بایدها و نبایدهای مهارکننده های TNF در درمان پسوریازیس

داروهای بیولوژیک نوع جدیدتری از داروها هستند که برای درمان پسوریازیس و آرتریت پسوریاتیک استفاده می شوند. این داروها قسمت هایی از سیستم ایمنی هدف قرار می دهند. بیولوژیک ها سرعت آسیب مفاصل را کم کرده و علائمی چون درد مفاصل، تورم و پوست فلسی را تسکین می دهند. پزشک معمولا وقتی سایر درمانها برای بیمار عمل نمی کند، درمان با بیولوژیک ها را شروع می کند. آنچه در زیر می آید نگاهی است به آخرین دستورالعمل آکادمی آمریکایی درماتولوژی در زمینه تجویز مهارکننده های TNF در درمان پسوریازیس است:

اصول عمومی مصرف مهارکننده های TNF:

عوامل ضد TNF (فاکتور نکروز دهنده تومور) در بیماران مبتلا به عفونت های فعال و جدی منع مصرف دارند.

انجام تست توبرکلوزیس در همه بیمارانی که قرار است تحت درمان با این عوامل قرار گیرند، الزامی است، زیرا گزارش هایی از فعالیت دوباره توبرکلوزیس در بیماران درمان شده با عوامل ضد TNF وجود دارد.

در بیماران تحت درمان با عوامل ضد TNF، واکسیناسیون با واکسن های زنده ممنوع است. در این بیماران باید از واکسن های غیرفعال از نظر بیولوژیکی یا واکسن های نوترکیب استفاده کرد. هرچند پاسخ ایمنی این واکسن ها باید مورد بررسی قرار گیرند.

از آنجا که ارتباطی میان درمان ضد TNF و بیماری دمیلینه کننده (مانند MS) وجود دارد، مهارکننده های TNF نباید در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (MS) یا دیگر بیماری های دمیلینه کننده مورد استفاده قرار گیرند. بستگان درجه اول بیماران MS در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند، بطوریکه این خطر در خواهر و برادر بین ۱۸ و ۳۶ درصد است. بنابراین شواهد قویا پیشنهاد می کنند که مهارکننده های TNF نباید در افراد فامیل درجه اول بیماران مبتلا به MS مورد استفاده قرار گیرد.

با توجه به گزارش های موجود در زمینه بروز و بدتر شدن نارسایی مزمن قلبی در بیماران درمان شده با مهارکننده های TNF، باید احتیاط های لازم در این زمینه صورت گیرد. در این زمینه توصیه می شود بیمارانی که طبق طبقه بندی انجمن قلب نیویورک، در کلاس ۳ یا ۴ نارسایی مزمن قلبی قرار دارند، نباید از مهارکننده های TNF استفاده کنند. بیمارانی که در کلاس ۱ یا ۲ هستند، باید در ابتدا تحت تست اکوی قلبی قرار گیرند. اگر کسر جهشی این بیماران کمتر از ۵۰ درصد است، درمان با مهارکننده های TNF ممنوع است.

فعال شدن دوباره هپاتیت B پس از درمان با مهارکننده های TNF گزارش شده، بنابراین در کار بالینی مناسب، بیماران باید از نظر ابتلا به عفونت هپاتیت B غربالگری شوند.

واکنش های متوسط دردناک در محل تزریق گزارش شده است. گزارش های نادری از عفونت های جدی (مانند سل و عفونت های فرصت طلب) و بدخیمی ها دیده شده است. گزارش های نادری از عوارض جانبی وابسته به دارو و برگشت پذیر، شامل لوپوس بدون عوارض کلیوی یا سیستم مرکزی عصبی، سیتوپنی، مالتیپل اسکلروزیس و حمله جدید نارسایی مزمن قلبی نیز منتشر شده است.

انواع داروهای مهارکننده های TNF:

درحال حاضر چند نوع داروی بیولوژیک موجود است که هر نوع از آن ها ، بر روی ملکول خاصی تاثیر می کنند. این داروها عبارتند از:
داروهائی که بر روی TNF اثر می کنند : این نوع داروها بر روی مولکولی به نام (Tumor Necrosis Factor(TNF اثر می کنند و به بلوک کنند های TNF یا داروهای anti TNF نامیده می شوند. این داروها برای درمان آرتریت روماتوئید ، آرتریت کودکان ، آرتریت پسوریاتیک و اسپوندیل آرتریت آنکیلوزانت مصرف می شوند. این داروها عبارتند از:

اتانرسپت (Etanercept)

اینفلکسی مب Infliximab)

آدالی مومب (Adalimumab)

گولی مومب (Golimumab)

سرتولیزو مب پگول (Certolizumab Pegol)

