شیوع پسوریازیس پارادوکسیکال در بیماران پسوریازیس تحت درمان با داروهای بیولوژیک

پسوریازیس بیماری التهابی وخود ایمنی پوست است که شیوع ۴-۲ درصدی در جمعیت های مختلف دارد . ضایعات پوستی این بیماری می تواند موجب morbidity فیزیکی و روانی در بیماران می گردد. براساس شدت پسوریازیس درمانهای مختلفی به کار می رود. اخیرا درمان های جدیدی جهت پسوریازیس شدید استفاده می گردد که این درمان ها شامل متوتروکسات، سیکلوسپورین و داروهای بیولوژیک (TNF آلفا آنتا گونیست) می باشد.

شیوع پسوریازیس پارادوکسیکال در بیماران پسوریازیس تحت درمان با داروهای بیولوژی:

در عین حال که داروهای بیولوژیک می توانند برای بیماری های خود ایمنی مفید باشند میتوانند موجب بروز عوارض نیز شوند. این عوارض شامل ایجاد بیماری خود ایمنی و یا شعله ور شدن مجدد آن بروز پارادوکسیکا ل آن ها مثل پسوریازیس پارادوکسیکال می باشد. در این مطالعه به بررسی شیوع پارادوکسیکال پسوریازیس در بیماران مصرف کننده داروی بیولوژیک در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان پوست رازی می پردازد.

روش اجرا:

مطالعه حاضر از نوع case series می باشد که در این مطالعه بیماران مبتلا به پسوریازیس مراجعه کننده به بیمارستان پوست رازی دانشگاه علوم پزشکی تهران که جهت درمان بیماری خود داروی بیولوژیک مصرف کرده باشند، در سالهای ۱۳۹۲- ۱۳۹۳ lورد بررسی قرار خواهند گرفت. سپس بر اساس پرونده آن ها به بررسی سن، جنس، سابقه فامیلی، سابقه مصرف سیگار، سابقه دارویی بیمار ( متوتروکسات، نیوتیکازون ،سیکلوسپورین و پردنیزولون )، سابقه دریافت اشعه، سابقه مصرف داروی بیولوژیک قبل از این دوره درمان، طول مدت ابتلا به پسوریازیس، درگیری مفاصل و ناخن همراه با پسوریازیس، شدت پسوریازیس، پاسخ دهی به درمان و بروز پارادوکسیکال پسوریازیس می پردازد.

اطلاعات ۸۵ بیمار به روش گذشته نگر از پرونده بیماران با چک لیست استخراج گردید. پس از جمع آوری اطلاعات مورد نظر از پرونده بیماران موجود در بخش مدارک پزشکی، اطلاعات مورد نیاز در SPSS ثبت گردید. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار و و در بررسی متغیر پیوسته کمی از رگرسیون لجستیک استفاده گردیده است.

نتایج:

میانگین سنی ۸۵ بیمار مراجعه کننده ۳۶٫۷ سال بوده است. ۵۸ بیمار جنس مذکر (۶۸٫۲ %) و ۲۷ بیمار جنس مونث (۳۱٫۸ %) بوده است . در مطالعه حاضر ۲۴ بیمار ( ۲۸٫۲%) بیماران سابقه فامیلی مثبت و ۳۸ بیمار (۴۴٫۷%) سابقه اشعه درمانی داشتند. بیشترین میزان داروی مصرفی نیوتیکازون بوده است که ۷۱ بیمار (۸۳٫۵%) آن را مصرف کرده اند . از متغیر دیگر مورد بررسی در این مطالعه پاسخ به درمان می باشد که به صورت درصد تعیین شده است. در۱۷ بیمار (۲۰%) پاسخ دهی خفیف، ۱۰ بیمار (۱۱٫۸%) پاسخ دهی متوسط و ۶۸٫۳ بیماران پاسخ دهی خوب و خیلی خوب نسبت به درمان بیولوژیک داشتند. ۱۱ بیمار (۱۲٫۹%) درگیری مفاصل و ۱۵ بیمار (۱۷٫۶%) درگیری ناخن همراه پسوریازیس داشتند. در کل در مطالعه حاضر از ۸۵ بیمار مورد بررسی ۸ بیمار (۹٫۴% ) پسوریازیس پارادوکسیکال را پس از دریافت داروی بیولوژیک نشان دادند. از متغیرهای مورد بررسی در این مطالعه، متغیرمیزان پاسخ دهی به درمان با بروز پسوریازیس پارادوکسیکال رابطه معناداری داشته است و بقییه متغیرها فاقد رابطه معنادار بودند. (p=0.000)

74575

بحث و نتیجه گیری:

پسوریازیس یک بیماری خود ایمنی و التهابی است که علل متفاوتی چون عوامل ژنتیکی و استرس محیطی در بروز و شدت یافتن آن موثر است. جهت درمان این بیماری درمانهای متفاوتی استفاده شده است که از درمانهای جدید داروی بیولوژیک میباشد. که این داروها خود میتواند منجر به بروز پسوریازیس پارادوکسیکال گردد که به صورت ضایعات پاپولو پوسچولر منتشر در بدن با ارجحیت کف دست و پاها و درگیری پلاک مانند در اسکالپ میباشد. در پژوهش حاضر در بررسی عوامل تاثیرگذار احتمالی به بررسی عوامل مختلف در بروز عارضه پسوریازیس پاردوکسیکال پرداخته که رابطه معناداری بین عوامل ذکر شده و ایجاد این عارضه پس از درمان بیولوژیک به جز پاسخ دهی به درمان وجود نداشته است. بیماران با پاسخ دهی کمتر به درمان بیولوژیک احتمال مقاومت به درمان بیشتری دارند و احتما ل بروز پارادوکسیکال پسوریازیس در این افراد بیشتر است.

مشاور:

آقای دکتر احسانی اساتيد داور: آقای دکتر صادقی نیا، آقای دکتر محمودی

بررسی اثر داروی بربرین بر روی بیماران مبتلا به پسوریازیس

پسوریازیس یک بیماری شایع پوست می باشد که به وسیله ایجاد ضایعات پوسته پوسته سفید و نقره ای روی پوست نواحی مختلف بدن مثل دست و پا خود را نشان می دهد. دلایل زیادی از جمله عوامل ژنتیکی، محیطی و خود ایمنی در ایجاد این بیماری دخیلند. میزان شیوع این بیماری در جوامع مختلف ۱ تا ۳ درصد گزارش شده است. بیماران مبتلا به پسوریازیس به دلیل ماهیت مزمن بیماری معمولا از داروهای شیمیایی مختلفی مثل متوترکسات، سیکلوسپورین و کورتیکواستروئیدها استفاده می کنند که دارای عوارض جانبی متعددی می باشند. در سال های اخیر، استفاده از داروهای گیاهی که در مقایسه با داروهای شیمیایی عوارض کمتری دارند و راحت تر توسط بیماران پذیرفته می شوند، در جهت درمان بیماران مبتلا به پسوریازیس در مطالعات مختلفی به کار رفته است. از داروهای گیاهی به کار رفته در درمان این بیماران می توان به داروی گیاهی زرشک (Berberis Vulgaris or Berberine) اشاره کرد که حاوی مقادیر زیادی آلكالوئيد از جمله پروٹوبربرین ها (بربرین، پالماتين و جانوریژین) و مشتقات ایزو کینولين (اوکسی آکانتین و بریامین) است ۔ سه آلكالوئيد بربرین، او کسی آکانتین و بریامین از مهم ترین مواد موجود در زرشک هستند که دارای خاصیت ضد پسوریازیس، ضد سرطان، ضد تومور، ضد افسردگی، ضد التهاب، ضد اکسیدان، ضد تکثیر سلولی، ضد ویروسی و ضد میکروبی هستند. هم چنین، از بربرین در درمان بیمارهای آرتریت روماتوئید، اختلالات عصبی و فشار خون بالا نیز استفاده می شود. گونه دیگری از گیاه زرشک بنام ماهونيا آکوئی فوليوم (Mahonia Aquifolium) نیز وجود دارد که از نظر خواص مانند گونه اصلی است. ماهونيا آکوئی فولیوم در چند مطالعه در درمان بیماران پسوریازیس بکار رفته و موثر واقع شده است. در مطالعه حاضر سعی شده است که تأثیر درمانی بربرین به عنوان یک داروی گیاهی در درمان بیماران مبتلا به بیماری پسوریازیس بررسی شود.

