بررسی اثر بتامتازون با گلیکولیک اسید در درمان پسوریازیس پوست سر

پسوریازیس یک بیماری شایع پوستی با پلاک های قرمز پوسته‌دار می ‌باشد و با توجه به درگیری شایع پوست سر در این بیماری مشکلات روانی اجتماعی را برای بیمار ایجاد می‌نماید. با توجه به مقاومت این بیماری در درمان های مختلف و عوارض مصرف استروئیدهای موضعی با بررسی اثر درمان گلیکولیک اسید ۱۰ درصد به همراه لوسیون بتامتازون ۰/۱ درصد با توجه به حجم کورتون کمتر در مصرف داروهای ترکیبی مذکور نسبت به مصرف استروئیدها به تنهایی در صورت موثر بودن می‌تواند بعنوان درمان مناسبی برای پسوریازیس پوست سر استفاده شود.

بررسی مقایسه‌ای اثر لوسیون بتامتازون با لوسیون گلیکولیک اسید به همراه بتامتازون در درمان پسوریازیس پوست سر در افراد مراجعه‌کننده به درمانگاه های پوست:

در مطالع ای که ۵۹ بیمار که ۵۵/۹ درصد آنها زن و ۴۴/۱ درصد آنها مرد بودند حضور داشتند که بین ۱۰ تا ۷۲ سال بودند. در پایان هفته هشتم بیماران گروه شاهد و مورد از نظر بهبود اریتم هیپرکراتوز و سطح ضایعه و تاثیر نهایی دارو دارای اختلاف معنی‌داری با هم بودند . اثربخشی بتامتازون ۰/۱ درصد و به همراه گلیکولیک اسید ۱۰ درصد، ۶۰ درصد و بتامتازون ۰/۱ درصد تنها ۱۰/۳ درصد برآورد شد.

اثربخشی بیشتر داروی گلیکولیک اسید در پسوریازیس پوست سر:

نتایج این مطالعه تا حدود زیادی با نتایج مطالعات قبلی همخوانی دارد. من حیث المجموع اثربخشی داروی گلیکولیک اسید ۱۰ درصد به همراه بتامتازون  ۰/۱ درصد از لوسیون بتامتازون والرات ۰/۱ درصد در درمان پسوریازیس پوست سر بطور قابل ملاحظه‌ ای بیشتر است. با توجه به اینکه در داروی جدید غلظت بتامتازون نصف ترکیب قبلی است و عوارض داروی جدید کمتر از قبلی است این دارو می‌تواند بعنوان ترکیبی مناسب جهت درمان پسوریازیس پوست سر جایگزین درمان با کورتونها به تنهایی شود.

برسی اثرات خودمراقبتی در کنترل بیماری پسوریازیس در ایران

برسی اثرات خودمراقبتی در کنترل بیماری پسوریازیس در ایران بـر روی ٥٠ نفـر از بیمـاران مراجعه کننده به درمانگاه های پوست بیمارستان امام خمینی و رازی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، به طوری کـه در حیطه های مراقبت از پوست، نحـوه مـصرف مـواد غـذایی، داروها و خواب راحـت، مداخلـه انجـام گردیـد و اطلاعـات مربوط بـه عـوارض ناشـی از بیمـاری قبـل، حـین و پـس از مداخله جمع آوری و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که اجرای برنامه خود مراقبتی در کاهش شدت عوارض پوستی موثر است. به کارگیری این روش کم هزینه و قابل دسترس در برنامه مراقبتی بیماران به منظور کاهش مشکلات جسمی، روحی، خانوادگی و اجتماعی بیماران پیشنهاد میگردد. متن این تحقیقات در ادامه مطلب قابل مشاهده است.

بیماری پسوریازیس:

پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن غیرقابل پیشبینی و دارای دوره عود کنندگی است. درسـال ٢٠٠٢ مـیلادی ٧ میلیون بیمار مبتلا به پسوریازیس درایالات متحده گـزارش شده و شیوع بیماری در آسیا و ایران نیز بین ٧/٢ تـا ٧/٤ درصد اعلام شده است. این بیمـاری بـا کیفیـت زنـدگی بیمـاران در ارتبــاط اســت. و اثــرات زیانبــار و دردنــاکی بر کیفیت زندگی بیمـاران دارد. پـلاک هـای پـسوریازیس باعث بروز سطح بالایی از اضطراب، افـسردگی و نگرانـی در بیماران شده و بـروز اسـترس و اضـطراب را در بیمـاران افزایش میدهد.

ضرورت برسی بیماری پسوریازیس از نظر جسمی و روحی:

یکـی از پـر دردسـرترین و رنـج آورتـرین جنبـه بیمـاری احساس فقدان کنترل بیماری توسط بیمار اسـت. از ایـن رو ضرورت دارد این بیماری با نگرشی جامع از نظر جـسمی و روانی مـورد بررسـی قـرار گیـرد.

٨٤ درصـد بیمـاران ازخارش، ٨٠ درصد از پوست خشک، ٥٧ درصـد از اخـتلال خواب، ٧/٥٩ درصد از ناراحتی و سوزش پوست و ٢٦ درصد از درد شکایت دارند. این عـوارض باعـث بـروز ناتوانی و روان پریشی در بیمـاران مـی گـردد. هزینـه درمان این بیماری نسبت به سایر بیماری های مشابه ٧٠ درصد بیشتر است. به عنوان مثال برای یـک قلـم دارو، سـالانه ٤٥٣٢ دلار و ماهیانه به ازای ١ درصد از سـطح پوسـت بــدن ٣٧ دلار هزینــه مــی شــود و میــانگین هزینــه ی محصولات پزشکی از ٥/١٣ دلار تا ٢٠٠٠ دلار به ازای هر فرد متفاوت است. درمـان پـسوریازیس گـران و بـا شـدت بیماری ارتباط معنی داری دارد.

در بعضی از مطالعات هزینه درمان بـه ازای هـر فـرد ٢٠٠٠ دلار گزارش شده اسـت. ایـن هزینـه ی بـالا، ضـرورت کنترل بیماری و به کارگیری درمان ها و مراقبت های جدیـد را طلب می نماید. گرچه با درمـان هـای دارویـی مـی تـوان بیماری را کنترل نمود، اما این امر مستلزم پرداخـت هزینـه هنگفت توسط بیمار است، درحالی که می توان بـا شـیوه هـای غیردارویی نظیر آموزش، هزینه ها را کاهش داد. بنابراین آموزش سلامتی به بیماران از اهمیت بسیاری برخوردار است. اما نکته ی حـائز اهمیـت، اسـتفاده از الگوهـا و مقیـاس هـای خود کنترلی و خود هدایتی قابل اجرا توسـط بیمـاران اسـت که امری ضروری در آموزش به بیمار می باشد.

الگوی خود مراقبتی (care-Self) موجب اصـلاح عملکـرد رفتـاری و روانی بیماران جهت سازگاری با بیماری شده، به نحـوی کـه بیمار می تواند تـصمیم گیـری هـای خـود را اصـلاح و بهبـود ببخشد. از این رو مطالعه ی حاضر با هدف تعیـین تـاثیر آموزش مراقبت از خود بر کـاهش شـدت عـوارض بیمـاری پسوریازیس در تهران انجام گرفت.

برسی اثرات خودمراقبتی در کنترل بیماری پسوریازیس در ایران:

این مطالعـه نیمـه تجربـی بـر روی ٥٠ نفـر از بیمـاران مراجعه کننده به درمانگاه های پوست بیمارستان امام خمینی و رازی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، به طوری کـه در حیطه های مراقبت از پوست، نحـوه مـصرف مـواد غـذایی، داروها و خواب راحـت، مداخلـه انجـام گردیـد و اطلاعـات مربوط بـه عـوارض ناشـی از بیمـاری قبـل، حـین و پـس از مداخله جمع آوری و مورد مقایسه قرار گرفت.

بیماری افراد توسط پزشک تشخیص داده شـد و کـسانی کـه حداقل یک سال سابقه ابتلا به بیماری، سن بـیش تـر از ١٥ سال، سابقه اشعه درمانی و توانایی خواندن و نوشتن داشـتن و تاکنون در زمینه ی مراقبت از خود، آموزشی دریافت نکـرده بودند وارد مطالعه شدند. عــوارض مــورد بررســی بیمــاری، خــشکی پوســت (تــرک خوردگی، پوسته ریزی)، خارش و وجود پلاک های جدید بود.