داروهائی که بر روی Interlukin-1 اثر می کنند: آناکینرا (Anakinra)

داروهائی که بر روی Interlukin-6 اثرمی کنند: توسیلی زومب (Tocilizumab)

دارهائی که لنفوسیت های B را از بین می برد: ریتوکسی مب (Rituximab)

داروهائی که از فعال شدن لنفوسیت های T جلوگیری می کنند: آباتاسپت (Abatacet)

درمان پسوریازیس پلاکی با هیدروکسی اوره یا هیدروکسی کاربامید

هیدروکسی اوره یا هیدروکسی کاربامید (Hydroxycarbamide) یک عامل سیتوتوکسیک (سم سلولی) است. معمولا با دوز ۵۰۰ میلی گرم تا ۱ گرم به صورت خوراکی روزانه استفاده می شود. گاهی در درمان پسوریازیس پلاکی استفاده می شود، ولیکن در پسوریازیس پوسچولر، خال خال ، و یا اریترودرمیک کمتر موثر است.

هیدروکسی اوره یا هیدروکسی کاربامید و پسوریازیس:

پنج نوع اصلی پسوریازیس (پوسته پوسته شدن)، پلاک، خال‌ خال، معکوس، پوسچرلر و اریترودرمیک می‌ باشد. شایع‌ترین آن پسوریازیس پلاک مانند است که با ناحیه‌هایی قرمز رنگ با پوششی نقره‌ای و سفید از سلول‌های مردهٔ پوست مشخص می‌شود.

هیدروکسی اوره به یک رادیکال آزاد نیتروکسید تبدیل می شود. در عارضه پسوریازیس، تصور می شود که تکرار دی ان ای در داخل سلول پایه ایی اپیدرم را کاهش می دهد. بهبودی معمولا حدود دو هفته بعد از شروع درمان آغاز می شود، و پس از حدود هشت هفته کامل می شود.

در موارد مقاوم به هیدروکسی اوره ، آن را می توان با دیگر داروهای ضد پسوریازیس با رعایت احتیاط لازم ترکیب کرد. چنانچه با متوترکسات ترکیب شد باید مراقب بود زیرا هر دو دارو ممکن است عملکرد مغز استخوان را کاهش و تولید سم را افزایش دهند.

به دلیل ایجاد اختلالات جنینی در دوران بارداری و در هنگام شیر دهی نباید استفاده شود. بی خطر بودن آن در کودکان تایید نشده است.

عوارض جانبی:

سمی نشدن مغز استخوان توسط سلولهای خونی باید به طور منظم آزمایش شود. در هنگام دیده شدن سم، دوز دارو کاهش می یابد. معمولا یک سوم از بیماران در طول دوره درمان دچار سمیت سلولی می شوند:

لئو سو پانیا (کاهش تعداد سلول های سفید)

کم خونی (کاهش تعداد سلول های قرمز)

ترومپو سایتو پانیا (کاهش تعداد پلاکت)

پانسایتو پانیا (کاهش در تمام انواع سلول خون)

ماکروسایتزیز (بزرگتر شدن سلول های قرمز خون از حد طبیعی) : در تمامی بیماران رخ می دهد زمانی که سلول های قرمز هموگلوبین بیشتری حمل می کنند و مغز استخوان هم مگالوبلاست تولید می کند. البته این بیماری سختی نیست و با توقف دارو از بین می رود.

سمی شدن کبدی به ندرت اتفاق می افتد و به این دلیل هیدروکساریا را می توان با خیال راحت در بیماران مبتلا به مشکلات کبدی ناشی از متوترکسات استفاده کرد. با این حال، گاهی هپاتیت خفیف دیده می شود.

سمی شدن کلیوی در درمان پسوریازیس دیده نشده، اما در بیماران مبتلا به سرطان خون تحت درمان با هیدروکساریا گزارش شده است.

تجمع رنگدانه ایی زرد-خاکستری در پوست و نازک شدن مو ممکن است رخ دهد اما پدیده ایی نادر است.

زخم پای دردناک مشابه با گانگرنوزوم پایودرما و دانه های درماتومیوزیت در بیماران مبتلا به سرطان خون گزارش شده است.

لوپوس دارویی به ندرت دیده می شود که موجب درد عضلات و مفاصل می شود.

افزایش خطر ابتلا به سرطان پوست گزارش شده است.

خطر ابتلا به انواع دیگر سرطان به علت استفاده از هیدروکساریا در بیماران مبتلا به پسوریازیس ناشناخته است، اما تصور می شود در برخی بیماران این اتفاق بیفتد.

هیدروکساریا در سنتز دی ان ای تداخل ایجاد می کند و به این دلیل نباید در دوران بارداری استفاده شود. توصیه می شود لقاح در مردان و زنان تحت درمان با هیدروکساریا انجام نشود، هر چند هیچ گزارشی از بروز مشکل گزارش نشده است.