مواد و روش ها:

پژوهش حاضر به روش کار آزمایی بالینی دوسوکور تصادفی شده می باشد که جهت بررسی تاثیر داروی گیاهی بربرین در بیماران مبتلا به پسوریازیس مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان امام خمینی اهواز در فاصله زمانی مرداد تا دی ماه ۱۳۹۰ و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام گردیده است. در مطالعه حاضر بیماران مبتلا به پسوریازیس جمعا ۸۱ نفر بودند که پس از کسب معیارهای ورود به مطالعه ۶۰ بیمار انتخاب شد که به طور مساوی، تصادفی و دوسو کور در دو گروه ۳۰ نفری قرار گرفتند. نحوه کورسازی بدین صورت بود که داروها به شکل تیوبهای سفید رنگ و شبیه یکدیگر تهیه شد و فرد نمونه گیر و شرکت کنندگان از ترکیب آنها بی اطلاع بودند. داروها تحت بسته بندی ۱ (گرم بربرین) و ۲ (کرم دارونما) استفاده گردید. معیارهای ورود به مطالعه شامل ابتلا به نوع خفیف و متوسط پسوریازیس، سن بالاتر از ۲ سال و کمتر از ۶۰ سال، عدم حاملگی و شیردهی در زنان)، عدم حساسیت به دارو و امضا نمودن فرم رضایت بود. انتخاب بیماران با تأیید متخصص پوست انجام گرفت. کرم بربرین و دارونما در ظرف های کاملا مشابه و به صورت استاندارد توسط متخصص داروشناسی در یک داروخانه تهیه شد. بیماران یک گروه کرم بربرین و گروه دیگر دارونما (تولیدی شرکت ثمین دارو را به مدت ۶ ماه روزانه دو بار (صبح و عصر) در محل ضایعات پوستی خود استفاده نمودند. هم چنین به بیماران هشدارهای لازم در مورد عدم استفاده از دارو در مناطق زخمی، عدم تماس دارو با چشم و شستشوی دست با آب پس از استفاده از دارو، داده شد. پس از وارد شدن بیماران به مطالعه هفت نوبت ویزیت در قبل از ورود به مطالعه و پایان هر ماه تا ماه ششم (برای هر بیمار از شروع درمان صورت گرفت. برای هر بیمار فرمی تهیه شد و اطلاعات فوق در آن ثبت می گردید. ضایعات پوستی بیماران با استفاده از ابزار Psoriasis Area Scoring (Index) PASI در طول دوره درمان ارزیابی شد. ابزار PASI جهت تشخیص شدت و گستردگی ضایعات پوست بیماران پسوریازیس استفاده میشود. در این ابزار دامنه امتیاز دهی از صفر (عدم وجود ایندوراسيون (سفتی)، ارینم (قرمزی) و پوسته ریزی) تا ۴ (وجود ایندوراسيون (سفتی)، اریتم (قرمزی) و پوسته ریزی با شدت بالا در کل بدن) می باشد. شدت ایندوراسيون، اریتم و پوسته ریزی و نهایتا پاسی اسکور ضایعات بر طبق فرمول زیر تعیین و در پرسش نامه ثبت گردید به این صورت که اریتم (قرمزی)، ایندوراسيون (سفتی) و پوسته ریزی بر اساس شدت به چهار درجه خفیف، متوسط، شدید و بسیار شدید تقسیم گردید.
PASI=0.1 (Eh+Ih+Sh) Ah+02(Eu+lu+Su) Au0 3(EI+II+AI)AI+0.4(EI+II+SI) AI Where E=erythema, l=indurations, S= scaling, A=area

طبق فرمول برای خفیف تا بسیار شدید به ترتیب نمره یک تا چهار در نظر گرفته شد. با توجه به این که در تمامی بیماران سطح گرفتاری زیر ۱۰ درصد بود ضریب آن در فرمول، یک قرار داده شد و بر اساس اعداد به دست آمده از فرمول، پاسی اسکور محاسبه گردید. سپس بیماران ۲ بار روزانه به مدت ۶ ماه (در قبل از ورود به مطالعه و پایان هر ماه تا ماه ششم) درمان و پیگیری شدند و پاسی اسکور بیماران اندازه گیری گردید. پاسخ به درمان بر اساس کاهش اسکور پسوریازیس بعد از درمان ارزیابی شد. از بیماران خواسته شد که در صورت مشاهده و احساس هر گونه عارضه جانبی آن را به اطلاع پژوهشگران برسانند.

بر اساس مطالعات مشابه و با روش مقایسه میانگین ها تعداد نمونه در هر گروه ۳۰ نفر بدست آمد و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۷ و با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون مجذور کای بررسی و اطلاعات به صورت میانگین و انحراف معیار بیان شد. مقدار کمتر از ۰/۰۵ معنی دار تلقی شد.

جهت رعایت مسائل اخلاقی در تحقیق حاضر، طی هماهنگی با پزشکان معالج بیماران و تأیید شورای اخلاق دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بررسی روی بیماران انجام گرفت. همچنین، بیماران اجازه داشتند در صورت عدم تمایل به ادامه همکاری با تیم تحقیقاتی در هر زمانی از تحقیق از مطالعه خارج شوند. مطالعه حاضر با شماره IRCT201201305069N6 در مرکز ثبت کار آزمایی های بالینی ایران ثبت گردید و در شورای اخلاق پزشکی با کد اخلاق ۲۳- ۶۴/ ۱۲/ب به تصویب رسید.

یافته ها:

از مجموع ۶۰ بیمار مورد مطالعه، ۲۴ بیمار زن (۴۰ درصد) و ۳۶ بیمار مرد (۶۰ درصد) بودند. متوسط سن كل بیماران ۶۹/۴±۵۷/۳۹ (برای بیماران زن ۳۹ سال و بیماران مرد ۴۴ سال) بود. متوسط سن ابتلای بیماران به پسوریازیس ۳۴/۱±۱۸/۴ سال بود. ۳۷ بیمار (۷۵ درصد) مبتلا به نوع متوسط و ۲۳ بیمار (۲۵ درصد) مبتلا به نوع خفیف پسوریازیس بودند. همه بیماران در دو گروه درمانی، مطالعه را بدون ریزش نمونه تا به انتها طی کردند.

پس از ۶ ماه درمان، میزان شدت ضایعات در گروه دریافت کننده کرم بربرین در مقایسه با گروه دریافت کننده دارونما کاهش چشم گیری نشان داد به طوری که میانگین نمره PASI گروه دریافت کننده کرم بربرین از ۹۹/۳ به ۱۱/۲ و در گروه دریافت کننده دارونما از ۳٫۹۸ به ۷۱/ ۳ کاهش یافت (جدول ۱). اختلاف میانگین نمره عددی PASI قبل از دریافت کرم بربرین و دارونما تا ماه سوم معنی دار نبود ولی در طول ماه های چهارم تا ششم از نظر آماری معنی دار بود ( ۰۱۳۵ /۰>p) (نمودار ۱). در اوایل دوره درمان، ۴ بیمار از حس سوزش و خارش پس از استفاده از کرم پرپرین شاکی بودند که پس از گذشت ۱ ماه این عوارض از بین رفت.

NewPicture1024

بحث:

در مطالعه حاضر، کرم بریرین که برگرفته از گیاه دارویی زرشک می باشد در محل ضایعات پوستی بیماران مصرف گردید و اثرات بهبودی را در ضایعات پوستی بیماران نشان داد. با به کار بردن کرم بربرین به مدت ۶ ماه مداوم در محل ضایعات پوستی توسط بیماران، مجموع نمره PASI، بهبودی مشخصی را از قبل از شروع درمان تا انتهای ماه ششم درمان نشان داد. همچنین، در گروه دریافت کننده دارونما، مجموع نمره PASI، بهبودی مشخصی را از قبل از شروع درمان تا انتهای ماه ششم درمان نشان نداد. با بررسی نتایج می توان دریافت که مصرف کرم بربرین باعث کاهش بیشتر میزان ضایعات پوستی بیماران شده و توانسته است یک روند نزولی را در کاهش نمره PASI در قبل از شروع درمان تا انتهای درمان داشته باشد. در یک کارآزمایی بالینی که توسط برنشتاین و همکاران در سال ۲۰۰۶ با هدف درمان پسوریازیس با عصاره زرشک در طول ۱۲ هفته بر روی ۲۰۰ بیمار انجام گرفت مشخص شد که گروهی که داروی زرشک را دریافت نمودند نسبت به گروه کنترل بهبودی بیشتری داشتند و در ضمن بیماران عوارض مختصری همچون حس سوزش و راش های پوستی در محل استعمال کرم را گزارش کردند (۹). در مقایسه می توان گفت که در مطالعه حاضر نیز با گذشت زمان و رسیدن به ماه های آخر از شدت ضایعات پوستی در گروه استفاده کننده از داروی اصلی (کرم بریرین) بیشتر کاسته شد و نواحی پوستی مبتلا نیز در این گروه رنگ بهتری به خود گرفت. هرچند که در گروه دارونما هم کاهشی در مشکلات پوستی این بیماران با توجه به کاهش نمره مقیاس PASI مشاهده گردید ولی این کاهش کمتر از گروه مصرف کننده بربرین بود. این یافته ها بیان کننده همسو بودن نتایج مطالعه برنشتاین و همکاران با مطالعه حاضر می باشد. هم چنین عوارض خاصی در مطالعه حاضر در مقایسه با مطالعه برنشتاین و همکاران توسط بیماران گزارش نگردید. در یک مطالعه دیگر نیز که توسط گالیور و دانسکی در سال ۲۰۰۵ بر روی بیماران مبتلا به پسوریازیس انجام شد، مشخص گردید که عصاره داروی گیاهی زرشک بر روی ضایعات پوستی این بیماران موثر می باشد. در دو مطالعه دیگر بر روی بیماران مبتلا به درماتیت پوستی که یک بیماری التهابی پوست می باشد، داروی بربرین موثر شناخته شد و توانست از میزان التهاب پوست کم کند. از مقایسه نتایج مطالعه حاضر با نتایج مطالعات دیگر می توان دریافت که داروی گیاهی زرشک در کاهش مشکلات پوستی بیماران پسوریازیس موثر بوده است. از دلایل این پاسخ ها و تاثیرات مثبت درمانی می توان به اثر مهاری بربرین بر لیپواکسیژنازها و سیتوکین های التهایی مختلف (محصولات حاصل از متابولیسم لیپواکسیژناز، در بروز پسوریازیس دخالت دارند) که باعث اثر ضد التهابی و آنتی اکسیدانی بر روی پوست می شود و از شدت ضایعات پوست می کاهد و هم چنین، تأثير بربرین بر مکانیسم های ایمنی سلولی و جلوگیری از تکثیر بیش از حد کراتینوسیت ها اشاره کرد.

