كرمها، پمادها، خميرها، لوسيونها و ژل ها از انواع داروهاي موضعي هستند. علاوه بر اين موارد قطرههاي چشمي و گوشي را هم مي توان جزو داروهاي موضعي محسوب كرد. داروهاي زيادي ساخته شده است كه بايد آنها را روي سطح بدن (مانند پوست) استفاده كنيم و بعد از مدتي مي توانيم شاهد آثار درماني آنها باشيم.اين داروها بعد از قرارگرفتن روي پوست، جذب بدن مي شوند. البته انواع مواد آرايشي نيز موضعي محسوب ميشوند ولي ما فعلا به انواع دارويي بسنده ميكنيم. اگر داروها به مقدار كافي و در محل مناسب مصرف شوند، آثار درماني خوبي دارند.
كرمها (Cream)
در كرمها، ذرات ريز يك مايع (روغن) در مايع ديگر (آب) پراكنده شدهاند و ميتوان آنها را امولسيون (مخلوط روغن در آب) ناميد. البته از آنجا كه روغن در آب حل نميشود، در كرمها بايد از يك ماده حلكننده استفاده شود تا محصول يكنواختي به دست آيد. معمولا نسبت آب و روغن در كرمها با هم برابر است (۵۰/۵۰) و رطوبت نسبتا زيادي دارند و در بسياري موارد براي مرطوب كردن پوست به كار ميروند. علاوه بر اين، مانع خروج رطوبت از پوست ميشوند و به حفظ رطوبت آن كمك ميكنند. از انواع كرمهاي دارويي ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
• كرمهاي كاهش دهنده آثار زخم و جوش (مانند رژودرم)
• كرمهاي كورتوني (مانند هيدروكورتيزون)
• كرمهاي ضدخارش (مانند كالامين)
•کرم گیاهی (رپلر)
پمادها (Ointment)
پمادها ۸۰ درصد روغن و ۲۰ درصد آب دارند و مخلوطي نيمهجامد و چرباند. چنين مخلوطي، سدی مقاوم در برابر از دست دادن رطوبت ميسازد و نسبت به كرمها اثر بهتري دارد. به همين دليل براي پوستهاي خشك مناسباند، خيلي از آنها استفاده دارويی دارند و داروی فعال موجود در آنها، در پوست نفوذ و اثر خود را اعمال ميكند. از انواع پمادهاي موجود به موارد زير مي توان اشاره كرد:
• پمادهاي كورتوني (مانند بتامتازون و دایونکس)
• پمادهاي سوختگي (مانند پماد آلفا)
تفاوت كرمها و پمادها
كرمها آب بيشتري دارند. در نتيجه سريع تر از پمادها جذب پوست مي شوند اما پمادها زمان بيشتري روي پوست باقي مي مانند. به همين دليل معمولا پمادها را براي پوستهاي خشك تجويز ميكنند و كرمها را براي پوستهای چرب.
پمادها، چربتر و غليظتر هستند. به همين علت استفاده از آنها در مناطق وسيع و مودار بدن دشوار است. در اين موارد، بهتر است از كرمها استفاده شود كه راحتتر روي چنين مناطقي پخش ميشوند. از آنجا كه ميزان آب موجود در پمادها، خيلي كم است، دچار آلودگيهاي ميكروبي نميشوند و در نتيجه نيازي به مواد نگهدارنده ندارند اما در كرمها، به دليل داشتن آب زيادتر، از مواد نگهدارنده استفاده ميشود كه ممكن است همين مواد باعث بروز حساسيت پوستي شوند. با اين حال، برخي متخصصان پوست ترجيح ميدهند كرمها را تجويز كنند چون اجزاي كمتري دارند و براي افرادي كه پوستهاي حساس دارند مناسبتر است.
لوسيونها (Lotion)
ويژگي مهم لوسيونها، رقيق بودن آنها نسبت به كرم هاست. لوسيون هم مانند كرم، امولسيون روغن در آب است اما مقدار آب آن بيشتر از كرم است. لوسيونها به دليل رقيق بودن، به راحتي روي سطوح بزرگي از پوست پخش ميشوند و به همين دليل براي مناطق مودار بدن مناسب هستند. از جمله لوسيونهاي موجود در بازار ميتوان به لوسيون بتامتازون اشاره كرد.