از حد می تواند منجر به مرگ شود. انتقال خونی و تعداد سلولهای خونی باید به دقت تحت نظر گرفته شود. انگشتان دست و پا، و دهان قرمز، متورم و دردناک می شود.

ایالات متحده با داروی زلجانز ایکس آر(Xeljanz XR) به درمان قطعی انواع آرتریت نزدیک شد

سازمان غذا و داروی آمریکا اخیرا خبر از تایید توفاسیتینیب سیترات (Tofacitinib Citrate) با نام تجاری زلجانز ایکس آر(Xeljanz XR) برای درمان انواع آرتریت متوسط تا شدید در بیمارانی داد که پاسخ‌دهی درمانی ناکافی یا عدم تحمل دارویی به متوترکسات داشته‌اند. همچنین داروی آرتریت روماتوئید Pfizer Xeljanz (tofacitinib) در برابر پسوریازیس ناخن در بیماران مبتلا به بیماری پلاک موثر است.

به گزارش سایت درمانی پسوریازیس، زلجانز ایکس‌آر، اولین و تنها داروی خوراکی از خانواده مهارکننده‌های ژانوس کیناز برای درمان آرتریت است. کوربو میشل، از بخش توسعه محصول شرکت فایزر می‌گوید: «فایزر در زمینه درمان‌های مبتکرانه در بیماری‌های التهابی و خودایمنی پیشروست. معرفی اولین و تنها مهارکننده خوراکی ژانوس کیناز برای درمان آرتریت، گام دیگری در این مسیر بوده است.»

توفاسیتینیب سیترات:

توفاسیتینیب سیترات، یک مهارکننده ژانوس کیناز نسخه‌ای است که شکل ایکس‌آر زلجانزا با دوز ۱۱ میلی‌گرم، هم‌اکنون اولین و تنها مهارکننده JAK خوراکی با الگوی مصرف یکبار در روز است که برای درمان آرتریت متوسط تا شدید تجویز می‌شود.زلجانزا/زلجانزا ایکس آر، می‌تواند به تنهایی یا همراه با متوترکسات تجویز شود.

زلجانز در بیش از ۴۵ کشور در سراسر دنیا برای درمان آرتریت متوسط تا شدید به‌عنوان درمان خط دوم پس از شکست درمانی به یک یا تعداد بیشتری از داروهای ضدروماتیک تعدیل‌کننده بیماری تاییدیه دارد.

مطالعات روی ۶۲۰۰ بیمار مبتلا به آرتریت:

ایمنی و اثربخشی زلجانز، طی مطالعات روی ۶۲۰۰ بیمار مبتلا به آرتریت متوسط تا شدید بررسی شد. بیش از ۱۹۴۰۰ بیمار در سال مواجهه دارویی، در سطح جهانی این برنامه مطالعاتی دخالت داشتند. زلجانز، تنها مهارکننده ژانوس کیناز است که در دستورالعمل ۲۰۱۵ کالج روماتولوژی آمریکا برای درمان آرتریت ذکر شده است.

آرتریت، یک بیماری اتوایمیون مزمن و التهابی است که باعث طیف وسیعی از علائم مانند درد و تورم در مفاصل به ویژه در مفاصل دست، پا و زانوها می‌شود. هر چند که دلیل اصلی آرتریت روماتوئید نامشخص است، به دلیل اشتباه سیستم ایمنی بیماران در برخورد با بافت خودی در این بیماری، یک اختلال اتوایمیون درنظر گرفته می‌شود.

برخی از افراد بیشتر از سایرین در معرض خطر ابتلا به آرتریت هستند؛ از جمله افراد با سابقه خانوادگی این بیماری، سیگاری‌ها و از جمله بیماران پسوریازیس.

میزان شیوع آرتریت روماتوئید در زنان تقریبا سه برابر بیشتر از مردان است. آرتریت روماتوئید نزدیک به ۷/۲۳ میلیون نفر در سراسر دنیا و ۶/۱ میلیون نفر از مردم آمریکا را مبتلا کرده است. بیشترین موارد این بیماری در بین سنین ۴۰ تا ۷۰ سالگی مشاهده می‌شود.

ریسانکیزوماب، موثرتر از ایستکینوماب در درمان پسوریازیس

نتایج فاز ۲ یک مطالعه کارآزمایی بالینی نشان داد، مهارکننده انتخابی اینترلوکین ۲۳ با داروی تحقیقاتی ریسانکیزوماب risankizumab، در درمان پسوریازیس از ایستکینوماب ustekinumab که یک داروی کمتر انتخابی است، موثرتر باشد. نتایج این مطالعه مهم به تازگی در New England Journa- of Medicine منتشر شده است.