معیار شدت ضایعات پوست شامل: تغییر در میزان عوارض و ایجاد ضایعات جدید بود و مشاهده ی سـیر بهبـودی در ایـن متغیرها به عنوان کاهش شدت عوارض تلقی شـد. گـردآوری اطلاعات با استفاده از یک پرسش نامه و دو چک لیست انجام شد. پرسشنامه شامل خصوصیات دموگرافیک بیماران بـود و چک لیست مشاهده ای جهت تعیین شدت عـوارض در مـورد وضعیت شدت ترک خوردگی، پوسته ریزی، خارش و وسعت ضایعات پوست استفاده شد که به صورت قبل، حین و بعـد از مداخله اجرا گردید. چک لیـست خـود گزارشـی مراقبـت از خود نیز جهت تعیین مراقبت ازپوست، وضعیت تغذیه، نوع و میزان مصرف داروها، خواب راحت، دفعـات اسـتحمام، نـوع صابون مصرفی، درجـه حـرارت آب، نحـوه پـاک کـردن پمادها، شستشوی بـدن و جـنس لبـاس مـورد اسـتفاده قـرار گرفت.

چک لیستها در دو مرتبه به فاصله یک هفته قبل از مداخله توسط نمونه ها تکمیل گردیدند. در ایـن مرحلـه هـیچ مداخله ای توسط پژوهشگر انجام نـشد. سـپس آمـوزش هـای لازم طی جلسات ٢٠ الی ٣٠ دقیقه ای به صورت نظری، عملی و انفرادی به بیماران ارایه شد و جزوه آموزشـی در اختیـار آنان قرار گرفت. آموزشها به مدت ٣ ماه توسط بیماران اجرا گردید و هر دو هفته یک بار چک لیست های وضعیت پوست، چک لیست یادآمد غذا (نوع و میزان مصرف غذا در طـی مـاه اول تا سوم ) و زمان مراجعه بیمار به درمانگاه اشعه درمـانی جهت بررسی وضعیت پوسـت توسـط پژوهـشگر تکمیـل و مورد بررسی قرار می گرفت.

بعـد از اجـرای آمـوزش و ٣ مـاه پیگیری، اطلاعات قبل و بعد از مداخله بـا یکـدیگر مقایـسه شدند. جهت تعیین اعتبار ابزارهای جمـع آوری اطلاعـات، از اعتبار محتوی و جهت تعیین پایایی ابزار (چک لیست شـدت عوارض) از روش پایایی هم زمان اسـتفاده شـد کـه ضـریب همبستگی پایایی چک لیست ٩٢/٥ درصد برآورد شد. جهـت تعیین میزان خـشکی پوسـت از دو متغیـر تـرک خـوردگی بـا ویژگی های خطوط عمیق با خونریزی (شـدید ـ سـه امتیـاز )، خطوط عمیق بدون خونریزی (متوسط – دو امتیـاز )، خطـوط سـطحی کنـده شـده (خفیـف ـ یـک امتیـاز )، بـدون تـرک خوردگی (طبیعی ـ صـفر امتیـاز) و شـدت پوسـته ریـزی بـا ویژگی های پوستهی ضخیم در سطح وسیع بدن (شدید ـ سـه امتیاز)، پوسـته ریـزی نـازک در سـطح وسـیع (متوسـط ـ دو امتیاز)، پوسته ریـزی نـازک در سـطح کمتـر (خفیـف ـ یـک امتیاز)، بدون پوسته ریزی(طبیعی ـ صفر امتیاز ) استفاده شد و شدت خارش نیز با ویژگـی هـای خراشـیدگی عمیـق سـطح پوست به همراه خونریزی (شدید ـ سه امتیـاز )، خراشـیدگی ســـطحی بـــدون خـــونریزی (متوســـط ـ دو امتیـــاز، ) بـدون خراشـیدگی واضـح (خفیـف ـ یـک امتیـاز ) و بـدون خارش (طبیعی ـ صفر امتیاز) اندازه گیری شد.

(طبقه بندی نمـرات بـه صـورت طبیعـی = صـفر، خفیـف = یـک تـا ٥، متوسط = ٦ تا ١٠، شدید = ١١ تا ١٥ کد گذاری شد. جهـت تعیین وضعیت کلی پوست از نظر وسعت و شـدت از معیـار ذیل استفاده شد: نواحی متفاوت آن اتومیکی بدن شـامل سـر و گردن، تنه، انـدام فوقـانی و تحتـانی از نظـر وجـود قرمـزی، ضخامت و پوسته ریزی بـا گذاشـتن علامـت مثبـت و منفـی مشخص شد. جهت تعیین وسعت و شدت ابتلا در هر یک از مناطق، تعداد مثبت ها در درصد سطح هر یک از نـواحی (بـر اساس قانون ٩) و عدد ثابت (جهـت سـر و گـردن ٠/١ ، تنـه ٠/٣، اندام فوقانی ٠/٢، اندام تحتانی ٠/٤) ضرب گردید. امتیاز بندی مراقبت ازخود براساس همیشه (٣ نمـره )، گـاهی یعنی انجام مراقبت کمتر از ٤ روز در هفته (٢نمره)، به ندرت یعنــی کمتــر از دو روز در هفتــه (١نمــره) و هرگــز (صــفر) امتیاز بندی شد. متغیرهـای مربـوط بـه خـود مراقبتـی شـامل نــوع و میــزان مــصرف داروهــا، غــذا، اســتحمام و نحــوه شستشوی بـدن، نـوع صـابون، درجـه حـرارت آب و جـنس لباس بود و امتیاز کل به صورت : هرگز = صفر، به نـدرت = یک تا ۶، گاهی = ٧ تا ١٢، همیشه = ١٣ تـا ١٨ طبقـه بنـدی شد. اطلاعات جمع آوری شده از نمونه ها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ویلکاسیون و تی زوج) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها از نتایج خودمراقبتی بر روی بیماران پسوریازیس:

نتایج مطالعه نشان داد که ٦٤ درصد از افراد مورد مطالعـه مرد، ٢٤ درصد در گروه سنی ٢١ تا ٣٠ سال با میانگین سـنی ٣٦/٣، ٥٤ درصد شاغل، ٧٢ درصد متأهل، ٤٢ درصد با سطح بالاتر از دیپلم، ٣٤ درصد دارای مدت ابتلا ی ١١ تا ٢٠ سال و میانگین مدت زمان ابتلا ی ١١/٩ سـال بودنـد. از نظـر شـدت ترکخوردگی، قبل از مداخله ٤٦ درصد ترک خوردکی شدید، ٤٢ درصد متوسط و ١٢ درصد ترک خوردگی خفیف داشـتند که بعد از مداخله به ٤ درصد خفیف و ٩٦ درصد طبیعی تغییر یافت. از نظر شدت پوسته ریزی قبل از مداخله ٥٤ درصد دارای پوسته ریزی شـدید، ٤٠ درصـد متوسـط و ٦ درصد خفیف بودند که بعد از مداخله به ٥٠ درصد خفیـف و ٥٠ درصد طبیعی تغییر یافـت.

از نظـر شـدت خارش قبل از مداخله ٥٠ درصد دارای خـارش شـدید و ٥٠ درصد دارای خارش متوسط بودند کـه بعـد از مداخلـه بـه ٤ درصد متوسط، ٤٦ درصد خفیف و ٥٠ درصـد طبیعـی تغییـر یافت. چنانچه در جدول مشاهده میشود وسعت ضایعات پوست قبل از مداخله در ٨٨ درصد شدید و در ١٢ درصد موارد متوسط بود کـه بعـد از مداخلـه وسـعت ضایعات پوست به ٣٨ درصد متوسط، ٥٦ درصد خفیـف و ٦ درصد طبیعی تغییر یافت،

در حـالی کـه هـیچ مـورد خفیـف و طبیعـی قبـل از مداخلـه و مـورد شـدیدی بعـد از مداخلـه مشاهده نشد. قبـل از مداخلـه ٥٨ درصـد افـراد و بعـد از مداخلـه، ٣٠ درصـد دارای اخـتلال خـواب بودنـد. قبـل از مداخلـه ٥٢ درصـد افـراد مـورد مطالعـه گوشت قرمز، ٣٢ درصد گوشـت سـفید، ٦ درصـد لبنیـات و ١٠ درصد حبوبات، ٢٢ درصد سبزیجات و ٣٠ درصـد میـوه، مصرف می کردند که بعد از مداخله این ارقـام بـه ترتیـب بـه ٩٤ و ٩٢، ٧٦، ٨٦، ٨٢، ٨٦ تغیر کرد. مقایسه رفتارهای مراقبـت از خـود قبـل و پـس از مداخلـه نشان داد که میـزان تمـامی ایـن رفتارهـا افـزایش معنـی داری داشته است. به طوری که از نظـر مـصرف دارو، قبل از مداخلـه ٢٨ درصـد افـراد همیـشه داروهـای خـود را مصرف می نمودند که پس از مداخلـه بـه ٩٠ درصـد افـزایش یافـت.