نتیجه گیری:

و با توجه به تأثیر مشخص کرم بربرین و کاهش بیشتر علائم در بیماران مبتلا به پسوریازیس در مقایسه با گروه استفاده کننده از دارونما، توصیه میشود که از داروهای با پایه گیاهی، بیشتر در درمان این بیماران استفاده شود به ویژه این که در مقایسه با داروهای سنتی درمان کننده این بیماران، عارضه خاصی را هم برای بیماران به دنبال ندارند، ایمن تر هستند و بهتر از طرف بیماران تحمل می شوند. در نهایت با توجه به مشکلات زیاد بیماران پسوریازیس و درمان های ناکافی آنها لزوم انجام مطالعات بالینی بیشتر در جهت شناسایی درمان های بهتر دارویی پیشنهاد می گردد.

تشکر و قدردانی بدین وسیله نویسندگان مقاله متذکر می شوند که در انجام تحقيق فوق از کمک مالی خاصی بهره مند نبودند. همچنین، از زحمات مسئولین محترم آموزشی و پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران، مسئولین بیمارستان امام خمینی اهواز و درمانگاه پوست که نهایت همکاری را در این مطالعه داشتند، سپاسگذاری می گردد.

مقاله پژوهشی:

علیرضا قربانی بیرگانی، پروین عابدی، کوروش زارع، سعید اسد پور
۱- مربی، گروه پرستاری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران، گچساران، ایران
۲- استادیار، گروه مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران
۳- مربی، گروه پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور، اهواز، ایران

درمان کمکی پسوریازیس و فلسی شدن پوست سر با فلوئید درمانی ضد شوره ۴٫۴

فلوئید درمانی ضد شوره ۴٫۴ آلسینا (Alcina Anti-Dandruff-Fluid-4.4) در درمان کمکی در بیماران مبتلا به پسوریازیس و فلسی شدن پوست سر استفاده می شود.

مشخصه ها:

حاوی سه گروه ماده فعال ضد شوره

دارای قابلیت کنترل ترشح سبوم (چربی)

قابلیت درمان شدیدترین شوره ها در عرض ۳۰ روز

درمان کمکی در بیماران مبتلا به پسوریازیس و فلسی شدن پوست سر

فاقد احساس چرب شدن مو و بدون نیاز به شستشو

حاوی فوماریک اسید، سالیسیلیک اسید، پرو ویتامین B5، گلیسیرین و عصاره شیرین بیان

موارد مصرف:

محلول درمانی تغلیظ شده مکمل قطعی درمان شوره های چرب و مقاوم

روش مصرف:

یک تیوب را روی سر ریخته ماساژ دهید، احتیاجی به شستشو نمی باشد.

برند Alcina:

برند Alcina یک گروه محصولات آرایشی – بهداشتی تخصصی است که ابتدا در سال ۱۹۳۵میلادی توسط دکتر آگوست وُلف در کارخانه دکتر وُلف آلمان تهیه و عرضه گردید. پس از آن، از سال ۱۹۴۲ جانشین ایشان، دکتر کورت ولف، این محصولات را توسعه بخشید و در سال ۱۹۶۵ کارخانه دکتر کورت ولف را، در گروه ولف، برای تولید این محصولات و دیگرفرآورده های آرایشی و بهداشتی تاسیس نمود. این کارخانه در حال حاضر برندهای پلانتور (Plantur)، آلسینا (Alcina) و آلپسین (Alpcin) را تولید می کند.

فلسفه شرکت دکتر کورت ولف در تولید محصولات Alcina عبارت است از: <<حفظ زیبایی و سلامت پوست از طریق ایجاد تعامل طبیعی در آن>>.
در واقع محققان این کارخانه با توجه به طب کهن و دستاوردهای هزاران ساله آن متوجه شدند که بهترین راه حفظ بدن و بالاخص زیبایی و سلامت پوست، بازگرداندن آن به ذات و طبیعت خود است. بدین جهت می توان گفت ویژگی های محصولات آلسینا به صورت زیر است:

۱٫ توجه به روش جالینوس در استفاده از هنر ترکیب سازی مواد برای ایجاد یک خاصیت جدید یا بهتر

۲٫ توجه به نوع پوست و خصوصیات ذاتی و مسائل ویژه هر نوع پوست

۳٫ ایجاد احساس رضایت واقعی در مصرف کننده حتی بلافاصله بعد از یکبار مصرف فرآورده

۴٫ همکاری مستمر با مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی برای بهره گیری از علم روز دنیا

۵٫ پایبندی به کیفیت در همه مراحل کار

استفاده از شامپو آلفا کید آیتم در موارد ابتلا به پسوریازیس

شامپو آلفا کید آیتم، حاوی عصاره سرو کوهی و قابل استفاده برای صورت و بدن می باشد. استفاده این شامپو برای شستشوی سر در موارد شوره خشک و شوره خشک شدید و پوسته‌های ناشی از  پسوریازیس و نیز در درمان کلاه گهواره ای کودکان توصیه می گردد. این محصول تضمین کننده نظافت پوست سر در موارد ابتلا به پسوریازیس می باشد. رایحه گل تیار و کیفیت فوق العاده این شامپو بدون خشک کردن ساقه مو، استفاده از آن را برای همه گروهای سنی و خصوصا کودکان آسان و مطبوع ساخته است.

میزان تاثیر: در مطالعات بالینی که در افراد مبتلا به پسوریازیس انجام شده است نتایج بدین شرح است:

کنترل کامل بیماری در بیماران مصرف کننده

پذیرش بیشتر از طرف بیماران با در نظر گرفتن کیفیت آرایشی محصول

سازگاری خوب با انواع پوست ها

ویژگی ها:

بی رنگ، حاوی عصاره سرو کوهی و قابل استفاده برای صورت و بدن

مناسب برای شستشو ی سر در مواد شوره خشک و شوره خشک شدید و پوسته های ناشی از پسوریازیس و نیز در درمان کلاه گهواره ای کودکان

تضمین کننده نظافت پوست سر در موارد ابتلا به پسوریازیس

رایحه گل تیار و کیفیت فوق العاده این شامپو بدون خشک کردن ساقه مو

مناسب برای همه گروه های سنی و خصوصا کودکان

ترکیبات موثر:

اسید سالیسیلیک: یک ماده کراتولیتیک است که باعث کاهش در تولید پوسته و تشکیل لایه های سلولی مرده می شود.

عصاره سرو کوهی و گیاه سدر: دارای خواص احیا ء کنندگی بوده ، روند نابودی سلول ها را کند نموده و پوست را از عفونت و خارش مصون می دارد.

اسید میوه: تحولات سلولی را تنظیم نموده و الاستیسیته پوستی را افزایش می دهد . باعث لطافت اپیدرم و رفع ناراحتی پوست می گردد.

روش مصرف شامپو آلفا کید آیتم:

از شامپو آلفا کید آیتم می توانید ۳ مرتبه در ایام هفته و هر بار به مدت ۵ دقیقه استفاده نمایید . قبل از استفاده با پزشک خود مشورت نمایید.

موارد احتیاط:

در صورت بروز هرگونه حساسیت از مصرف آن خودداری کنید.

وزن:

۲۰۰ml ساخت کشور فرانسه

استفاده از روش هیدرودرم و آبرسانی پوست برای پسوریازیس

آبرسانی به پوست یا هیدرودرمی آخرین تکنولوژی در مراقبت‌های پوستی هیدرودرمی است که با استفاده از قدرت طبیعی شفابخش کریستال‌های الماسی شکل آب و اکسیژن برای لایه برداری بدون درد استفاده شده و در نتیجه پوستی مرطوب و سالم را به فرد می‌دهد. آبرسانی به پوست یا هیدرودرمی از کلمه “هیدرات” به معنی “چیزی که باعث مرطوب شدن می‌شود” گرفته شده است. این توانایی که پوست به صورت کامل در طی فرایند، آب رسانی می‌شود، فرایند هیدرودرمی را از روش‌های دیگر لایه برداری نظیر میکرودرمی سنتی، پیلینگ شیمیایی و درمان‌های لیزری متمایز ساخته است. فرایند هیدرودرمی با ترکیب لایه برداری شیمیایی با برخی دیگر از مراقبت‌های پوستی، نوردرمانی به وسیله LED و انواع مختلف درمان‌های تهاجمی دیگر در صورت نیاز انجام می‌شود. استفاده از دستگاه هیدرودرمی جهت  تسکین و کاهش علائم بیماری پسوریازیس به خصوص بر روی پوست صورت، سر و گردن کارایی دارد.