محقق ارشد این مطالعه از دانشگاه اونتاریوی کانادا معتقد است: «هرچند این یافته‌ها اولیه هستند، داده‌ها پیشنهاد می‌کنند که بلوک کردن انتخابی اینترلوکین ۲۳ از طریق مهارکردن زیرواحد p19 به جای p40، مهار کامل‌تری را از فعالیت اینترلوکین ۲۳ فراهم می‌آورد و نتایج آن، اثربخشی بیشتر در درمان پلاک‌های پسوریازیسی است.»

ریسانکیزوماب چیست:

ریسانکیزوماب نوعی آنتی‌بادی مونوکلونال انسانی شده است که زیرواحد p19 را که منحصر به فرد به اینترلوکین ۲۳ است، هدف قرار داده و منجر به اختلال سیگنال‌دهی می‌شود. در مقابل، ایستکینوماب زیرواحد p40 را هدف خود قرار داده که بین اینترلوکین‌های ۱۲ و ۲۳ مشترک است و نتیجه آن هم، مهار هر دو سیتوکین است. بعضی مطالعات پیشنهاد کرده‌اند که بلوک کردن فقط اینترلوکین ۲۳ ممکن است دلیل اولیه برای اثربخشی ریسانکیزوماب در پسوریازیس باشد.

کارآزمایی فاز ۲ سر به سر در ۳۲ مکان درمانی‌تحقیقاتی در آمریکای شمالی و اروپا انجام شده و به مقایسه چگونگی عملکرد مهارکننده انتخابی اینترلوکین ۲۳ در مقابل بلوک کردن اینترلوکین ۱۲ و ۲۳ باهم پرداخته است. در این مطالعه، ۱۶۶ فرد بزرگسال مبتلا به پلاک‌های پسوریازیسی مزمن متوسط تا شدید که ۱۰ درصد یا بیشتر از سطح بدنشان درگیر بوده، بررسی شدند. محققان به‌طور تصادفی افراد شرکت کننده را به دریافت تزریق‌های زیرپوستی ریسانکیزوماب (دوز تکی ۱۸ میلی‌گرمی در هفته صفر یا ۹۰ میلی‌گرمی یا ۱۸۰ میلی‌گرمی) یا ایستکینوماب (۴۵ یا ۹۰ میلی‌گرم، بسته به وزن بدن در هفته‌های صفر، ۴ و ۱۶) تقسیم کردند. پیامد اولیه کاهش ۹۰ درصدی یا بیشتر در نمره Psoriasis Area and Severity Index نسبت به پایه قرار داده شد.

پس از ۱۲ هفته، نتایج گرفته شده از گروه ریسانکیزوماب ۹۰ و ۱۸۰ میلی‌گرمی نشان داد، ۷۷ درصد بیماران به هدف اولیه رسیده‌اند. در حالی که، ۴۰ درصد بیماران گروه ایستکینوماب به این هدف دست یافته بودند. اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنی‌دار بود.

محو کامل ضایعات با ریسانکیزوماب:

مشابه این نتایج، در هفته ۱۲، نتایج برای گروه‌های ریسانکیزوماب نشان داد ۴۵ درصد شرکت کنندگان به محو کامل ضایعات دست یافتند، در حالی که ۱۸ درصد بیماران گروه ایستکینوماب به این هدف رسیدند. این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود.

گروه ریسانکیزوماب همچنین شروع سریع‌تر عملکرد و باقی ماندن اثربخشی را برای تا ۲۰ هفته پس از دوز نهایی نشان داد. در مقابل، اثربخشی در گروه درمانی ایستکینوماب، ۸ هفته پس از آخرین دوز، شروع به محو شدن کرد.

بیماران درمان شده با ریسانکیزوماب با ارتقای کیفیت زندگی، دردهای کمتر مفاصل، بهبود پسوریازیس در سر، کف دست و پا، و نوک انگشتان مواجه شدند که این وضعیت‌ها درمان مشکلی دارند.
پاسخ‌های بسیار موثری که از داروهای اختصاصی‌تر گرفته می‌شود، شواهد بیشتری را فراهم می‌آورند که اینترلوکین ۲۳ و نه ۱۲، احتمالا سیتوکاین کلیدی در پسوریازیس است. البته نمی‌توان گفت اینترلوکین ۱۲ مهم نیست، اما واقعا نقطه کدر در این پروسه به‌نظر می‌رسد بیشتر با اینترلوکین ۲۳ و سیگنال‌های آن باشد.