قبــل از مداخلـه ١٢ درصــد افـراد روزانــه اســتحمام میکردند که پس از مداخله به ٦٨ درصد افزایش یافت. میزان استفاده از صابون بدون عطر، لیف نرم، آب با درجهی حرارت ملایم جهت استحمام قبل از مداخله بـه ترتیـب ٦، ٢٢ و ٢٠ درصد بود که پـس از مداخلـه بـه ترتیـب بـه ٧٤، ٩٤ و ٩٦ درصد افزایش یافت. استفاده از لباس نخی از ٣٤ درصد قبـل از مداخله به ٩٦ درصد پس از مداخله تغییر یافت و میـانگین شدت ترک خوردگی، شـدت پوسـته ریـزی، خــارش پس از مداخله تغییر کـرد کـه در همه موارد تفاوت آماری معنی داری بین قبل و ب عد از مداخلـه وجود داشت. بحث نتایج مطالعه نشان داد که بـا توجـه بـه تحقیقـات مـشابه، شیوع بیماری در هر دو جنس مـرد و زن مـشابه هـم هـستند.

سن بیماران بین ١٦ تا ٧٣ سال با میانگین سـن ٣٦/٣ و میانگین مدت زمان ابتلا ١١/٩ بود. یافته هـای تحقیـق در ایـن خصوص مشابه سایر تحقیقات (سن ١٣ تا ٨٣، میانگین سنی ٣٩ سال، میانگین طول مدت بیماری ٩ سال) می باشد. نتایج مطالعه نشان داد که با اجرای یک برنامه خود مراقبتـی ساده و قابل درک توسط بیمار، می توان شدت ترک خـوردگی، پوسته ریزی و خارش را که قبل از مداخله به ترتیب ٤٦، ٥٤ و ٥٠ درصد بوده، تا حد زیادی برطرف نمود، به طوری که پس از مداخله ٩٦ درصد افراد از نظر ترک خوردگی، ٥٠ درصد از نظر پوسته ریزی و ٥٠ درصـد از نظـر خـارش دارای پوسـتی طبیعی و بدون خارش بودند.

NewPicture703

نتایج مبین تاثیر برنامـه خـود مراقبتـی در کـاهش شـدت تـرکخـوردگی و پوسـته ریـزی است. در تحقیقی کـه روی ٣٥٩ بیمـار انجـام شـد مـشخص گردید که کاربرد روش های خـود کنترلـی مـی توانـد موجـب کاهش معنی داری (۰/۰۰۱=P) در علایـم بیمـاری نـسبت بـه زمان پذیرش شود. همچنـین نتـایج بـه دسـت آمـده از بررسی ٣٣٠ بیمار نشان داد که علاوه بـر رضـایت بیمـاران از نتایج برنامه آمـوزش، شـدت بیمـاری بـه طـور معنـی داری اصــلاح شــده و برنامــه مــدیریت کــه شــامل آمــوزش و حمایت های اجتماعی بود توانست آسودگی را بـرای بیمـاران بـه همـراه داشـته باشـد. در ایـن تحقیـق ٥٨ درصـد از نمونه ها، دارای اختلال خواب و ٤٢ درصد احساس نـاراحتی را به دنبال خارش قبل از مداخله داشتند، بعد از مداخلـه تنهـا ٢٠ درصد دارای اختلال خواب و ١٠ درصـد دارای احـساس ناراحتی بودند و ٧٠ درصد افراد بدون اختلال خواب بودند.

خارش به عنوان یک علامت مشترک بـه صـورت پراکنـده در سطح بدن ظاهر می شود. با توجه بـه ایـن کـه در سـایر تحقیقات ٨٠ درصد از بیماران از خارش شکایت داشـتند کـه این خارش بر کیفیت زندگی بیماران تاثیر به سزایی داشـته و باعث اختلالات خواب در بیماران شده بود، تنها بـا توصـیه یک مراقبت ساده در منزل مانند گرفتن دوش سـرد مـی تـوان این مشکل را برطرف نمود. اکثر بیماران مبتلا به پـسوریازیس از مراقبتــی کــه در منــزل توســط پرســتاران متخــصص و متخصصین پوست انجام می شود راضـی بـوده و درمـان هـا و مراقبت هایی مستمر را ترجیح میدهند. آموزش و اجرای برنامه خود مراقبتـی در منـزل مـی توانـد بـه لحـاظ هزینـه، صرف وقـت، قابـل درک بـودن و قابلیـت اجرایـی از سـوی بیماران پذیرفته و اجرا گردد.

تغییر در الگـوی مـصرف مـواد غذایی در زمینه گوشت قرمز از ٥٢ به ٨٦، گوشت سفید از ٣٣ بــه ٨٢، لبنیــات از ٦ بــه ٨٦، حبوبــات از ١٠ بــه ٧٦، سبزیجات از ٢٢ به ٩٤، میوه جات از ٣٠ به ٩٤ درصد پس از مداخله تغییر یافت. همچنین تغییر مثبـت در معیارهـای خـود مراقبتی بیماران (دارو، اسـتحمام روزانـه، اسـتفاده از صـابون ملایم و لیف نـرم، درجـه حـرارت مناسـب، لبـاس نخـی) و کاهش میانگین شدت ترک خوردگی ها، پوسته ریزی، خارش و وسعت ضایعات پس از مداخله حاکی از تأثیر برنامـه ی خـود مراقبتی بر کاهش شدت عوارض بیماری بوده است.

برنامـه خود مراقبتی علاوه بر تاثیر قابل توجهی که بر بهبود و کنتـرل بیماری دارد، از نظر هزینه برای بیمار بسیار مقرون بـه صـرفه است، چرا که هزینه ی خدمات سالیانه به ترتیـب ١٠٠٠٠ دلار تا ١٨٠٠٠ دلار بوده و به طور تقریبی برای بستری شدن ١/٤ میلیون نفر، ٣٠/٥ میلیون دلا ر هزینه میشود. کـه بـا اجرای شیوه های غیردارویی، می توان هزینه عود و برگـشت بیماری را از ٧٧٠٦ یورو به ٢٥ یورو کاهش داد. از ایـن رو در تصمیم گیری ها بایستی به نگرش بیمار محـوری توجـه نمــود. و از ابزارهــا و روشهــای ســاده، قابــل درک و اجرا توسط بیمار بهره گرفت. سایر مطالعات هم نشان داده اند کــه مقیــاس خــود ارزیــابی (assessment-Self) کــه توســط خود بیمار به کار می رود کـاربردی بـوده و مـی توانـد شـدت بیماری را کنترل نماید. بنـابراین ضـرورت دارد جهـت عملی تر شدن تـأثیر شـیوه هـای درمـانی و مراقبتـی در ابعـاد روانی ـ اجتماعی بیماران مداخلات جدیتری صـورت گیـرد.