هیدرودرمی یا آبرسانی پوست بهترین روش درمانی برای پسوریازیس بدون استفاده از مواد شیمیایی است. با روش آبرسانی پوست بیماری‌های دیگر پوستی را هم می‌توان درمان نمود از جمله:

خطوط چین و چروک

تجمع رنگدانه ها

هایپر پیگمنتاسیون (به عنوان مثال نقاط سیاه از پوست، مانند لکه‌های سن قهوه‌ای)

اسکار

خلل و فرج بزرگ (به عنوان مثال، دانه‌های سرسیاه)

پوست چرب یا مستعد آکنه

چه افرادی برای هیدرودرمی مناسب هستند؟

آبرسانی پوست برای مردان، زنان و همه رنگ‌های پوست مناسب است.

بهبود بافت پوست

بهبود چین و چروک

حذف رنگ دانه‌های ناخواسته

تجدید حیات پوست

این روش یک روش مکمل برای درمان‌های دیگر مشکلات پوستی مثل درمان آکنه و پسوریازیس است

دوران بهبود و ریکاوری پس از هیدرودرمی چقدر طول می‌کشد؟

درمان معمولاً ۳۰ دقیقه و متناسب با گزینه‌های جانبی مورد نیاز در طول درمان مثل نوردرمانی به وسیله LED و… طول می‌کشد. بسیاری از بیماران بلافاصله پس از درمان می‌توانند به فعالیت‌های روزمره خود بازگردند.

چقدر زمان می‌برد تا من نتایج هیدرودرمی را مشاهده کنم؟

این روش طبیعی و بدون درد، بافت و ظاهر پوست را به طور چشمگیری یک روز پس از درمان بهبود می‌بخشد.

چند مرتبه انجام عمل هیدرودرمی مورد نیاز است؟

برای مشخص کردن تعداد دفعات آبرسانی پوست یک مشاوره اولیه مورد نیاز است سپس ما تعداد جلسات مورد نیاز را برای گرفتن نتایج مطلوب پیشنهاد خواهیم داد. برای مثال برای اسکار یا رنگدانه های ناجور قانونا ما حداقل ۱۰ جلسه درمانی را پیشنهاد می‌کنیم که معمولاً هر ۱۰ تا ۳۰ روز یک مرتبه انجام می‌شود.

عوارض جانبی بعد از عمل چیست؟

پوست شما به طور موقت صورتی رنگ یا کمی روشن‌تر شده که به نوع و رنگ پوست صورت بستگی دارد. البته عوارض آبرسانی پوست کاملاً موقتی بوده و ۱۵ تا ۳۰ دقیقه به طول می‌انجامد. شما قادر خواهید بود بلافاصله به فعالیت‌های روزانه خود پس از عمل ادامه دهید.

آیا هیدرودرمی روشی بی خطر است؟

در لایه برداری‌های شیمیایی عموماً از اسیدها، فنول ها، اکسید روی و اکسید آلومینیوم برای برداشتن لایه پوست استفاده می‌شود. در هیدرودرمی به صورت طبیعی از آب، هوا و ویتامین‌ها با سرعت مافوق صوت برای برداشتن لایه‌های مرده پوست و منافذ باز با حداقل عوارض جانبی استفاده می‌شود. همه مراحل هیدرودرمی یا آبرسانی پوست هم برای مشتری و هم برای کارکنان کاملاً بی خطر است. در هیدرودرمی از هیچ فرمی از افزایش نور استفاده نمی‌شود.

هیدرودرمی در چه مناطقی از بدن قابل انجام است؟

به طور معمول در صورت، گردن و نواحی دکولته قابل اجراست. البته هیدرو درمی در هر نقطه از بدن که نیاز به لطیف سازی، تمیزکنندگی عمیق و آبرسانی داشته باشد از جمله دست‌ها و پاها، سینه و نواحی کمر و حتی آرنج‌ها قابل انجام است.

پاکسازی پسوریازیس با یک رژیم درمانی در سه ماه

تا زمانی که مفهوم اثرات تغذیه ای روی پوست به طور کامل درک نشده باشد، مبارزه با شکست مواجه خواهد شد. موارد استعمال خارجی به شکل سالوها، کرم ها و حتی نور ماوراء بنفش در بسیاری از موارد برای پاک کردن پوست کمک رسان هستند، اما در بهترین حالت آنها را تسریع می کنند، و قبل از مدت طولانی، این حالت معمولا عود می کند و اغلب بدتر از قبل می شود. برای افراد نسبتا کمی که تجربیات خودبخود در خصوص بیماری را تجربه کرده اند و هیچ نشانه ای از بازگشت ندارند، من به آنها می گویم که باید از ستاره های خوش شانسی خود سپاسگزار باشند. بنا به دلایلی که ممکن است هرگز شناخته نشود، این تعداد اندک خوش شانس از یک عمر پر اضطراب و درد آفرین رهایی یافتند.

با این حال، به افرادی که شانس کمتری دارند می گویم که آرام باشید! همه چیز به آخر نرسیده است. حتما راه حلی برای مشکل شما وجود دارد این چیزی است که در بسیاری از موارد به اثبات رسیده است. این یک خوشبختی برای بیمارانم و همچنین برای خود من است، که بتوانیم دانش مربوط به این راه جایگزین را با شما در خلال این صفحاتی که دنبال می کنید به اشتراک بگذاریم.

آیا رژیم کارایی دارد ؟

علاقه من به پسوریازیس واقعا زمانی آغاز شد که من در دنور، کلرادو کارآموز بودم. اولین موردی که من دیدم، آقای D.H.، یک کشاورز محصولات لبنی با چهره ای دلپذیر و مشتاق از نیوجرسی جنوبی بود. از آنجاییکه ما از در همان ایالت بودیم، یک رابطه دوستی پزشک و بیمار بین ما ایجاد شد. هر چند که در آن زمان فقط می توانستم موارد کمی را نسبت به شرایط ایشان انجام دهم، اما او هر ساله به بیمارستان واقع در دنور می آمد تا از روزهای آفتابی و خورشید کلرادو استفاده کند. او می گفت که این نور، حتی اگر موقتی باشد، همیشه به پاک سازی پوستش کمک می کند. مبارزه بیست ساله اش با پسوریازیس من را خیلی ترغیب کرد و شدیدا مرا علاقه کرد تا به یادگیری همه چیز در مورد این بیماری بپردازم. با کارهایی که انجام شد متوجه شدم که پانزده سال گذشت، تا من بتوانم مجددا آقای D.H. را در خانه اش در نیوجرسی ملاقات کنم، که در آنجا من توانستم نتایج موفقیت آمیز به دست آمده از موارد اولیه را به وی نشان دهم.

در عین حال، من هر گونه اطلاعاتی را که می توانستم در خصوص پسوریازیس جمع آوری کنم، نگهداری کردم. به نظر می رسید تا زمان بررسی پرونده های مربوط به این بیماری – به عنوان عضو بنیاد ادگار کایس در ساحل ویرجینیا- که در دسترسم بود هیچ وعده ای محقق نشد. (بنیاد ادگار کایز، خواهر خوانده سازمانی برای انجمن تحقیقات و روشنگری [ARE]، دفاتر مرکزی مواد کایز می باشد.) پرونده های متعدد برای محققان جدی در دسترس می باشد، که بیش از سی و یک هزار عضو و همچنین بخش عمومی را شامل می شوند.) من به دقت دو جلد درباره پسوریازیس را در پرونده های در حال گردش مطالعه نمودم و موفق شدم تا اطلاعات را در قالب یک کار عملی خلاصه کنم. “چرا که نه؟” فکر کردم از آنجایی که orthodox medicine برای پاسخ ها هنوز در حال تامل می باشد، این سوال باز بود. به طوری که به درستی توسط Norman Cousins، نویسنده محبوب ملی کتاب آناتومی بیماری، اظهار داشت: “هنر درمان هنوز جنبه مرز حرفه ای دارد.” من تجزیه و تحلیل اطلاعات و تبدیل آن به یک برنامه عملی را آغاز نمودم. زودتر از اینکه اولین بیمار پسوریازیس را ملاقات کنم، فرمول بندی این فرضیه اثر بخش به اتمام نرسید.

در واقع، آقای ویلیام کالمون به دلیل یک مشکل نخاعی، نه پسوریازیس به نزد من آمد. (توجه داشته باشید که برای استفاده از نام کامل آقای کالمون از طرف ایشان این اجازه را دارم.) هنگامی که ایشان برای معاینه اولیه لباسش را در آورد، واکنش من عدم باور این بیماری بود. در اینجا با یک مورد غیر قابل تشخیص و نسبتا شدید پسوریازیس مواجه بودم. من تصمیم گرفتم تا بجای بحث در مورد یک بیمار جدید در اولین ملاقاتمان، فقط این واقعیت را ثبت کنم که وی مبتلا به پسوریازیس است.