خميرها (Health dough)
با اضافه كردن پودر به پماد، خمير درست ميشود. يك مثال شناخته شده، خمير اكسيددوزنگ است كه در درمان سوختگيها (مانند ادرار سوختگي) به كار ميرود. خميرها خشك هستند و كمتر از پمادها چربي دارند و سختتر از روي پوست پاك ميشوند. همين خاصيت آنها را براي برخي مشكلات پوستي مناسب مي كند چون مدت طولاني تري روي پوست باقي مي مانند.
ژلها (Health Gel)
ژل ها نيز شكل ديگري از داروهاي موضعي هستند كه تفاوتشان با ساير اشكال، شفاف بودن آنهاست. ژلها حاوي مقاديري الكل هستند و بعد از خشك شدن روي پوست، لايه نازكي از دارو را بر جا ميگذارند. اين شكل دارويي هم براي مناطق مودار پوست مناسب است و از آن در زمينه آرايشي – بهداشتي هم استفاده ميشود. از ميان ژلهاي دارويي، ميتوان پيروكسيكام و ژل ليدوكايين را نام برد.
بعضي داروها، هم به شكل كرم و هم به شكل پماد يا لوسيون ساخته شدهاند. اينكه كدام شكل از آنها براي بيماري فعلي شما مناسب تر است به تصميم پزشكتان بستگي دارد. نوع داروي موضعي را بايد با توجه به نوع ضايعه انتخاب كرد. مثلا در التهابهاي پوستي حاد، معمولا از پمادهاي چرب استفاده نميشود. محل ضايعه هم براي انتخاب نوع دارو مهم است. مثلا اگر ضايعه در محل موداري از پوست باشد، ژل يا لوسيون بهتر است يا مثلا براي مناطق وسيعتر پوست، استفاده از لوسيون يا كرم راحتتر از پماد خواهد بود. در نظر داشته باشيد كه احتمال تحريك پوست با بعضي اشكال دارو بيشتر است. مثلا از آنجا كه پمادها ماده نگهدارنده ندارند، كمتر باعث تحريك پوست ميشوند اما ژلها بيشتر باعث تحريك ميشوند. به ياد داشته باشيد كرمها، ژلها، پمادها و لوسيونها براي درمانهاي موضعي به كار ميروند. اگر اين داروها درست انتخاب و در محل مناسب به شكل مناسب و به مقدار كافي مصرف شوند، كارايي مناسبي خواهند داشت.
نقش داروهای موضعی در درمان بیماری پوستی پسوریازیس
در حال حاضر داروهاي موضعي بسياري وجود دارند كه در درمان پسوريازيس مصرف مي شوند.كورتيكوستيروئيدهاي موضعي معمولاً شايعترين درماني است كه براي پسوريازيس استفاده شده، باعث كم شدن التهاب و تحريك پذيري پوست مي شود. خيلي از اوقات پزشك تركيبي از يك داروي از بين برنده لايه شاخي (كراتوليتيك) و استيروئيد موضعي را براي شما تجويز مي كند.
نكته مهم در مصرف كورتيكوستيروئيدهاي موضعي آن است كه غالباً پس از مدتي، ديگر آن پاسخ مطلوب ابتدايي حاصل نمي شود، ضمن آنكه خطر نازك شدن پوست در اثر مصرف اين داروها نيز وجود دارد. بنابراين انتخاب دقيق نوع استيروئيد موضعي و مصرف درست آن مي تواند باعث كم شدن اين اثرات ناخواسته شود.
علاوه بر كورتيكوستيروئيدهاي موضعي و داروهاي كراتوليتيك داروهاي قديمي تري چون تركيبات تار قطران و آنترالين نيز از مدت ها قبل در درمان پسوريازيس بكار رفته، با اثرات قابل قبول همراه هستند. همچنين استفاده از تركيبات موضعي ويتامين D نيز در درمان اين بيماري با نتايج خوبي همراه بوده است.