در غیر این صورت سلامتی بیمـاران در مخـاطره قـرار میگیرد. در مقایسه با سـایر بیمـاران بـا شـرایط غیـر مـزمن، میانگین سلامتی بیماران پـسوریازیس ١٣ درصـد و عملکـرد اجتماعی آنان ١١/٧ درصد کمتر است. ادراک و آگـاهی از بیماری به عنوان یک متغیر مهم بر نتایج بیماری مؤثر بـوده و به طور وسیع بر توان بیمـار و اثـرات بیمـاری و سـازگاری تأثیرگــذار اســت. مــشکلات ایــن بیمــاران معلــول عملکردهـای غیرمعمـول روان شـناختی بیمـاران اسـت. بنابراین می بایست در درمـان و مراقبـت از بیمـاران هزینـه و اثربخشی آن مورد توجه قـرار گیـرد. چـرا کـه اثـر ایـن بیماری بر کیفیت زندگی بیماران به گونه ای است که به آرامی زنــدگی بیمــاران را تخریــب و ویــران مــی ســازد. در خصوص کاهش شدت و وسعت ضایعات می توان گفـت کـه تغییر ایجاد شده ناشی از به کارگیری مراقبت از خود پـس از آگاهی بیماران از وضـعیت بیمـاری، درک مفهـوم مراقبـت و نحوه مشارکت آنان، ایجاد شده که با استفاده از این راهکـار به عنوان یک روش قابل درک، کم هزینه و قابل کاربرد توسط بیمار، میتوان بر بیماری فائق آمد و از بازگشت و عود مجدد بیماری پیشگیری نمود.

نتیجه گیری نتــایج حاصــل از اجــرای برنامــه خــود مراقبتــی در بیمـاران پـسوریازیس نـشان داد کـه برنامـه خـود مراقبتـی سبب کاهش شدت عوارض پوستی در بیمـاران پـسوریازیس شد، به طوری کـه ایـن برنامـه بـا توجـه بـه فرمـول حـدود ٨٩ درصد موفق بوده است. پیشنهاد مـی شـود برنامـه ی خـود مراقبتی به صورت کتابچه آموزشی بـه بیمـاران و همراهـان آنان ارایه گردد.

بیشتر بودن درگیری ناخن در بیماران پسوریازیس مبتلا به آرتریت پسوریاتیک

پسوریازیس یک بیماری مزمن عود کننده است که پوست، ناخن و مفاصل را درگیر می کند. میزان شیوع تقریبی آن ۱% تا ۳% تخمین زده می شود. بیماری در هر سنی می تواند شروع شود. بیشترین پیک سنی شروع در سال های دهه دوم و بعد از ۵۰ سالگی است بعد از بروز بیماری، سیر مزمنی همراه با اوج و فرود های مقطعی خواهد داشت. در حدود یک سوم بیماران درگیری ناخن خواهند داشت.

آرتریت پسوریاتیک که جزو موارد سرونگاتیو طبقه بندی می شود در ۵% تا ۸% بیماران مبتلا دیده می شود. شروع درگیری مفصلی ممکن است قبل از ضایعات جلدی بوده یا با شیوع بیشتر بعد از بروز علائم پوستی ایجاد شود. تقریباً یک سوم بیماران سابقه درگیری خانوادگی دارند.

تظاهرات بالینی بیماری بسیار متنوع بوده و در یک بیمار ممکن است الگوهای مختلفی دیده شوند و این الگوها به یکدیگر تبدیل شوند. درگیری ناخنی معمولا همراه درگیری پوستی است ولی می تواند به تنهایی هم رخ دهد. در کمتر از ۵% بیماران مبتلا به پسوریازیس درگیری ناخنی به تنهایی دیده می شود.

در بیماران مبتلا به آرتریت پسوریازیس درگیری ناخنی بسیار شایع تر بوده و در حدود ۵۰ % تا ۸۰ % بیماران دیده می شود. خصوصاً زمانی که آرتریت، انگشتان دست و یا پا را درگیر کرده باشد. ضایعات ناخنی در پسوریازیس می تواند هم به دلیل درگیری ماتریکس و هم بستر ناخن باشد. پیک سنی شیوع آرتریت پسوریازیس در دهه ۴ دیده می شود. ۸۰ % بیماران آرتریت غیرقرینه مفاصل محیطی دارند که بیشتر مفاصل دست و پا یا ترکیبی از مفاصل بزرگ و کوچک را درگیر می سازد.

روش اجرا:

بیماران مبتلا به پسوریازیس مراجعه کننده به کلینیک های بیمارستان رازی بر اساس ابتلا به آرتریت پسوریاتیک برای شرکت در مطالعه ای مورد  شاهدی به گروه های مورد (مبتلا به آرتریت ) و شاهد (عدم ابتلا به درگیری مفصلی ) تقسیم بندی شدند. ابتلای به آرتریت در گروه مورد با نظر یک روماتولوژیست عضو هیأت علمی مورد تأیید قرار گرفت. بیمارانی که با نظر روماتولوژیست، آرتریت به جز آرتریت پسوریاتیک داشتند یا فاکتور روماتوئید RF آنها مثبت بود از مطالعه خارج شدند. برای افزایش دقت مطالعه تعداد افراد گروه شاهد در حدود دو برابر گروه مورد در نظر گرفته شد.

پس از مشخص شدن اینکه بیماران جزو گروه مورد یا شاهد قرار می گیرند پرسش نامه های مخصوصی جهت تعیین درگیری ناخن و شدت آن با استفاده از تکمیل گردید. بر اساس NAPSI معیارهای استاندارد معیارهای فوق علائم مربوط به درگیری بستر ناخن شامل انیکولیز، خونریزی خطی در ناخن، هیپرکراتوز و نیز علایم مربوط به درگیری بستر oil-drop یا نمای و نیز لکونیشی و red-spot یا pitting ناخن مانند در هر ربع ناخن بررسی شده و nail plate خردشدن در صورت عدم وجود درگیری، امتیاز ۰ و به ازای درگیری هر ربع ناخن، ۱ امتیاز اضافه منظور گردید.

به هر ناخن برای درگیری بستر ناخن امتیاز از ۲ تا ۴ و برای درگیری ماتریکس ناخن امتیاز ۰ تا ۴ و نهایتاً جمع کل امتیاز برای هر ناخن از ۰ تا ۸ منظور گردید. هر ناخن جداگانه مورد بررسی قرار گرفت و امتیاز کل ناخن (ماتریکس و بستر ) برای همه ربع های ۲۰ ناخن ۰ تا ۱۶۰ در نظر گرفته شد. هم چنین بر اساس معیار استاندارد تعیین شدت بیماری پسوریازیس موسوم به شدت بیماری در تمام بیماران وارد مطالعه PASI شده، در هر دو گروه مورد و شاهد، محاسبه و در پرسش نامه مندرج گردید.

اطلاعات دمو گرافیک هر دو گروه بیماران مانند سن، جنس، سابقه فامیلی و طول مدت ابتلا نیز در پرسش نامه منعکس گردید. نهایتاً نگارش ۱۶ مورد آنالیز قرار SPSS اطلاعات با نرم افزار گرفت. برای مقایسه میانگین های کیفی از آزمون و برای مقایسه تفاوت در متغیرهای کمی chi-square استفاده گردید.

یافته ها:

در کل تعداد ۳۰ بیمار مبتلا به پسوریازیس همراه با آرتریت پسوریاتیک وارد مطالعه گردیدند که میانگین سنی آنها ۳۷ سال بود. در مقابل تعداد ۷۵ بیمار مبتلا به پسوریازیس که هیچ گونه درگیری مفصلی نداشتند با میانگین سنی ۳۵ سال به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. آنالیز اطلاعات دموگرافیک مانند میانگین سنی و نسبت جنسیتی و طول مدت ابتلا میان دو گروه، تفاوت معنی داری نشان نداد و دو گروه همسان بودند. (۰٫۰۵<P)

میانگین امتیاز PASI در گروه مورد (مبتلایان به آرتریت برابر ۹/۹۵ و در گروه شاهد برابر ۷/۵۹ بود. (۰٫۰۵<P)

شایع ترین نوع درگیری مفصلی الیگوآرتریت غیرقرینه ( ۱۷ نفر ) و سپس درگیری ستون فقرات ( ۶نفر)، پلی آرتریت قرینه ( ۶ نفر) و آرتریت اینترفالانژیال دیستال ( ۱ نفر) بود.

درگیری کف دست و پا در بیماران مبتلا به آرتریت به طور معنی داری بیش تر از بیماران فاقد آرتریت بود: ۶۶/۷ % در مقابل ۳۷/۳ % (P=0/016) اما درگیری پوست سر ( ۳/۹۳ % در مقابل ۷۷/۳ %) و صورت (۱۳/۳ % در مقابل ۲۰ %) در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت.