تلاش های من بر مشکلات ستون فقرات او متمرکز شد، که به تدریج فروکش کرد و سپس محو شد. در طول هر دیدار، همانطور که ما صحبت کردیم، مطالعاتم را در زمینه پسوریازیس و منبع اطلاعاتم را متمرکز می کردم و به آرامی به دنبال منافع ایشان بودم. با گذشت زمان، مشکل پشت ایشان مرتفع شد، او آماده بود تا با استفاده از این رویکرد جدید در درمان پسوریازیس، در انجام آزمایش به من بپیوندد.

آقای کالمون تقریبا همه روش ها را بدون نتیجه برای مدت بیش از پانزده سال امتحان کرده بود. او یک مورد معمول از پسوریازیس متداول با خونریزی، خارش، پوسته پوسته شدن، و دیگر علایمی که همراه این شکل از بیماری می باشد بود. در ۲۱ ژوئیه ۱۹۷۵، ما رژیم را با همکاری کامل همسرش مینی با دستورالعمل های خاصی که در دست داشت، آغاز کردیم و او مطب را ترک کرد و به ایشان گفته شد تا پس از یک هفته مراجعه کند.

او در زمان تعیین شده برگشت، در اتاق معاینه لباسش را در آورد و ضایعاتش را به من نشان داد. من از نتایج شگفت زده شدم آنها حداقل به میزان ۵۰ درصد بهبود یافته بودند. بنابراین بدیهی است که روند درمانی در حال پیشرفت است. ضایعه بزرگ در ران راست و چندین مورد نیز در ناحیه کمر و ستون فقرات ایشان در حال حاضر به رنگ صورتی روشن و بدون پوسته است. آنها هفت روز پیش دچار خونریزی و پوسته پوسته شدن بودند.

حدود سه ماه طول کشید، اما در ۱۶ اکتبر ۱۹۷۵، آقای کالمون دیگر از قربانیان پسوریازیس محسوب نمی شد. تمام ضایعات به طور کامل از بین رفته بودند، به طوری که انگار کسی بر روی پشتش از پاک کننده استفاده کرده باشد.

او با امید اینکه دیگر بیماران مبتلا به پسوریازیس که از رژیم ارائه شده استفاده می کنند و من برای آنها از اطلاعات ارائه شده در مواد کایس استفاده کرده ام بتوانند از این بیماری رهایی پیدا کنند موافقت خود را جهت ثبت سوابق پرونده برای نمایش در کتابخانه بنیاد ادگار کایس اعلام نمود. با توجه به تاریخچه و عکس هایش که به صورت یک ویترین ویژه شیشه ای در کتابخانه (همراه با موارد مربوط به چند بیمار دیگرم) نشان داده شده است، امضای آقای کالمون وجود دارد که می توان به آن اشاره کرد: “بدین وسیله عکس هایی که در این گزارش ارائه شده اند و همچنین توالی گرفتن آنها تأیید می شود، در واقع فواصل مشخص شده در این گزارش شده توسط مطب دکتر John A. A. Pagano در نظر گرفته شده است. بیماری پسوریازیس که در طی پانزده سال گذشته رنج فراوانی نسبت به آن داشته ام، در مدت سه ماه از شروع درمان، عملا “پاکسازی شده است”. من صادقانه می توانم اذعان کنم که هیچ برگشتی نسبت به آن نداشته ام.”

ویلیام کالمون:

آقای کالمون باقی مانده تمام ضایعات را از زندگی خود پاک کرد. او بنا به دلایل غیر مرتبط با این موضوع فوت کرد. او همیشه در حافظه من به عنوان اولین بیماری که با پیروی از این رویکرد جدید طبیعی برای بهبودی بیماری، شفا پیدا کرده بود باقی می ماند. آقایCulmone با توجه به روحیه غیر خودخواهانه خود و تمایلش نسبت به در نظر گرفتن نظم و ترتیب فردی، به همه قربانیان پسوریازیس کمک شایانی نمود.

بیمار: ویلیام کالمون

سن: ۶۵ سال

مدت زمان ابتلا به بیماری: ۱۵ سال

در شروع رژیم: کمتر از ۳ ماه بعد

موارد بعدی:

مورد شدید بعدی مراجعه کننده به من خانم B.K. بود، که بهبود وضع ایشان به چهار ماه زمان نیاز داشت. پس از ایشان یک پسر بچه کوچک، A.S.، مراجعه داشت که وی نیز در مدت چهار ماه توانست پاسخ خوبی نسبت به درمان دریافت کند. پس از وی E.L.، یک دختر بچه کوچک مراجعه کرده بود، که درمانش حدود سه ماه به طول انجامید. دیگر بیماران نیز با موفقیت سریع و خوبی مواجه بودند. به هر حال مرگ حتمی بود و سرنوشت من تعیین شده بود. من می دانستم که مجبورم تحقیقاتم را ادامه دهم تا زمانی که به شواهد غیرقابل پیش بینی برسم که آن نیز در واقع درمان پسوریازیس بود.

به زودی برای بیمارانم و برای من آشکار شد که واقعا به نتیجه ای رسیدیم. هنگامی که مواردی از این دست توانستند جواب خوبی دریافت نمایند، هرچند که پاسخ در سطوح مختلفی بود، ما فقط می توانستیم این نتیجه را بگیریم که ما کار را درست انجام داده ایم. گام بعدی برای من این بود که همه چیز را در مورد پسوریازیس از ارتدوکس و همچنین دیدگاه کایسونیاد بیاموزم. با بهره گیری از دانش ارائه شده توسط هر دو مدرسه فکری، من دهه بعدی را برای درمان بیماران مبتلا به پسوریازیس اختصاص دادم، اما تنها پس از فرآیندهای پزشکی خسته شده بودم. نتایج آن سالهای تحقیق در ادامه آمده است.

آیا واقعا این روش رژیم درمانی کارایی دارد؟

این سوالی است که اغلب از سوی افرادی که در جستجوی پاسخی در مورد این مضرات پوستی هستند پرسیده می شود. پاسخ من برای این سوال تأکید بر بله و خیر است. من تلاش نمی کنم که بخواهم جذاب  باشم و این یک واقعیت است.

پاسخ بله برای بسیاری از بیماران که به طور جدی خود را نسبت به رژیم متعهد می دانند، صادق است. برای آن دسته از بیمارانی که آن را پیگیری می کنند، نتایج می تواند به شکلی مطلوب باشد که گویی هرگز به پسوریازیس مبتلا نبوده اند. شاید مهمتر از همه این نکته باشد، که آنها به ندرت، در صورت وجود، مجددا نزد من می آیند.

افرادی که فقط نتایج متوسطی را کسب کرده اند یا به صورت کامل رژیم را ادامه نداده اند (خسته شدند، در رژیم کم کاری کردند) و یا اینکه نگرش خوبی نداشتند. “خوب، من می دانم که این روش کارایی ندارد، بنابراین من اکنون همه چیز را متوقف کرده و هر چیزی را دلم بخواهد می خورم و در صورتی که ببینم وضعیت قبلی برگشته در نهایت مجددا رژیم را دنبال خواهد کرد.” اما آنها به ندرت این کار را انجام دادند. با این وجود، یک مورد انجام گرفته است: آنها دیگر از این بیماری نمی ترسند.

هیچ یک از جنبه های پاسخ من تقریبا همیشه از عدم توانایی یا عدم تمایل بیماران نسبت به نظم دهی برای خودشان ناشی می شود. آنها همان چیزی که ذهن خودشان دارند. این موضوع اشکالی ندارد – همه ما موافق آن هستیم. اما این موضوع همانند اذعان یک ستاره ورزشکار است که می گوید: “من می خواهم بزرگترین دونده در دنیا باشم، اما از من نخواهید که سیگار نکشیم!” این اتفاق رخ نخواهد داد.

بنابراین، پاسخ به سوال اصلی بله است، رژیم برای اکثر افرادی که به اندازه کافی آن را ادامه می دهند کارایی دارد؛ و خیر است، و عدم کارایی آن برای گونه ای از افراد است که با آن بازی می کنند و آن را به اندازه کافی جدی نمی گیرند، و همیشه به دنبال یک درمان سریع هستند.

سوال واقعی این نیست که “آیا این روش درمانی کارایی دارد؟” بلکه از این قرار است که “آیا بیمار روی آن کار می کند یا خیر؟” و راز موفقیت یا شکست در این نکته نهفته است.

مسیر ادامه دادن:

برای منتقدانی که اعلام می کنند، “این نظریه هرگز به صورت علمی ثابت نشده است”، از آنها می پرسم، چه اتفاقی افتاده است؟ چه تعداد از مردم می دانند که تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد از کل اختراعات پزشکی توسط مطالعات علمی حمایت می شوند؟ گفته David M. Eddy, MD, PhD, دانشگاه دوک و دفتر حسابداری دولتی ایالات متحده، به این معنی است که حداقل ۸۰ درصد آنها این حمایت را ندارند!

در طول تاریخ طولانی موارد بهبودی، درمان، مزایا و درمان بسیاری از بیماری ها بدون تایید متخصصین علمی رخ داده است. اگر این طور نبود، نوع بشر مدت ها پیش از بین رفته بود.

توصیه من به بیمارانم این است، فقط به تکمیل درمان خود بپردازید! به مشاهده شواهد، ملاقات با سایر بیماران و تصمیم گیری برای خودتان بپردازید. دانشمندان در نهایت به این موضوع می رسند، اما در عین حال، شما می توانید خوب شوید!