این موضوع، بدین معنا است که اینترلوکین ۲۳ به نظر می‌رسد در نقش «پدال گاز» اصلی برای سیتوکین پیش‌التهابی ۱۷ عمل کند. اینترلوکین ۲۳ دارای نقشی در گسترش کلاس سلول‌های T داشته باشد که اینترلوکین ۱۷ را می‌سازد. مهار اینترلوکین ۲۳ در نهایت راه منتهی به اینترلوکین ۱۷ را مهار خواهد کرد و به این ترتیب، پاسخ‌های بالینی بهتری را نسبت به هدف قرار دادن اینترلوکین ۱۷ به تنهایی فراهم آورد.
حوادث عوارض جانبی با ریسانکیزوماب ۱۸ میلی‌گرمی (۱۲ درصد) و ۹۰ میلی‌گرمی (۱۵ درصد) کمی بیشتر از ایستکینوماب (۸ درصد) مشاهده شد. عارضه جانبی جدی در گروه ریسانکیزوماب ۱۸۰ میلی‌گرمی دیده نشد.

دو مورد بازال سی کارسینوما و یک مورد حوادث قلبی‌عروقی ماژور در گروه ریسانکیزوماب گزارش شد. نازوفارنژیت شایع‌ترین عارضه جانبی بود که در بیش از ۱۰ درصد بیماران همه گروه‌ها دیده شد.

انگور اورگان بر روی پوست برای درمان اختلال پوستی پسوریازیس استفاده می شود

انگور اورگان گیاهی است که ریشه و ساقه آن مصرف دارویی دارد. انگور اورگان بر روی پوست برای درمان یک اختلال پوستی به نام پسوریازیس و به عنوان یک ضد عفونی کننده استفاده می شود. این اسم کمی گمراه کننده است، این گیاه همیشه سبز است. نام رسمی این گیاه ماهونیا آکویفولیوم (Mahonia aquifolium) است. کرمی را خریداری کنید که ۱۰% مواد تشکیل دهنده آن گیاه انگور اورگان باشد. استفاده از این نوع کرم‌ها در درمان پسوریازیس نقش مؤثری دارد.

نحوه کارکرد انگور اورگان:

ترکیبات شیمیایی موجود در ارگون برای مقابله با عفونت های قارچی و باکتریایی و التهابی مفیدند.

موارد مصرف و اثرگذاری انگور اورگان:

پسوریازیس. استفاده از یک کرم حاوی ۱۰% عصاره ارگون از شدت بیماری کاسته و بر کیفیت زندگی فرد می افزاید. اثرگذاری آن برابر کرم دایونکس است.

اثرات انگور اورگان:

پوست خشک و ملتهب (اگزما و پسوریازیس) استفاده از یک کرم مخصوص حاوی عصاره ارگون برای ۱۲ هفته از عوارض بیماری می کاهد.

زخم های معده

سوزش سر دل

ناراحتی معده

عوارض جانبی و ایمنی انگور اورگان:

استفاده از کرم ارگون بر روی پوست بی خطر است. می تواند عوارضی چون خشکی، سوزش، تحریک و واکنش آلرژیک ایجاد کند.

ملاحظات و هشدارها:

حاملگی و شیردهی: استفاده از کرم ارگون به دلیل یک ترکیب شیمیایی به نام بربرین خطرناک است و می تواند باعث وارد آمدن آسیب به مغز جنین شود. همچنین از طریق شیر مادر نیز می تواند منتقل شود.

کودکان: استفاده برای کودکان و بخصوص نوزادان خطرناک است و می تواند به مغز آسیب برساند مخصوصاً در کودکان مبتلا به یرقان.

تداخلات انگور اورگان:

سیکلوسپورین: بدن برای دفع، آن را تجزیه می کند. مصرف ارگون این فرآیند را کند می کند و باعث عوارض می شود.

داروهای تجزیه شونده در کبد: مصرف همزمان ارگون سرعت تجزیه این داروها را در کبد کاهش داده عوارض آنها را افزایش می دهد. مثل سیکلوزپورین، لواستاتین، کلاریترومایسین، ایندیناویر و سیلدنافیل.

دوز مصرفی انگور اورگان و استفاده بر روی پوست:

برای پسوریازیس: کرم ارگون ۱۰% دو تا سه بار در روز.

آمپول تریام هگزال روشی برای درمان پسوریازیس و آرتریت پسوریاتیک

آمپول تریام هگزال ۴۰ میلی گرم/میلی لیتر (TRIAMHEXAL Injection 40 mg/ml) یک استروئید تزریقی ساخت شرکت دارویی HEXAL آلمان است. این دارو در درمان علامتی اختلالات التهابی و آلرژیک و در جهت سرکوب کردن سیستم ایمنی استفاده می شود. تریام هگزال در هیپرپلازی مادرزادی آدرنال مغزی و بیماری های روماتیسمی نیز مؤثر است. تریام هگزال به عنوان روشی برای درمان پسوریازیس و آرتریت پسوریاتیک مورد استفاده قرار می گیرد.