جدول نشان دهنده شیوع درگیری ناخن در دو گروه می باشد که بیانگر بیشتر بودن درگیری ناخن در مبتلایان به آرتریت پسوریاتیک نسبت به گروه کنترل است. (۰٫۰۵<P)

newpicture612

میانگین نمره ی NAPSI در گروه مورد، ۴۶ و گروه شاهد، ۹/۲۳ بود که تفاوت واضحی داشت (P=0/017) اما تفاوت معنی داری میان درگیری اجزای ناخن و نیز نوع درگیری ناخن در دو گروه دیده
نشد.

بحث:

مطالعات مختلفی تاکنون در خصوص بررسی درگیری ناخن در بیماران مبتلا به پسوریازیس انجام شده است. برای مثال مطالعه ای که قبلاً در بیمارستان رازی توسط دکتر جمشیدی و همکاران وی انجام شده است، شدت و شیوع درگیری ناخن را در بیماران مبتلا به آرتریت پسوریاتیک بیشتر از بیم اران غیرمبتلا به آرتریت گزارش نموده است که با نتایج ما هم خوانی دارد. میانگین سنی گروه مورد در مطالعه ی ما ۳۷ سال و در گروه شاهد ۳۵ سال بوده است که این نیز با سایر مطالعات که بیشترین شیوع بیماری را در دهه ۳ و ۴ گزارش نموده اند، هم خوانی دارد هم چنان که آنالیز میانگین سنی دو گرو ه در مطالعه ی حاضر نشان داد احتمالاً محدوده سنی خاصی برای درگیری مفصلی پسوریازیس متصور نمی باشد که این مورد در تطابق با سایر مطالعات مبنی بر رخ دادن آرتریت در هر سنی است.

میانگین سن شروع بیماری در مطالعه ی کنونی ۲۴ سال در گروه مورد و ۲۶ سال در گروه شاهد بوده است که نسبت به مطالعات انجام شده در دیگر نقاط دنیا تا حدی کمتر است. مطالعات دیگر انجام شده در ایران نیز این امر را تأیید می کنند. این امر احتمالاً ناشی از جوان تر بودن بافت جمعیتی کشور ما و نیز تمایل بیشتر برای درمان در این سنین به دلیل مسائل مربوط به زیبایی است.
نکته دیگر در مطالعه ی حاضر، عدم یافتن ارتباط معنی دار میان ترکیب جنسیتی بیماران و شیوع آرتریت پسوریاتیک است که این امر نیز در راستای نتایج مطالعات پیشین در خصوص برابری احتمالی شیوع آرتریت در هر دو جنس است.

و اما در خصوص سابقه خانوادگی مثبت برای پسوریازیس با درگیری مفصلی در این بیماری مطالعه ی حاضر نتوانست رابطه ی معنی داری را نشان دهد که این امر تا حدودی در تناقض با مطالعات دیگر است که عموماً بر وجود رابطه ای معنی دار و هم جهت میان این دو متغیر تأکید دارند. هم چنان که در بخش یافته ها بی ان گردید مطالعه ی ما توانست میان درگیری بخش های آناتومیک مختلف بدن و درگیری مفصلی تنها در خصوص د ر گیری کف دست و پا رابطه ی معنی داری را نشان دهد.

یک یافته درخور توجه ارتباط میان PASI و درگيري مفصلي است كه بين دو گروه مورد و شاهد آنالیز آن تفاوت معنی داری نشان نداد. مطالعات دیگر بر عدم ارتباط میان فروکش کردن یا عود علائم جلدی با درگیری مفصلی پسوریازیس تأکید دارند که بیان همین یافته به زبانی دیگر است.

در نهایت آنالیز امتیاز مربوط به گروه مورد و شاهد در مطالعه ما تفاوت معنی داری به صورت هم جهت را آشکار نمود. به بیان دیگر بیماران مبتلا به درگیری مفصلی با احتمال بسیار بیشتری
درگیری ناخنی را نشان خواهند داد. مطالعات دیگر بر بیشتر بودن شیوع درگیری ناخنی در بیماران مبتلا به آرتریت به خصوص هنگامی که این آرتریت مفاصل، دست یا پا ر ا درگیر کرده باشد صحه گذارده اند.

که در مجموع با یافته های ما در خصوص شیوع بالاتر درگیری مفصلی در بیماران مبتلا به درگیری کف دست و پا و نیز شیوع بیشتر درگیری ناخن در این بیماران مطابقت دارد. شیوع درگیری ناخنی در ۸۵ % بیماران مبتلا به آرتریت پسوریاتیک گزارش شده است درحالی که این رقم در کسانی که فاقد درگیری مفصلی هستند فقط حدود ۳۱ % است. مطالعه ی حاضر درگیری ناخنی در مبتلایان به آرتریت پسوریاتیکی را در حدود %۶۶ نشان داده است که با مطالعات قبلی مطابقت دارد. هم چنین شیوع درگیری ناخن در مطالعه ی ما در مجموع بیماران حدود ۴۳ % بوده است که در محدوده ی سایر مطالعات (متغیر از ۱۰ تا ۵۵ %) قرار می گیرد.

شایع ترین فرم درگیری ناخن در مطالعه ی حاضر انیکولیز بوده است که در تناقض با سایر مطالعات مبنی بر شیوع بیشتر pitting می باشد. این امر احتمالاً ناشی از کم بودن حجم نمونه در مطالعه ما است که احتمال تغییر آن با افزایش حجم نمونه وجود دارد. مطالعه ی ما نتوانست ارتباط معنی داری میان انواع درگیری ناخن با آرتریت پسوریاتیک نشان دهد، اما مطالعات دیگر در مواردی نوع خاصی از درگیری ناخن مانند انیکودیستروفی در یک ناخن و سیر زمانی آن را در همراهی معنی داری با درگیری مفصل DIP همان انگشت پیشنهاد نموده اند.

در مطالعه ی حاضر شایع ترین نوع مختلف درگیری مفصلی الیگوآرتریت غیرقرینه با شیوع ۵۵ % بوده است. که با سایر منابع هم سو است. بررسی ارتباط جزء به جزء درگیری ناخن با شدت بیماری پسوریازیس احتمالاً برای نخستین بار در این مطالعه در ایران انجام شده است که این امر از امتیازات آن به شمار می رود.

در کل و بر اساس مطالعه حاضر به نظر می رسد میان شدت درگیری ناخن NAPSI و درگیری مفصلی ارتباط معنی داری قابل پیشنهاد است، اما در خصوص نوع درگیری ناخن حداقل بر اساس این مطالعه ارتباط خاصی متصور نمی باشد. البته چنان چه این موارد در مطالعه ای وسیع تر و با حجم نمونه بیشتر مورد آنالیز قرار گیرند شاید بتوان به رابطه خاصی میان این متغیر ها پی برد.

برسی نقش عوامل میكروبی در بیماری پوستی پسوریازیس

علت دقیق بیماری پسوریازیس هنوز شناخته شده نیست؛ بنابراین هنوز درمان قطعی برای این بیماری وجود نداشته و تنها از درمان علامتی برای افراد مبتلا استفاده می شود؛ لذا در صورتی كه بتوان عامل پاتوفیزیولوژیك اصلی را در این زمینه شناسایی نمود، احتمال درمان طولانی مدت بیماری و جلوگیری از عود آن افزایش خواهد یافت. یكی از فرض هایی كه امروزه در مورد پاتوژنز این بیماری مطرح شده است، نقش احتمالی عوامل میكروبی و تشكیل آنتی بادی علیه این عوامل می باشد. لذا بر آن شدیم تا طی تحقیقی به مطالعه مقالات منتشر شده در زمینه نقش عوامل میكروبی در بیماری پسوریازیس بپردازیم و با بررسی نتایج آن ها گزارشی جامع در زمینه نقش عوامل میكروبی و مكانیسمی كه این عوامل در ایجاد تغییرات پوستی به كار می گیرند، تهیه و پیشنهادات لازم را در زمینه ارتقاء درمان بیماران ارائه نماییم.

در مورد پسوریازیس:

پسوریازیس یک بیماری مزمن و التهابی پوست می‌ باشد که با ضایعات پوشیده شده از پوسته‌ های نقره‌ای سفید مرده پوست مشخص می‌ شود. این بیماری خود ایمنی زمانی رخ می‌ دهد که سیستم ایمنی بدن پیام‌های معیوبی می‌ فرستد که منجر به افزایش سرعت چرخه رشد سلول‌ های پوست می‌ شود.