مشاوره رایگان با کلینیک اکسی مد:

بیماران پسوریازیس می توانند جهت مشاوره پزشکی در مورد این روش درمانی به صورت رایگان با شمارۀ ۲۶۲۰۷۹۸۸-۰۲۱ و ۲۶۲۰۷۹۳۷-۰۲۱ تماس گرفته و سوالات خود را مطرح نمایند تا تیم پزشکی اکسی مد به سوالات آن ها در ساعات کاری ۹ صبح تا ۱۹ شب پاسخ دهد.

منشا و منبع بیماری پوستی پسوریازیس

همانطور که قبلا ذکر شد، برای درک دلیل تظاهرات بیرونی پسوریازیس، باید به دنبال پیدا کردن منشا آن در داخل بدن باشیم. با توجه به نظریه هایی که توسط کایس ارائه شده است، منبع این بیماری در روده یافت می شود. اینجا جایی است که پسوریازیس آغاز می شود و تا زمانی که این واقعیت به طور کامل درک گردد، درمان بر اساس این فرض ادامه می یابد، با اعتماد به نفس کامل بر این باورم که این وضعیت همچنان ادامه دارد.

در ایجاد پسوریازیس، دیواره ها در مناطق خاصی از روده باید نازک و متخلخل باشند. هنگامی که این مورد اتفاق می افتد، مواد سمی که معمولا از طریق روده منتقل می شوند و در نهایت توسط بدن از طریق این دیواره ها دفع می شوند، وارد سیستم لنفاوی می شوند و در جریان خون نفوذ می کنند. سیستم تصفیه طبیعی بدن، عمدتا کبد و کلیه ها، پس از آن تلاش می کند تا این سمومی را که در خون ایجاد می شوند را فیلتر کنند. ممکن است مدتی طول بکشد، اما دیریا زود انباشت بیشترسموم در این ارگان ها می تواند به عدم کارایی موثر آنها شود. هنگامی که این اتفاق رخ دهد، سیستم های تصفیه ثانویه یا پشتیبان بدن تلاش می کنند تا به فرایند حذف کمک کنند. هنگامی که کبد، غده فیلتر کننده اصلی در بدن، با بار بیش از حد مواجه باشد، پوست باید به نجات آن برسد و به حذف سموم کمک کند. هنگامی که کلیه ها با بار بیش از حد سر و کار داشته باشند، ریه ها به کمک می آیند. این مفهوم به وضوح در آثار Henry Bieler, MD توضیح داده شده و در فصل بعد مورد بحث قرار می گیرد.

مرور مختصری بر آناتومی:

دستگاه گوارش، ناحیه ای که در ابتدا در بحث ابتلا به پسوریازیس درگیر می شود، در واقع یک لوله طولانی است که در طول آن، وظایف گوناگون از هضم مواد غذایی تا حذف مواد زائد انجام می گیرد.

هنگامی که غذا به دهان وارد می شود، آنزیم های خاص شروع به شکستن آن به اجزا کوچکتر می کنند تا برای جذب نهایی و جذب در روده کوچک آماده شوند. قبل از اینکه غذا به بخش پیچش و چرخش روده کوچک برسد، باید از بخش مستقیم لوله به نام مری عبور کرده و وارد معده شود. ممکن است انجام این کار به ساعت ها وقت نیاز داشته باشد، که در این حالت غذا توسط آنزیم های بیشتر و اسیدهای خاص قبل از عبور از بخش اول روده کوچک، دوازدهه، که تنها حدود دوازده اینچ طول دارد احاطه می شود.

دستگاه گوارش طبیعی:

سپس به بخش بعدی روده کوچک وارد می شود، که jejunum نامیده می شود، که آن نیز به نوبه خود به ileumمنتهی می شود. در همین نواحی است که به ویژه دوازدهه با ژیوموم روبرو می شود، و دیواره های روده ای در پسوریاتیک نازک و صاف می شوند و امکان انتقال سموم فراهم می شود. با این حال، ممکن است این انتقال در هر جای طول کانال گوارشی اتفاق بیفتد. این مورد نفوذپذیری روده ای نام دارد که معمولا تحت عنوان سندرم روده تحریک پذیر شناخته می شود.

برای تسهیل در درک سندرم روده تحریک پذیر، به آثار چشمگیر Zoltan P. Rona, MD, MSC از تورنتو کانادا ارجاع می دهم، که شرح مختصری از این بیماری شناخته شده را ارائه می دهد:

سندرم زخم نشتی نامی است که به یک اختلال بسیار رایج در سلامتی مربوط می شود که در آن نقص اساسی آلی (ضایعه) یک پوشش روده ای است که نفوذپذیرتر (متخلخل) از حد نرمال است. فضاهای غیر طبیعی بزرگ بین سلول های دیواره روده به مواد سمی اجازه ورود به جریان خون را می دهند که این مواد در شرایط سالم می توانند دفع شوند و از بین بروند. در این حالت روده نشت پذیر می شود که بدین ترتیب باکتریها، قارچ ها، انگل ها و سموم، پروتئین غیر متمرکز، چربی و مواد زائد که به طور طبیعی و در حالت سالم در جریان خون جذب نمی شوند، از طریق یک شکم آسیب دیده، بیش از حد نفوذ پذیر، متخلخل یا غلیظ عبور می کنند.

دکتر رونا می گوید که سندرم روده تحریک پذیر “تقریبا همیشه با بیماری های خود ایمنی همراه است، و برگشت بیماری های خود ایمنی به درمان التهاب دستگاه گوارش بستگی دارد.” او به بیماری های مربوط به این دسته مانند لوپوس، آرتریت روماتوئید، مولتیپل اسکلروز، فیبرومیالژیا، سندرم خستگی مزمن، سرگیجه، بیماری کرون، کولیت اولسراتیو و دیابت اشاره داشت، که به طور مستقیم به دیواره بیش از حد نفوذ پذیرروده مرتبط هستند. با توجه به مشکلات نشت روده، ما نسبت به ویروس ها، باکتری ها، انگل ها و کاندیدا (عفونت های مخمری) مقاومت کمتری پیدا می کنیم. اینها تنها تعداد کمی از بیماری ها یا شرایطی هستند که در حال حاضر دقیقا مورد بررسی قرار گرفته اند که منشا آنها یک نشت روده ای می باشد.

جالب اینجاست که ادگار کایس اولین کسی بود که این توضیح را برای علت پسوریازیس، در بیش از شصت سال پیش ارائه داد. او این فرایند اسمزی را که در روده ها رخ می دهد، تحت عنوان سم زدایی که از طریق دیواره روده های نازک رخ می دهد توصیف نمود. اگر چه او به طور خاص به  “نفوذپذیری روده” یا “روده نشت کننده” اشاره نکرد، کاملا واضح است که او همان پدیده را با استفاده از زبان روز خود توصیف کرده است.

چرا دیواره ها نفوذ پذیر می شوند

دکتر رونا علل زیر را در ارتباط با تخریب دیواره روده که باعث ایجاد سندرم روده تحریک پذیر می شود، ذکر می کند:

آنتی بیوتیک ها، زیرا آنها منجر به رشد بیش از حد غده های غیر طبیعی دردستگاه گوارش (باکتری، انگل، کاندیدا، قارچ) می شوند

الکل و کافئین، که تحریک کننده های قوی برای روده محسوب می شوند

غذاها و نوشیدنی های آلوده به انگل

مواد شیمیایی در غذاهای تخمیر شده و فرآوری شده

کمبود آنزیم

تجویزکورتیکواستروئیدها (پردنیزون)

رژیم غذایی غنی از کربوهیدرات های تصفیه شده (به عنوان مثال، آب نبات، کلوچه ها، کیک، نوشابه، نان سفید)

تجویزهورمون ها (قرص های کنترل زایمان)

میکوتوکسین های قالب و قارچی در دانه های ذخیره شده، میوه ها و کربوهیدرات های تصفیه شده

همچنین من موارد زیر را نیز اضافه می کنم، که به هر کدام از آنها خواهیم پرداخت:

یبوست مزمن

دفع نادرست

عدم دريافت روزانه میزان آب کافي

غذاهای دارای چربی اشباع فراوان

“nightshadeها”، به ویژه گوجه فرنگی، که دارای آنزیمی هستند که برای بیماران مبتلا به پسوریازیس، اگزامت و آرتریت به شدت مخرب می باشد

سیگار کشیدن

احساسات منفی مانند ناراحتی، ترس و اضطراب

افسردگی

اختلالات ستون فقرات

عوامل ارثی

بازسازی دیواره ها:

همانطور که می بینید، دلایل زیادی وجود دارد که موجب می شود تا دیواره روده شکننده و متخلخل شود. خبر خوب این است که ترمیم و احیاء این دیواره ها به خوبی در دسترس فرد معمولی قرار دارد، زیرا لومن داخلی (دیواره) که مانع ایجاد عناصر نامطلوب می شود هر شش روز تجدید و بازسازی می شود، که البته مصرف مواد مضر باید متوقف شده و سایر مواد سودمند مورد استفاده قرار گیرند.

