پتاسیم توصیه می شود.
۳٫ معاینات چشم پزشکی در طول درمان دراز مدت، به طور مرتب باید انجام گیرد.