تریام هگزال و پسوریازیس:

تریام هگزال با نام تجاری تریامسینولون یک ترکیب گلوکوکورتیکوئید صناعی است که به دلیل آثار ضد التهابیش در بیماری های مختلفی مانند اگزما، آلرژی، لوپوس، پسوریازیس، آلوپسی، آسم و آرتریت خودایمنی استفاده می‌ شود.

این محصول در هنگام تشدید بیماری و یا در دوره حاد بیماری مورد استفاده قرار می گیرد. این ماده نفوذپذیری مویرگی را معکوس نموده و باعث پایدارسازی لیزوزومی در سطح سلولی می شود و در نتیجه باعث جلوگیری و کنترل التهاب می شود.

مکانیسم اثر:

این دارو با عبور از غشاء سلولی به گیرنده های خود در سیتوپلاسم متصل شده و کمپلکس دارو گیرنده وارد هسته سلولی می شود. این کمپلکس با اتصال به نواحی خاصی از DNA موجب تحریک روند رونویسی mRNA و به دنبال آن ساخت آنزیم هایی می گردد که در نهایت مسئول اثرات سیستمیک کورتیکواستروئیدها می باشند. کورتیکواستروئیدها با جلوگیری از تجمع سلول های التهابی در ناحیه التهاب، مهار فاگوسیتوز و آزادشدن آنزیم های مسئول در التهاب و مهار ساخت و آزاد شدن واسطه های شیمیایی التهاب، اثرات ضدالتهابی خود را اعمال می کند.

فارماکوکینتیک:

فرم تزریقی تریامسینولون از عضله به خوبی جذب می شود. نیمه عمر دارو حدود ۳-۲ ساعت می باشد. به طور عمده در کبد و مقادیری نیز در کلیه و بافت ها به متابولیت های غیر فعال تبدیل می شود. به دلیل وجود فلور در ساختمان تریامسنولون، متابولیسم آن آهسته می باشد. متابولیت های غیر فعال این دارو از طریق کلیه دفع می شوند.

منع مصرف:

در پیشگیری از سندرم زجر تنفسی نوزادان، در صورت وجود آمنیونیت، عفونت یا تب، عفونت با هرپس نوع ۲، عدم کفایت جفت یا پارگی زودرس غشاء منع مصرف دارد.

عوارض:

درمان دراز مدت با تریامسینولون بیمار را از جهت ابتلاء به بیماری های عفونی مستعد می کند و از طرفی علائم عفونت نیز پنهان می شود. مصرف مقادیر زیاد تریامینولون می تواند اختلالات روانی را تشدید کند. کاهش و یا تاری دید، تکرر ادرار و پرنوشی به دنبال مصرف دارو نیاز به توجه پزشکی دارند. در استفاده دراز مدت دارو، قرحه گوارشی، علائم شبه کوشینگ آکنه، درد در ناحیه سرینی و افزایش فشار خون محتمل می باشد.

تداخل:

تریامینولون با آمینوگلوتتماید، آمفوتریسینB، مهار کننده های آنزیم کربنیک انیدراز، آنتی اسیدها ، عوامل ضد دیابت، انسولین، گلوکوزیدهای دیژیتالی ، دیورتیک های القاءکننده های آنزیم کبدی، میتوتان، مکمل های پتاسیم، ریتودرین، غذاها و یا داروهای حاوی سدیم، سوماترم و سوماتروپین و واکسن های حاوی ویروس های زنده توصیه نمی شود.

هشدار:

۱٫ مقدار مصرف دارو بایستی دقیقاً توسط پزشک تعیین شود.
۲٫ استفاده طولانی مدت دارو در بچه ها می تواند منجر به مهار رشد شود.
۳٫ به دلیل وارد شدن در شیر به خصوص هنگام مصرف مقادیر زیاد، در خلال شیردهی توصیه نمی شود.
۴٫ به دنبال مصرف این دارو ممکن است آزمون های بررسی عملکرد محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-غده فوق کلیوی دچار اختلال شود.
۵٫ میزان مصرف دارو در بچه ها بایستی بر اساس میلی گرم دارو به ازاء سطح بدن کودک تعیین شود.
۶٫ مقادیر زیادتر تریامسینولون به احتمال زیاد مبوپاتی پروگزیمال ایجاد نموده و لذا از درمان های مزمن با این داروها بهتر است پرهیز گردد.

توصیه:

۱٫ از قطع ناگهانی مصرف دارو بعد از استفاده طولانی(بیش از ۳ هفته) بپرهیزید.
۲٫ در طول درمان ، مصرف سدیم بایستی محدود شده و مصرف مکمل های حاوی پتاسیم توصیه می شود.
۳٫ معاینات چشم پزشکی در طول درمان دراز مدت، به طور مرتب باید انجام گیرد.