دو ماده اولیه که به صورت داخلی استفاده می شود، که من با موفقیت آن را مورد استفاده قرار می دهم، پودر گشنیز و گوشت زعفران زرد آمریکایی هستند.هر دوی این مواد به صورت یک چای آماده شده و با هدف بهبودی دیواره های داخلی روده و تصفیه کامل کانال گوارش غذا مورد استفاده قرار می گیرند.

چین های ایجاد شده در سراسر روده:

مواد غذایی که در این مرحله از هضم chyme نامیده می شوند، به داخل ileum منتقل می شوند، طولانی ترین قسمت روده کوچک تقریبا بیست و سه فوت می باشد که در آن مواد مغذی جذب شده و مواد زائد به روده بزرگ و سپس کولون منتقل شده و در نهایت دفع می شود.

دیواره های بیشتر قسمت های روده بایستی در هر لحظه در معرض شرایط خاصی قرار داشته باشند که باید به جذب و حرکت محتویاتی که از طریق آن عبور می کنند، کمک می کند. این چین ها در نیمه انتهایی دوازدهه آغاز می شود و تا انتهای jejunum و همچننی تا نیمه ileum ادامه می یابد. این بخش ها بیشتر روی انعطاف پذیری duodenojejunal تمرکز دارند.

نقطه شروع:

با توجه به اطلاعاتی که توسط کایس ارائه شده است، زمانی که این چین ها صاف می شوند، همان طوری که در پسوریاتیک نازک شده اند، در این حالت امکان عبور سموم از طریق دیواره ها و در نهایت انتقال آنها به جریان خون فراهم می شود. از جنبه آناتومیک، آنها دایره های  plicae (دریچه هایKerckring) نامیده می شوند.

اگر چه انتقال این سموم عمدتا در خلال خمش دوازدهه رخ می دهد، اما این نفوذ سموم احتمالا ممکن است در سراسر طول روده کوچک و بزرگ برای افراد مبتلا به پسوریازیس اتفاق بیفتد. بنابراین، این ایده در این رویکرد جدید جهت این بیماری دو برابر می شود: (۱) قطع یا کاهش ترجیحی مصرف آلاینده های دستگاه گوارش و (۲) تقویت این دیواره های متخلخل روده.

چرا دیواره روده نازک می شود؟

در رساله ی ۱۹۶۸ برای بخش تحقیقات پزشکی بنیاد ادگار کایز، Frederick D. Lansford Jr، MD، گزارش داد که صاف شدن دیواره های روده همیشه یک دلیل ثابت ندارد، اما اغلب به دلیل عدم هماهنگی نامناسب در سیستم های حذف کننده می باشد.

بدون تردید، برخی از شرایطی که سبب تضعیف حذف می شوند، با یکدیگر همپوشانی دارند و سبب ایجاد سم می شوند و بدین ترتیب افزایش اسید های موجود در خون می شوند که باید همیشه قلیایی باشد. مقدار اسید خون باید کاهش یابد. این مبنای این روش رژیم درمانی است که در متن های بعدی سایت ارائه خواهد شد.

روند تولید سموم که من در اینجا به آن ارجاع می دهم تنها از طریق همان عناصری که قبلا با اثر سمی بر روی بدن مانند مونوکسید کربن، اکسید نیتروژن، هیدروکربن ها، سیکلامات و بسیاری دیگر شناخته شده است، صورت نمی پذیرد بلکه همچنین مواد دیگری نیز وجود دارد که شایع تر هستند، اما کمتر مشکوک هستند، که در این راستا می توان به خصوص به غذاهای خاصی که لزوما روی افراد معمولی تاثیر نمی گذارد، اما در موارد پسوریاتیک تاثیر زیادی دارد. این مواد به عنوان آلرژن ها عمل می کنند و زندگی افرادی را که از پسوریازیس رنج می برند را به یک زندگی جهنمی تبدیل می کنند. بنابراین کنترل این بیماری در وحله اول با یادگیری نحوه شناسایی آن دسته از غذاهایی که موجب واکنش های بیش از حد سمی در بدن می شوند و و نیز اولویت بخشیدن به اجتناب از مصرف آنها با هر هزینه ای، قابل انجام است.

چرا دیواره روده مختل می شود؟

هنگامی که دیواره های روده از قبل نازک و به خطر افتاده باشد، آنها نسبت به عفونت تخمیری قارچی حساسیت بیشتری خواهند داشت. مخمری که در چین های روده (به علت سطوح بالای pH اسیدی که از خوردن بیش از حد غذاهای دارای مخمر فراوان، به ویژه شکر و محصولات آرد سفید یا از مصرف بیش از حد آنتی بیوتیک ها جمع می شود می تواند از مخمر طبیعی و مفید به مخمر قارچی تغییر پیدا کند. این مخمر قارچی جدید دارای ریشه هایی (ریزوئید) می باشد که می تواند برای جستجو برای غذا در دیواره نفوذ کرده و به تغذیه از مواد مغذی حاصل از خون بپردازد بنابراین مسیرهای عبور برای ماکرومولکول های سمی جهت تهاجم به سیستم گردش خون به وجود می آید. نتیجه “pinholes” منبع اصطلاح ” روده نشت کننده” می باشد. مواد زائد یا سموم که معمولا به خارج از بدن منتقل می شوند، اکنون می توانند مسیری جهت ورود به خون پیدا کنند. مخمرهای قارچی را از بین ببرید و بدین ترتیب روده بهبود می یابد و از نشت بیشتر در خون جلوگیری می کند. بهترین روش این است که از مصرف مواد غذایی که اساسا موجب بروز مشکل می شوند – مصرف بیش از حد کربوهیدرات ها و قند – اجتناب کنیم و به جای مصرف بیشتر مواد غذایی که به ما در رفع مشکل کمک می کنند – مانند روغن زیتون و سیر و همچنین ماست ارگانیک ساده با بافت های زنده – بپردازیم و بدین ترتیب شانس بازیابی بسیار افزایش خواهد یافت.

ایمن‌ترین و موثرترین درمان برای پاک کردن پسوریازیس کدام درمان است؟

پسوریازیس (Psoriasis) یک بیماری با واسطه ایمنی در برخی از افراد دارای سابقه ژنتیکی است. این وضعیت به صورت اثرات التهابی روی پوست یا مفاصل، یا هر دو ظاهر می‌شود، و تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی دارد. هر چند که در حال حاضر درمانی برای پسوریازیس وجود ندارد، استراتژی‌های مختلف درمان امکان کنترل پایدار علائم و نشانه‌های بیماری را فراهم می‌کند.

چندین کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده (RCTs) به مقایسه اثربخشی درمان‌های سیستمیک مختلف برای پسوریازیس در برابر پلاسبو پرداختند. با این حال، با توجه به تعداد محدودی از کارآزمایی‌هایی که به مقایسه مستقیم آن‌ها به صورت سربه‌سر (head to head) پرداختند منفعت نسبی این درمان‌ها نامشخص باقی مانده است، به همین دلیل ما تصمیم به انجام یک متاآنالیز شبکه‌ای (network meta-analysis) گرفتیم.

اهداف:

مقایسه اثربخشی و ایمنی عوامل سیستمیک معمول (آسیترتین (acitretin)، سیکلوسپورین (ciclosporin)، استرهای فوماریک اسید (fumaric acid esters)، متوترکسات (methotrexate))، مولکول‌های کوچک (اپرمیلاست (apremilast)، توفاسیتینیب (tofacitinib)، ponesimod)، anti-TNF آلفا (anti-TNF alpha)، اتانرسپت (etanercept)، اینفلیکسیماب (infliximab)، ادالیموماب (adalimumab)، سرتولیزوماب (certolizumab))، anti-IL23.12 (آستکینوماب (ustekinumab)) anti-IL17 (سکوکینوماب (secukinumab)، ایکسیکیزوماب (ixekizumab)، برودالوماب (brodalumab))، anti-IL23 (guselkumab، tildrakizumab)، و سایر بیولوژیک‌ها (الفاسپت (alefacept)، ایتولیزوماب (itolizumab)) برای بیماران مبتلا به پسوریازیس متوسط تا شدید و برای ارائه رتبه‌بندی این درمان‌ها با توجه به اثربخشی و ایمنی آن‌ها.

روش های جستجو:

ما پایگاه‌های اطلاعاتی زیر را تا دسامبر ۲۰۱۶ جست‌وجو کردیم: ثبت تخصصی گروه پوست در کاکرین، پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials)، MEDLINE، Embase، و LILACS. همچنین ما پایگاه ثبت ۵ کارآزمایی و گزارش‌های سازمان غذا و داروی امریکا (FDA) و آژانس دارویی اروپا (EMA) را جست‌وجو کردیم.

ما فهرست منابع مطالعات انتخاب شده و حذف شده را برای منابع بیشتر مربوط به RCTهای مرتبط کنترل کردیم. ما پایگاه‌های اطلاعاتی کارآزمایی مربوط به تعدادی از شرکت‌های داروسازی را جست‌وجو کرده و خلاصه‌مقالات کنفرانس تعدادی از جلسات درماتولوژی را به صورت دستی جست‌وجو کردیم.