پسوریازیس یك اختلال ایمنی شایع وابسته به لنفوسیت T است که با پلاک های قرمز، ضخیم و پوسته های نقره ای مشخص می شود. پسوریازیس شایع ترین بیماری اتوایمیون می باشد كه با توجه به مدت زمان طولانی درگیری، هزینه زیادی برای بیمار در بر خواهد داشت

ماهیت ایمونولوژیكی این بیماری و درمان های سركوب كننده سیستم ایمنی و موتاژن بودن داروها ممكن است باعث افزایش استعداد ابتلاء به سرطان های مختلف مانند سرطان پوست و پروستات شود. پسوریازیس در هر سنی رخ می دهد و با مشكلاتی مثل افسردگی، كاهش كیفیت زندگی، بیماری های قلبی و عروقی، سكته مغزی، لنفوما دیابت ملیتوس، سندرم متابولیك و آرتریت سوریاتیك همراه است.

به دلیل در معرض بودن این ضایعات، اختلالات روانی مثل افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلالات جنسی، تمایل به خودكشی، كاهش راندمان كار و دوری از اجتماع در بیماران دیده می شود. بالا بودن سطح تری گلیسرید وكلسترول در افراد مبتلا به پسوریازیس در پاتوژنز این بیماری و همچنین ایجاد بیماری های قلبی و عروقی نقش دارد.

برسی نقش عوامل میكروبی در بیماری پسوریازیس:

مواد و روش‌های تحقیق:

مقالاتی که بین سال‌های ۱۹۶۱ و ۲۰۱۱ در PubMed/MEDLINE و پایگاه‌های جستجوی اطلاعات داخلی منتشر شده بودند، جهت تعیین نقش عوامل میکروبی در عارضه پسوریازیس مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این مطالعات با دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ ها:

عوامل میکروبی به ویژه استرپتوکوکوس پیوژنز، استافیلوکوکوس اورئوس، گونه های کاندیدا، گونه‌های مالاسزیا، انتروکوک فکالیس و سودوموناس آئروژینوزا می‌ تواند روند بیماری را از طریق تغییر در ویژگی‌ های پوست بیماران مبتلا به پسوریازیس تغییر دهند.

نتایج برسی ها:

بر اساس نتایج این مطالعات به نظر می‌ رسد میکروارگانیسم‌ها در پاتوژنز پسوریازس بسیار با اهمیت باشند. این عوامل می‌ توانند از طریق فعال‌سازی مونوسیت‌ ها و سلول‌های T توسط سوپر آنتی‌ ژن‌ ها و ترشح سموم مختلف باعث تشدید پسوریازیس شوند.

عوامل میكروبی متعددی در ایجاد یا پیشرفت این بیماری مؤثر می باشند كه قارچ هایی مانند مالاسزیا و كاندیدا، باكتری هایی مانند استرپتوكوكوس، استافیلوكوكوس، انتروكوكوس و سودوموناس از عوامل میكروبی مهمی هستند كه نقش آنها در بروز و تشدید حالات كلینیكی این بیماری مشخص است.

علت اصلی بیماری پسوریازیس هنوز مشخص نمی باشد. اگرچه تعداد زیادی از مقالات به ژنتیكی بودن این بیماری اشاره كرده اند، ولی مهیا بودن فاكتورهای ژنتیكی تضمین قطعی برای ابتلاء به بیماری نمی باشد. بنابراین دانستن انواع فاكتورهای مستعد كننده و تماس با محركهای محیطی می تواند دلیل بعضی از تغییرات پوستی را در افراد مبتلا به پسوریازیس توضیح دهد.

نقش مهم عوامل میکروبی در پسوریازیس:

همان طور كه اشاره شد، عوامل میكروبی از مهم ترین محرك های محیطی هستند كه نقش به سزایی در پروسه بیماری پسوریازیس دارند. با بررسی مقالات مختلف می توان نتیجه گرفت كه عوامل میكروبی با كلونیزاسیون در سطح پوست و مخاط باعث تغییر مسیر این بیماری می شوند. میكروارگانیسم ها از طریق تولید توكسین ها و سوپر آنتی ژن های مختلف باعث بدتر شدن این بیماری می شوند. سوپر آنتی ژن ها گروهی از آنتی ژن های میكروبی هستند كه بر خلاف آنتی ژن های پپتیدی به صورت پروتئین های دست نخورده در محلی خارج از محل اتصال، به MHC II و رسپتورهای T متصل می شوند و با تحریك سلول های Tباعث تولید میزان زیادی از سیتوكای نهای پیش التهابی می شوند كه منجر به تشدید بیماری پسوریازیس می شود. سوپر آنتی ژن ها از طریق تحریك مونوسیت ها و افزایش تولید سیتوكاین توسط این سلول ها نیز باعث وخیم تر شدن این بیماری می شوند.

همچنین بعضی از میكروارگانیسم ها، فلور طبیعی بدن هستند و عدم مواجه با آنها غیر ممكن می باشد. از طرفی نقص سیستم ایمنی در این افراد باعث افزایش تكثیر این میكروارگانیس ها می شود در نتیجه توكسین و سوپر آنتی ژن زیادی تولید می شود كه بدتر شدن وضعیت افراد مبتلا به پسوریازیس را در پی خواهد داشت. بنابراین اصلاح سیستم ایمنی این افراد و همین طور مصرف دوره ای آنتی میكروبیال می تواند باعث كاهش رشد میكروارگانیس ها و بهتر شدن وضعیت بیماران شود.

از آن جایی كه میكروارگانیسم های زیادی می توانند در قسمت های مختلف بدن افراد مبتلا به پسوریازیس كلونیزه شوند بررسی و تعیین نوع میكروارگانیسم كلونیزه شده جهت انتخاب نوع داروی آنتی میكروبیال ضروری به نظر می رسد. در مورد میكروارگانیسم هایی كه فلور طبیعی بدن نیستند، بیماران باید از تماس با محل هایی كه مناسب رشد این عوامل هستند خوداری كنند و با كنترل رطوبت و رعایت نظافت از رشد این عوامل جلوگیری نمایند.

با وجود اینكه اكثر مقالات به ژنتیكی بودن پسوریازیس اشاره كرده اند اما تعداد معدودی از ژنهای دخیل در این بیماری شناخته شده اند. بنابراین لازم است كه مطالعات بیشتری در این زمینه صورت گیرد. علی رغم این كه DNA بعضی از عوامل میكروبی در خون افراد مبتلا به پسوریازیس ردیابی شده است، اما هنوز نقش DNA این میكروارگانیسم ها در پاتوژنز پسوریازیس مشخص نمی باشد. بنابراین پیشنهاد می شود مطالعاتی در این زمینه صورت گیرد و اثر DNA عوامل میكروبی در تكثیر لنفوسیت ها، سلول های T و ترشح سیتوكای نهای مختلف و مهاجرت سلول های ایمنی بررسی شود.

انتروكوكوس فكالیس و سودوموناس آئروژینوزا از عوامل میكروبی هستند كه انسان ها در معرض تماس مكرر با آن ها هستند. ولی تعداد مطالعات صورت گرفته در مورد نقش این عوامل میكروبی بسیار اندك
است، و مكانیسم احتمالی آن ها در ایجاد یا تشدید پسوریازیس ناشناخته است. بنابراین لازم است كه مطالعاتی در این مورد صورت گیرد.

انتروتوكسین های استافیلوكوك اورئوس از مقاوم ترین سموم شناخته شده می باشند ولی نقش آن ها در پسوریازیس به طور كامل شناخته شده نیست. بنابراین پیشنهاد می شود كه مطالعاتی در این زمینه صورت گیرد.

MSCRAMM مولكول هایی هستند كه در سطح بعضی از عوامل میكروبی شناسایی شده اند. این مولكول ها با اتصال به پروتئین های ماتریكس خارج سلولی مانند فیبرینوژن، فیبرونكتین و كلاژن باعث كلونیزاسیون عوامل میكروبی در بدن می شوند؛ از این رو پیشنهاد می شود كه نقش MSCRAMM در تأثیر عوامل میكروبی در پسوریازیس بررسی شود. (TLRs) به وسیله تعداد زیادی از سلول های پوست بیان می شوند و نقش مهمی در شناسایی تركیبات میكروبی و شروع واكنش های ایمنی پوست دارند؛ لذا بررسی نقش این رسپتورها در بیماری پسوریازیس نیز پیشنهاد می شود.