علایم و نشانه ها و درمان پسوریازیس تناسلی

پسوریازیس تناسلی یکی از ناراحت کننده ترین اشکال بیماری پسوریازیس است. چون ناحیه تناسلی پوست بسیار حساسی دارد به همین خاطر حتی کوچکترین ضایعات نیز ممکن است مشکلات فراوان ایجاد کند. پسوریازیس معکوس رایج ترین نوع پسوریازیس موجود در کشاله ران و ناحیه تناسلی است. فردی که به پسوریازیس معکوس مبتلا می شود، معمولا لکه های صاف، خشک و قرمز بر روی پوست خود خواهد داشت. پسوریازیس معکوس است که اغلب دردناک تر از انواع دیگر پسوریازیس است موجب می شود منطقه مبتلا درد و خارش زیادی داشته باشد. در ادامه مطلب به علایم و نشانه ها و درمان پسوریازیس تناسلی می پردازیم.

علائم پسوریازیس تناسلی:

پسوریازیس یک بیماری پوستی خودایمنی می باشد. این بیماری با ایجاد برجستگی، قرمزی و فلس بر روی سطح پوست خود را نشان می دهد. این وضعیت می تواند در هر جای از بدن، از جمله ناحیه تناسلی رخ دهد. در این صورت به آن پسوریازیس تناسلی گفته خواهد شد. شدت این ضایعات پوستی نیز در افراد مختلف متفاوت است.

مناطق مختلف ناحیه تناسلی ممکن است تحت تاثیر پسوریازیس قرار بگیرند. این مناطق عبارتند از:

برجستگی عانه (پوبیس): منطقه بالای اندام تناسلی مردان و زنان

بالای ران: پسوریازیس متشکل از تکه های کوچک و گرد بسیاری است که قرمز و پوسته پوسته می باشند. پسوریازیس در این مناطق به راحتی تحریک می شود. به ویژه در آن دسته از افرادی که هنگام راه رفتن ران هایشان به هم تماس دارد.

چین بین ران و کشاله ران: پسوریازیس در چین بین ران و کشاله ران پوسته پوسته ایجاد نمی کند و ضایعاتش قرمز مایل به سفید است. پوست این ناحیه ممکن است شکاف یا ترک خورده شود.

کسانی که اضافه وزن دارند یا ورزش می کنند ممکن است به عفونتی مبتلا شوند که شبیه به یک عفونت قارچی روی پوست است. این عفونت نباید با پسوریازیس اشتباه گرفته شود.
پسوریازیس تناسلی می تواند هم در مردان و هم در زنان ایجاد شود. یعنی مخصوص جنسیت خاصی نیست. اما شکل ظاهری ضایعات ایجاد شده در آن ها می تواند به ترتیب زیر متفاوت باشد.

ضایعات پسوریازیس فرج معمولا دارای ظاهر صاف است و قرمزی غیر پوسته پوسته دارد. خاراندن منطقه می تواند باعث عفونت و ایجاد خشکی شده که هر دو این عوامل در ضخیم شدن پوست و خارش بیشتر نقش دارند. پسوریازیس تناسلی در زنان معمولا بر روی پوست بیرونی واژن تاثیر می گذارد. در اغلب موارد، پسوریازیس به غشاهای مخاطی واژن سرایت نمی کند.

پسوریازیس آلت تناسلی مردان ممکن است تکه های بسیار زیاد، کوچک و قرمزی را بر روی سر آلت و یا منطقه استوانه ای شکل آن ایجاد کند. پوست این ناحیه ممکن است پوسته پوسته داشته باشد یا صاف و براق باشد.

علاوه بر نواحی تناسلی، این بیماری می تواند مقعد و پوست اطراف آن را نیز دست خوش تغییر کند. پسوریازیس در نزدیکی مقعد قرمزی بدون پوسته پوسته ایجاد کرده و معمولا فرد در معرض ابتلا، خارش نیز دارد. علائم این بیماری روی مقعد می تواند با عفونت مخمر، خارش هموروئیدی، و هجوم کرمک اشتباه گرفته شود.

در صورت وجود هر کدام از بیماری های ذکر شده در بالا، درمان پسوریازیس پیچیده می شود. معاینه رکتوم و کشت میکروبی پوست می تواند به تشخیص این بیماری ها و ایجاد افتراق بین آن ها و پسوریازیس کمک کند. پسوریازیس در چین باسن نیز قرمزی بدون پوسته پوسته و یا قرمز با فلس بسیار زیاد ایجاد می کند.