معیارهای انتخاب:

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (RCTs) مربوط به درمان‌های سیستمیک و بیولوژیک بزرگسالان (بالای ۱۸ سال) مبتلا به پلاک متوسط تا شدید پسوریازیس یا آرتریت پسوریاتیک که پوست آن‌ها از لحاظ بالینی مبتلا به پسوریازیس متوسط تا شدید تشخیص داده شده، در هر مرحله از درمان، در مقایسه با پلاسبو یا یک عامل فعال دیگر.

گردآوری و تحلیل داده‌ها:

۳ گروه متشکل از دو نویسنده مطالعه مروری به‌طور مستقل انتخاب مطالعه، استخراج داده‌ها، ارزیابی «خطر سوگیری» (Bias)، و تجزیه‌و‌تحلیل‌ها را انجام دادند. برای مقایسه درمان‌های مطلوب و رتبه‌بندی آن‌ها با توجه به اثربخشی (بر اساس اندازه‌گیری نمره شاخص منطقه و شدت پسوریازیس (PASI) 90) و قابلیت پذیرش آن‌ها (اثرات جانبی جدی معکوس) ما داده‌ها را با استفاده از متاآنالیز دوتایی و شبکه‌ای (NMA؛ pair-wise and network meta-analysis) ترکیب کردیم.

ما اطمینان شواهد به دست آمده را از NMA برای دو پیامد اولیه با توجه به GRADE، ارزیابی کردیم؛ ما شواهد را بسیار پایین، پایین، متوسط، یا بالا ارزیابی کردیم. در جایی که داده‌ها نامشخص بود یا از دست رفته بود با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم.

نتایج اصلی:

ما ۱۰۹ مطالعه را در مطالعه مروری خود انتخاب کردیم (۳۹۸۸۲ شرکت‌کننده تصادفی‌سازی شده، ۶۸% مرد، همگی در بیمارستان به کار گرفته شدند). میانگین کلی سن ۴۴ سال بود؛ میانگین کلی نمره PASI در ابتدای مطالعه ۲۰ بود (محدوده: ۵٫۹ تا ۳۹). اکثر این مطالعات با پلاسبو کنترل شدند (۶۷%)، ۲۳% مطالعات سر ـ به ـ سر (head-to-head) بوده، و ۱۰% از مطالعات چند بازویی دارای مقایسه کننده فعال و پلاسبو بودند. ما تمام درمان‌های ذکر شده را در اهداف ارزیابی کرده‌ایم (در مجموع ۱۹). در کل، ۸۶ کارآزمایی، کارآزمایی‌های چندمرکزی بودند (۲ تا ۲۳۱ مرکز). تمام کارآزمایی‌های انتخاب شده در این مطالعه مروری محدود به مرحله القا بودند (ارزیابی در کمتر از ۲۴ هفته پس از تصادفی‌سازی)؛ در واقع، تمام کارآزمایی‌هایی که در متاآنالیز شبکه‌ای انتخاب شدند، بین ۱۲ تا ۱۶ هفته پس از تصادفی‌سازی اندازه‌گیری شدند. ما اکثریت مطالعات (۱۰۹٫۴۸) را در معرض خطر بالای سوگیری ارزیابی کردیم؛ ۳۸ مطالعه در معرض خطر نامشخص، و ۲۳ مطالعه در معرض پایین ارزیابی شدند.متاآنالیز شبکه‌ای در سطح کلاس نشان داد که تمام مداخلات (عوامل سیستمیک معمول، مولکول‌های کوچک، و درمان‌های بیولوژیکی) از لحاظ دستیابی به PASI 90 به‌طور قابل ملاحظه ای موثرتر از پلاسبو بودند.

از لحاظ رسیدن به PASI 90، درمان‌های بیولوژیک anti-IL17، anti-IL23.12، anti-IL23، و anti-TNF آلفا به‌طور قابل توجهی موثرتر از مولکول‌های کوچک و عوامل سیستمیک معمول بود. مولکول‌های کوچک با احتمال بالاتری برای رسیدن به PASI 90 در مقایسه با عوامل سیستمیک معمول همراه بود.در سطح دارو، از لحاظ رسیدن به PASI 90، تمام عوامل anti-IL17 و guselkumab (یک داروی anti-IL23) به‌طور قابل توجهی موثرتر از عوامل anti-TNF آلفا اینفلیکسیماب (anti-TNF alpha agents infliximab)، آدالیموماب، و اتانرسپت بود، اما موثرتر از سرتولیزوماب نبود. آستکینوماب برتر از اتانرسپت بود. تفاوت واضحی بین اینفلیکسیماب، آدالیموماب، و اتانرسپت وجود نداشت.

فقط یک کارآزمایی، اثربخشی اینفلیکسیماب را در این شبکه ارزیابی کرد؛ بنابراین، این نتایج باید با احتیاط تفسیر شوند. توفاسیتینیب (Tofacitinib) به‌طور قابل ملاحظه‌ای برتر از متوترکسات بود، و تفاوت واضحی بین هر یک از مولکول‌های کوچک دیگر در مقابل درمان‌های معمول وجود نداشت.

متاآنالیز شبکه‌ای همچنین نشان داد که ایکسیکیزوماب، سکوکینوماب، برودالومب، guselkumab، سرتولیزوماب، و آستکینوماب در مقایسه با پلاسبو از لحاظ دستیابی به PASI 90 بیش از داروهای دیگر استبا توجه به اثربخشی (پیامد PASI 90) و پذیرش (پیامد SAE)، درمان‌های بسیار موثر نیز در مقایسه با سایر درمان‌ها SAE دارند، و به نظر می‌رسد که آستکینوماب، اینفلیکسیماب، و سرتولیزوماب تعامل بهتری از نظر اثربخشی و قابلیت پذیرش آن دارد.اطلاعات مربوط به کیفیت زندگی اغلب ضعیف گزارش شد و برای یک سوم از مداخلات وجود نداشت.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان:

مطالعه مروری ما نشان می‌دهد که در مقایسه با پلاسبو، ایکسیکیزوماب بیولوژیک، سکوکینوماب، برودالوماب، guselkumab، سرتولیزوماب، و آستکینوماب بهترین انتخاب برای دستیابی به PASI 90 در افراد مبتلا به پسوریازیس متوسط تا شدید بر اساس شواهد متوسط تا بالا است. در سطح کلاس‌، درمان‌های بیولوژیک anti-IL17، anti-IL23.12، anti-IL23، و anti-TNF آلفا همچنین به‌طور قابل‌توجهی موثرتر از مولکول‌های کوچک و عوامل سیستمیک متعارف بودند. این شواهد NMA محدود به القای درمان است (پیامدها بین ۱۲ تا ۱۶ هفته پس از تصادفی‌سازی اندازه‌گیری شدند) و به اندازه کافی با بیماری مزمن مرتبط نیست.

علاوه بر این، تعداد کمی از مطالعات برای برخی از این مداخلات، و سن پایین (میانگین سن ۴۴ سال) و سطح بالایی از شدت بیماری (PASI 20 از خط پایه) ممکن است برای بیماران دیده شده در عمل بالینی روزانه معمول نباشد.یکی دیگر از نگرانی‌های عمده این است که کارآزمایی‌های کوتاه‌مدت داده‌های گزارش شده را مربوط به ایمنی اندک و گاهی ضعیف ارائه می‌دهند و بنابراین شواهد مفیدی برای ایجاد پروفایل خطر قابل اطمینانی را از درمان‌ها ارائه نمی‌کنند. در واقع، تفاوت معنی‌داری در مداخلات ارزیابی شده و پلاسبو در رابطه با SAEها نیافتیم. متوترکسات به‌نظر می‌رسد که بهترین پروفایل ایمنی را داشته باشد، اما از آنجایی که کیفیت شواهد بسیار پایین تا متوسط بود، ما نمی‌توانیم از این رتبه‌بندی مطمئن باشیم. به منظور ارائه اطلاعات طولانی‌مدت در مورد ایمنی درمان‌های انتخاب شده در این مطالعه مروری، ارزیابی مطالعات غیرتصادفی شده و گزارش‌های پس از فروش که از سوی آژانس‌های نظارتی نیز ارزیابی شود، ضروری خواهد بود.

با توجه به تحقیقات آینده، انجام کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی شده‌ای که به مقایسه عوامل فعال به طور مستقیم بپردازند، هنگامی که شواهدی با کیفیت بالا درباره منفعت بر علیه پلاسبو یافت شود، ضروری هستند، از جمله کارآزمایی‌های سر ـ به ـ سر (head-to-head) درباره و در بین درمان‌های سیستمیک متعارف و مولکول‌های کوچک، و بین عوامل بیولوژیک (anti-IL17 در مقابل anti-IL23، anti-IL23 در مقابل anti-IL23.12، anti-TNF آلفا در مقابل anti-IL23.12). کارآزمایی‌های آینده همچنین باید تجزیه‌و‌تحلیل زیر گروهی سیستمیک انجام دهند (برای مثال ارزیابی بیماران بیولوژیک ساده، شدت پایه پسوریازیس، بروز آرتریت پسوریاتیک، و غیره). در نهایت، پیامد ارزیابی هماهنگی در کارآزمایی‌های مربوط به پسوریازیس مورد نیاز است، و محققان باید منافع میان‌مدت و بلندمدت و ایمنی مداخلات و ایمنی مقایسه‌ای عوامل مختلف را بررسی کنند.