کرم-ژل زردچوبه سی گل مناسب بیماران پسوریازیس و اگزما

کرم-ژل بازسازی کننده زردچوبه سی گل (Turmeric Therapy Cream-Gel) تولید شده در لابراتوار دكتر اخوی، محصولی نوین و منحصر به فرد و سرشار از آنتی اکسیدان طبیعی كوركومين برگرفته از ریشه گیاه زردچوبه با خواص درمانی موثر، مرطوب کنندگی بسیار قوی، التیام بخش التهاب و بهبود دهنده اگزما، پسوریازیس و سایر بیماری های التهابی پوست است. خاصیت ضد باکتریایی و ضد التهابی ماده كوركومين، در کاهش حساسیت، خارش، سوزش، پوسته ریزی و خشکی مفرط پوست بسیار موثر و مفید می باشد. همچنین فرمولاسیون این محصول فاقد هرگونه ترکیبات حساسیت زا همچون کورتیکو استروئید، پارابن، رنگ و اسانس می باشد.

بیماری پوستی پسوریازیس:

پسوریازیس یک بیماری التهابی مزمن و عودکننده پوستی می باشد که به صورت خودایمنی و تحت تاثیر عوامل ژنتیکی و محیطی در انسان ایجاد می شود. با توجه به افزایش شیوع بیماری های خود ایمنی در جامعه و مشکلات زیاد بیماران مبتلا به پسوریازیس در زمینه کیفیت سطح زندگی و نیز مشکلات اقتصادی بیماران در تهیه داروهای بهبود دهنده بیماری، مطالعات فراوانی در زمینه کشف درمان های جدید و افزایش کیفیت زندگی این بیماران انجام گرفته است. این بیماری دارای ماهیت مزمن است و اکثر بیماران مجبور به استفاده طولانی مدت از داروهای سیستمیک و موضعی می باشند. بسیاری از داروهای مورد استفاده در این بیماری اگرچه بتوانند به صورت دوره ای در این بیماران بهبود نسبی ایجاد کنند، اما دارای عوارض جانبی فراوان می باشند.

فواید زردچوبه برای بیماری پوستی پسوریازیس:

بسیاری از افرادی که از بیماری پسوریازیس رنج می‌ برند اعلام کرده‌اند که با مصرف مداوم از زردچوبه ضایعات پوستی‌ آن ها تسکین پیدا کرده است. نتایج برخی از پژوهش‌ های علمی نیز نشان می‌ دهد که زردچوبه از طریق کنترل عوامل زیر تأثیر مثبتی بر روی کنترل بیماری پوستی پسوریازیس دارد:

درمان التهابات پوستی:

کورکومین (Curcumin)، عنصر فعال زردچوبه است که خواص ضد التهابی بسیار قوی (مانند کورتیزون، اما سالم و بدون خطر) دارد. بنابـرایـن زردچــوبه التـهابات پوستی را کاهش مـی دهـد، زردچوبه با تسریع در بهبود ضایعات پوستی پسوریازیس و کمک در بازسازی پوست آسیب دیده به درمان پسوریازیس و سایر بیماری های التهابی پوست کمک می کند. پلی‌ فنول موجود در زردچوبه كه رنگ آن را زعفرانی می‌ كند، می‌ تواند در ردیف داروهای استروئیدی قرار گرفته و بیماری التهابی پسوریازیس را درمان كند.

خواص آنتی اکسیدانی:

افرادی که از زردچوبه به عنوان یک چاشنی در برنامه روزانه خود استفاده می کنند کبد مقاوم تری در برابر ابتلا به بیماری کبد چرب دارند و احتمال ذخیره شدن ذرات چربی در کبد آنها کمتر است. از این رو محققان به بیماران پسوریازیس توصیه می کنند مصرف زردچوبه را به عنوان یک ادویه موثر و درمانگر در برنامه هفتگی و حتی روزانه خود بگنجانند. زردچوبه عامل افزایش جذب گلوكز را فعال كرده و ژن گلوكونوژنیك موجود در سلول‌های كبدی را سركوب می‌كند. زردچوبه به ۵۰۰ تا ۱۰۰ بار موثرتر از متفورمین در دفع سموم کبدی است.

خواص ضد آرتریت روماتوئید:

زردچوبه درمانی طبیعی برای  آرتریت روماتوئید است. زردچوبه و مکمل‌ های غذایی حاوی آن می توانند از آرتریت روماتوئید و التهابات مفصلی ناشی از پسوریازیس پیشگیری کند. افرادی که از آرتریت پسوریازیس رنج می‌ برند، می‌ توانند آن را به صورت خوراکی یا موضعی استفاده کنند. اثر درمانی زردچوبه به اندازه داروهایی شیمیایی چون آسپرین، ایبوپروفن، سونیداك، فنی‌بوتازون، ناپروكسن، ایندومتاچین، دیكلوفناك، دگزامتارون، سكوتسیب و تاموكسی‌ فین است.

تنظیم سیستم ایمنی:

یکی دیگر از فواید زردچوبه کمک به تنظیم سیستم ایمنی بدن است. زردچوبه حاوی ماده ای به نام لیپوپلی ساکارید، که باعث تعدیل فعالیت سیستم ایمنی بدن می شود.

درمان خارش پوستی:

حساسیت پوستی و خارش می تواند عوامل مختلفی داشته باشد که به عنوان مثال می توان به بیماری پسوریازیس و خارش ضایعات ناشی از آن اشاره کرد. استفاده موضعی یا خوراکی زردچوبه در کاهش خارش ضایعات پسوریازیس بسیار موثر است.

کرم-ژل بازسازی کننده زردچوبه سی گل:

با توجه به اینکه ۶۰% از مطالعات فارماسیوتیکال در قرن بیستم بر پایه گیاهان دارویی بوده است و جایگاه گیاهان دارویی در زندگی انسان همواره مورد بحث بوده است، تهیه فرآورده گیاهی استاندارد شده جهت تخفیف تظاهرات پوستی در بیماران مبتلا به پسوریازیس، به ویژه از گیاهی که در طب سنتی سال ها مصرف می گردیده است و کاربردهای گوناگون و ساختار ایمن خود را در طی سال ها به اثبات رسانده است، حائز اهمیت می باشد. تاکنون مطالعات بسیاری در مورد اثرات متفاوت گیاه زردچوبه (Curcuma longa L) انجام شده است، این مطالعات اثرات ضد التهابی، آنتی اکسیدانی، آنتی کارسینوزن و موتازنیک، آنتی باکتریال، ضد قارچ و ویروس، کاهش دهنده بسیاری از بیماری های پوستی مانند بسیاری از اندیکاسیون های دیگر را به اثبات رسانده است.

ماده موثره اصلی گیاه زردچوبه با نام كوركومين (Curcumin) برای اولین بار در سال ۱۸۱۵ استخراج شد، مطالعات انجام گرفته بر روی كوركومين نشان می دهد که این ماده بر مسیرهای التهابی و تکثیر سلولی تاثیر می گذارد. از این رو بر آن شدیم که به دنبال ارائه فرمولاسیون مناسب جهت رفع این مشکل پوستی از گیاهی که سال ها در طب سنتی ایران استفاده می شده است، باشیم.

کرم-ژل بازسازی کننده زردچوبه سی گل تولید شده در لابراتوار دکتر اخوی، محصولی نوین و منحصر به فرد با خواص درمانی موثر و سرشار از ماده فعال كوركومين است که ضمن رطوبت رسانی به پوست و کاهش سرعت فرآیند های التهابی پوست، به بهبود برخی اختلالات پوستی و علائم آزاردهنده آن که در زیر اشاره شده است، کمک می کند:

خارش و خشکی مفرط پوست

پسوریازیس

اگزما

پوسته ریزی و التهاب های شدید

سوزش و قرمزی پوست

کاهش زمان ترمیم زخم

مطالعه بالینی

مطالعات بالینی کرم-ژل زردچوبه:

لابراتوار دکتر اخوی در مطالعه ای به صورت بالینی میزان عملکرد و اثرات درمانی محصول کرم-ژل بازسازی کننده زردچوبه سی گل را بر روی بیماران پسوریازیس و درماتیت آتوپیک مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. بخش بالینی این مطالعه روی بیماری پسوریازیس به مدت ۸ ماه و بیماری درماتیت آتوپیک به مدت ۱۷ ماه در درمانگاه پوست بیمارستان امام خمینی انجام پذیرفت.