اگر پسوريازيس کمتر از ۵ درصد سطح بدن را درگير کرده است، در بيشتر بيماران ميتوان آن را با کمک داروهاي موضعي کنترل کرد. اين داروها به اشکال کرم، لوسيون، فوم، اسپري، پماد و ژل وجود دارند. هر چند اشکال نامبرده اثربخش و مصرف آنها آسان است، اما به دليل وقت گير بودن زدن آنها به ضايعات، چندان مطلوب نيست. در ميان ترکيب هاي گفته شده، کرمها و پمادها در مقايسه با لوسيونها ارجح هستند. به خاطر داشته باشيد درمانهاي موضعي هميشه در مورد پسوريازيس ناخن موثر نيستند.
امولسيونها با کاهش آب از دست رفته مانع خشکي پوست ميشوند و سدي ميان پوست و محيط خارج ايجاد ميکنند. تجويز امولسيونها در پسوريازيس باعث بهبود خشکي، پوستهريزي و ترک پوست ميشود و اثر ضدپروليفراتيو دارد و استفاده از آنها بهتنهايي فقط در پسوريازيس خفيف موثر است. در بيشتر موارد درمانهاي ديگر ضروري هستند.
قديميترين و پرمصرفترين داروي کراتوليتيک، يعني اسيد ساليسيليک در غلظتهاي نيم تا ۶۰ درصدي موجود است. اين دارو بيش از همه در پسوريازيس با پلاک ضخيم يا پلاک قطرهاي تجويز ميشود. در برخي از بيماران تجويز اسيدساليسيليک به تنهايي سودمند است. مي توان آن را همراه آنترالين و زينک تجويز کرد تا تداخل اثر بين اين دو ترکيب را کاهش دهد. به علاوه، اسيدساليسيليک خاصيت آنتياکسيداني دارد و استفاده از اين دارو در سطح وسيع و با غلظتهاي بيشتر از ۱۰ درصد باعث مسموميت خواهد شد. اسيدساليسيليک ممکن است اثر ساير داروهاي ضدپسوريازيس نظير کلسيپوترين (calcipotriene) را کاهش دهد. اوره، خاصيت کراتوليتيک دارد و ميتوان آن را در ترکيب با آنترالين به کار برد تا اثربخشي آن افزايش يابد. ترکيب اوره و بيفونازول (bifonazole) در درمان پسوريازيس قطرهاي موثر است.
در پسوريازيس سطوح غيرطبيعي اسيدچرب در سرم گزارش شده است. ترکيبات حاوي اسيدهاي چرب امگا ۳ و امگا ۶ سودمندند. کورتيکواستروييدها نيز پرمصرفترين داروي تجويزي براي درمان پسوريازيس در جهان هستند. نفوذ آنها را ميتوان با ايجاد پانسمان فشاري يا تغيير پايه فرمولشان افزايش داد.
عوارض مصرف طولاني مدت کورتيکواستروييدها عبارتند از آتروفي پوست، تلانژکتازي، بيماري استريا، پورپورا، نشانگان کوشينگ و مهار محور هيپوتالاموس-هيپوفيز- آدرنال. شامپو و فومهاي حاوي کلوبتازول طي ۲ هفته بهبود در پسوريازيس قطرهاي را نشان دادهاند.
تزريق کورتيکواستروييدها داخل ضايعات، بهخصوص تريامسينولون نيز سودمند است. آنالوگهاي ويتامين D، نظير کلسيتريول، کلسيپوترين، تاکلسيتول؛ تکامل و تکثيرسلولي را تحتتاثير قرار ميدهند. آنها با اثر بر آپوپتوز، خاصيت ايميونومدولاتوري اعمال ميکنند. تمام آنالوگهاي ويتامين D طول نياز به ساير درمانها را کاهش ميدهند. آنها بيبو هستند و درنتيجه بهتر از آنترالين از سوي بيماران پذيرفته ميشوند. کلسيتريول يک متابوليت فعال ويتامين D است که به صورت ۲ بار در روز مصرف ميشود. کلسيتريول، تاکالسيتول و کلسيپوترين ممکن است باعث هايپرکليسمي شوند. کلسيپوترين (کلسيپوتريول) در مقايسه با کلسيتريول و تاکالسيتول موثرتر است. ترکيب کلسيپوترين و بتامتازون طول مدت بروز آثار ناخواسته هر کدام از اين دو ترکيب را به يک سال کاهش ميدهد. از آنجا که ترکيب مذکور جذب سيستميک کمتري دارد، اثر ضدالتهابي و تنظيم کنندگي ايمني آن بيشتر از هر کدام از داروها به تنهايي است.
غلظت کلسيپوترين مصرفي ۰۰۵/۰ درصد است و نبايد بيش از ۲ بار در روز استفاده شود. ميزان مجاز مصرف در هفته ۱۰۰ گرم کرم يا پماد معادل ۶۰ ميلي ليتر محلول است. حدود ۱۰ درصد از بيماران تحت درمان با کلسيپوترين ممکن است درماتيت ناحيه صورت را تجربه کنند. نکته ديگر آنکه کلسيپوترين در مقايسه با کلسيتريول و تاکالسيتول اثر کمتري بر هموستاز کلسيم دارد.
تازاروتن يک مشتق ويتامين A است که به صورت موضعي مصرف ميشود. اين ترکيب در پوست به تازاروتنيک اسيد تبديل ميشود. تازاروتن را ميتوان فقط يک بار در روز مصرف کرد بنابراين چندان به عنوان مونوتراپي توصيه نميشود. اثر آن در مقايسه با آنالوگهاي ويتامين D و کورتيکواستروييدهاي موضعي کمتر است. تازاروتن براي بيماراني تجويز ميشود که بيش از ۲۰ درصد سطح بدنشان درگير است. دوز آغازين کرم يا ژل ۰۵/۰ درصد است که در صورت نياز ميتوان آن را تا ۱/۰ درصد افزايش داد. به طور معمول دوره درمان ۱۲ هفته است.
آنترالين بيش از ۸۰ سال است در درمان پسوريازيس کاربرد دارد. اثربخشي آن به عنوان مونوتراپي در مقايسه با کورتيکواستروييدهاي موضعي و مشتقات ويتامين D کمتر است. اخيرا در درمان پسوريازيس تحت حاد و مزمن تجويز ميشود.
زغال ضخامت اپيدرم را کاهش ميدهد و آثار آنتيسپتيک و ضدچرکي دارد. اين ترکيب به خصوص در درمان پسوريازيس با پلاک مزمن تجويز ميشود.
پسوريازيس معمولاً توسط نرم كنندهها جهت نرم كردن پوست درمان ميشود. ساير درمانهاي شايع فرآوردههايي هستند كه حاوي قطران زغال يا مادهاي به نام آنترالين بوده، باعث كاهش التهاب و پوسته ريزي ميگردند. قطران زغال و آنترالين موثرند اما بوي نامطبوعي داشته، ميتوانند باعث رنگي شدن لباسها و رختخواب شوند. آنترالين را بايد فقط بر روي نواحي مبتلا به كاربرد زيرا ميتواند باعث تحريك پوست سالم گردد. از طرف ديگر، پزشك شما ممكن است يك فرآورده موضعي كه حاوي يكي از مشتقات ويتامين D به نام كلسي يوتريول است، تجويز نمايد. اين فرآورده معمولاً روزي ۲ بار به كار ميرود. اين دارو معمولاً هيچ بويي نداشته، باعث رنگي شدن پوست يا لباسها نميشود و به طور معمول در عرض حدود ۴ هفته تاثير ميكند. شما بايد توصيههاي پزشكتان را رعايت نماييد، زيرا اين درمان را نبايد بر روي صورت يا چينها پوستي به كار برد. كورتيكواستروئيدهاي موضعي نيز ممكن است تجويز شوند. با اين وجود، اين داروها بايد به ميزان كم مصرف گردند، زيرا ممكن است باعث عوارض جانبي طولاني مدت مثل نازك شدن پوست شوند.