۱)تست بالینی کرم-ژل زردچوبه در بیماران پسوریازیس:

هدف اصلی این مطالعه که بر روی ۳۴ بیمار انجام گرفت و یک مطالعه مزدوج، دوسکور و پلاسبو کنترل با در نظر گرفتن پلاکهای قرینه در سمت راست و چپ بیماران است، بررسی اثر عصاره ریزوم Curcuma longa در فرمولاسیون یک امول-ژل به صورت موضعی بر روی بیماران پسوریازیس پلاکی می باشد. تاکنون مطالعه کلینیکال از محصول حاوی عصاره ریزوم Curcuma longa با در نظر گرفتن داروهای سیستمیک مورد استفاده بیماران بر روی پسوریازیس پلاکی انجام نگرفته است.

در این مطالعه که به مدت ۹ هفته به طول انجامید، در ابتدا از ضایعات پوستی بیماران عکس گرفته شد و میزان پاسی (Psoriasis Area & Severity Index=PASI) برای هر بیمار مشخص شد. به دلیل قرینه بودن ضایعات در این بیماری، بیماران در یک سمت بدن نمونه امول-ژل دارویی (سمت راست) و در سمت دیگر (سمت چپ) پلاسبو را دریافت کردند. پس از ۹ هفته تمام فاکتور های دخیل در ارزیابی کلینیکی اعم از قرمزی، پوسته ریزی، ضخامت و سطح درگیری ضایعه، کیفیت زندگی و همچنین میزان رضایت بیمار از امول-ژل حاوی عصاره زردچوبه مورد استفاده در هر دو سمت بدن بیمار بررسی شد.

۲)تست بالینی کرم-ژل زردچوبه در بیماران درماتیت آتوپیک:

این مطالعه که به مدت ۹ هفته به طول انجامید، ۲۸ بیمار مبتلا به درماتیت آتوپیک خفیف تا متوسط توسط متخصصین پوست مورد ارزیابی قرار گرفتند و شدت بیماری با شاخص اسکوراد (SCORing Atopic Dermatitis=SCORAD) تعیین شده است. شاخص SCORAD ترکیبی از وسعت و شدت ضایعات، خارش و کم خوابی است.

ادامه تحقیقات پژوهشگاه رویان جهت درمان پسوریازیس

سلول های بنیادی (Stem cell) در بهبود و درمان بسیاری از بیماری‌ ها از جمله بیماری‌ پوستی پسوریازیس و حتی رفع انواع زخم‌ ها و جوش‌ ها و… کاربرد داشته و موثر است. درحال حاضر استفاده از سلول های بنیادی برای درمان و کنترل بیماری پوستی پسوریازیس، توسط پژوهشگاه رویان مرکز سلول درمانی ایران در مرحله تحقیقات بالینی قرار داشته تا در صورت رسیدن به نتایج قابل قبول وارد مرحله ارایه خدمات درمانی شود.

سلول های بنیادی:

سلول های بنیادی به سلول های چند پتانسیلی مغز استخوان گفته می شود كه توانایی تبدیل به انواع سلول های خونی را دارند. توانایی تبدیل این سلول ها به انواع سلول های خونی، توجه دانشمندان و پژوهشگران را به طرف تبدیل این سلول ها به سایر سلول های تخصص یافته بافت های دیگر معطوف داشت.

پیشرفت مطالعات نشان داد كه در كلیه ی بافت های بدن نوعی از سلول های بنیادی یافت می شود كه توانایی تبدیل به سلول های تخصص یافته همان بافت را دارند و در موقع اختلال بافتی، دست به كار شده و تكثیر پیدا می كنند و به دلیل داشتن همین توانایی به آنها “سلول بنیادی” می گویند.

پژوهشگاه رویان:

پژوهشگاه رویان جمهوری اسلامی ایران هشتم خرداد ماه سال ۱۳۷۰ به عنوان مرکز جراحی محدود با هدف ارائه خدمات درمانی به زوج‏ های نابارور و پژوهش و آموزش در زمینه علوم باروری و ناباروری توسط زنده ياد دكتر سعيد كاظمي آشتياني و گروهی از پژوهشگران و همکارانش در جهاد دانشگاهی علوم پزشکی ایران تاسیس شد. پژوهشگاه رویان در سال‏های ۱۳۷۷ و ۱۳۸۷ به ترتیب مجوز مراکز تحقیقات علوم سلولی و مرکز تحقیقات پزشکی تولید مثل را از شورای گسترش دانشگاه‏های علوم پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دریافت کرد و آبان ماه ۱۳۸۸ شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با ارتقای آن از پژوهشکده به پژوهشگاه رویان موافقت کرد.

سلول درمانی از روش‌ هایی است که سال‌ ها پیش پس از طی مراحل تحقیقاتی وارد چرخه درمان بیماری‌ ها شده است. البته آمریکا و کشورهای اروپایی در این نوع درمان از ایران جلوتر هستند، اما در ایران نیز نتایج تحقیقات گسترده در مورد کاربردهای درمانی سلول‌ های بنیادی در سال‌ های اخیر به خوبی نمایان شده است، به گونه‌ ای که از این روش برای درمان بیماری‌ های مختلف استفاده می‌ شود.لازم به ذکر است در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران در دانش سلولهای بنیادی در رتبه ششم دنیا قرار دارد.

سلول های بنیادی و پسوریازیس:

بیماری پسوریازیس از جمله بیماریهای پوستی با زمینه ژنتیکی است که درمان های متعددی در مورد آن وجود دارد. هر چند که گاهی این درمان ها توفیقی بهمراه ندارند. که در این موارد درمان های مختلفی از جمله نور درمانی، داروهای تعدیل کننده سیستم ایمنی و …. استفاده می شوند. اخیرا با نقش نوعی از سلول های بنیادی که نقش تنظیم سیستم ایمنی بدن را دارند، از نوعی از این سلول ها برای کنترل بیماری پسوریازیس استفاده شده است. پژوهشگاه رویان هم در ماه های گذشته این روش درمانی را بصورت تحقیقاتی و بر روی تعداد محدودی بیمار شروع کرده است. لازم بذکر است که این روش تا زمانی که ارزش و سودمندی آن به اثبات نرسیده باشد برای درمان بیماران مبتلا به پسوریازیس بعنوان یک روش متداول قابل استفاده نخواهد بود.

در این رابطه افرادی که با رضایت خود و بدلیل خستگی از پیگیری درمان تحت درمان تحقیقی با سلول های بنیادی قرار گرفته اند، نتایج رضایت بخشی را اعلام کرده اند. توضیح اینکه برای درمان ضایعات این گروه از بیماران پسوریازیس سلول‌ های بنیادی داخل ضایعات آن ها تزریق شده است. همچنین باید گفت در حال حاضر استفاده از سلول های درمانی در مورد بیماری پسوریازیس در مرحله تحقیقات بالینی قرار دارد تا در صورت رسیدن به نتایج قابل قبول وارد مرحله ارایه خدمات درمانی شود.

یکی از چالش‌ های مهم حوزه سلامت یافتن راهی برای بهبود عوارض ناشی از بیماری‌ ها و حوادث منجر به از بین رفتن یا تغییرات شدید و تخریبی در پوست طبیعی بدن است. این معضل همواره به عنوان یکی از دغدغه‌ های جامعه علمی و تحقیقاتی مورد توجه پژوهشگران بوده است.

اکنون دستاوردهای تحقیقاتی پزشکی در حوزه سلول درمانی برای رفع و مقابله با بیماری‌ پوستی پسوریازیس به نتایج قابل ملاحظه‌ای رسیده است. و همچنان طرح‌ های تحقیقاتی فراوانی در مورد درمان و کنترل بیماری‌ پوستی پسوریازیس با سلول‌ های بنیادی در دست عمل می باشد.