درمان و بهداشت جنسی:

درمان پسوریازیس تناسلی در برخی موارد دشوار است. اما به طور معمول این بیماری به خوبی به اغلب گزینه های درمان پاسخ می دهد. پوست ناحیه تناسلی بسیار نازک و حساس است. بنابراین افراد مبتلا به پسوریازیس تناسلی باید مراقبت های ویژه ای را با توجه به گزینه های درمانی آن مد نظر داشته باشند. افراد باید از کرم های موضعی برای جلوگیری از نازک تر شدن پوست و ایجاد ترک های صورتی بر روی آن استفاده کنند.

از بین بردن خارش و ناراحتی ناشی از این بیماری ساده است. اما درمان ضایعات سخت تر می باشد. در گام اول منطقه آسیب دیده باید مرطوب نگه داشته شده و از درمان های موضعی یا نور فرا بنفش (UV) استفاده شود.

به طور کلی درمان های  پسوریازیس تناسلی عبارتند از:داروهای موضعی: کورتیکواستروئیدها ضعیف برای درمان این بیماری در ناحیه تناسلی استفاده می شود. استفاده طولانی مدت از کورتیکواستروئیدهای موضعی می تواند موجب نازک شدن دائمی پوست شده و ترک هایی شبیه به ترک های زایمان ایجاد کند. استفاده از مرطوب کننده می تواند در حفظ رطوبت این منطقه مفید باشد. در هنگام خرید مرطوب کننده دقت کنید که عطر و رایحه نداشته باشد. عطر و رایحه کرم می تواند باعث خشکی و سوزش بیشتر شود. کرم و پماد ویتامین D احتمال تحریک را کمتر می کند.

نوردرمانی با UV:  در شرایط خاص برای درمان پسوریازیس دستگاه تناسلی از نوردرمانی استفاده می شود. فقط باید دقت شود که شدت نور استفاده شده برای درمان پسوریازیس تناسلی باید کمتر از شدت نوری باشد که برای درمان پسوریازیس در سایر نقاط بدن استفاده می شود. نور بیش از حد می تواند پوست ناحیه تناسلی را بسوزاند. ضمن این که استفاده از نرم کننده و مرطوب کننده می تواند مانند یک لایه محافظ بوده و مانع کاهش آب پوست شود.

مهار کننده های نورین: تاکرولیموس و پیمکرولیموس در درمان پسوریازیس دستگاه تناسلی مفید هستند و عوارض جانبی مانند نازک شدن پوست را ایجاد نمی کنند. گرچه آنها می توانند، باعث ایجاد احساس ناراحت کننده سوزش شده و عفونت های جنسی مانند تبخال یا زگیل های ویروسی را مجددا فعال کنند.

در برخی موارد، پزشکان داروی خوراکی تجویز می کنند. داروهای پسوریازیس تناسلی می تواند عوارض جانبی مانند موارد زیر داشته باشند:

تحریک

سردرد

بی خوابی

تب

اسهال

فرد مبتلا به پسوریازیس تناسلی باید هر گونه علائمی که بعد از مصرف دارو احساس می کند را به پزشک اطلاع دهد. این کار نه تنها برای اطمینان از مناسب بودن درمان است بلکه برای رد بیماری های دیگر از جمله بیماری های مقاربتی مفید است.

پسوریازیس تناسلی ممکن است بعد از ایجاد اصطکاک در طول مقاربت جنسی بدتر شود. تماس با مواد محرک خاص نیز ممکن است به شعله ور شدن آن کمک کند.

این محرک عبارتند از:

ادرار

مدفوع

لباس تنگ

سلامت جنسی:

استفاده از کاندوم در حین مقاربت، برای کاهش ناراحتی بالقوه موثر است. این پوشش همچنین یک مانع برای جلوگیری از برخورد پوست به پوست و مایع به پوست، که باعث کاهش تحریک بیشتر می شود، محسوب خواهد شد. پس از مقاربت، افراد مبتلا به پسوریازیس تناسلی باید منطقه تناسلی را پاک کرده و اگر داروی موضعی قبل از رابطه جنسی استفاده کرده اند، مجددا آن را شارژ کنند.

از آن جا که سوزش بعد از رابطه جنسی در این افراد شایع است، بنابراین پیشنهاد می شود که صادقانه مشکل خود را با شریک زندگیتان مطرح کنید. این را در نظر داشته باشید که پسوریازیس تناسلی از طریق تماس پوست به پوست منتقل نمی شود.

حسگر جدید RSOM کمک به تشخیص و درمان بهتر پسوریازیس

به گزارش سایت درمانی پسوریازیس و به نقل از Nature Biomedical Engineering، پزشکان معمولا بیماری التهابی پوست “پسوریازیس” (psoriasis) را با چشمانشان معاینه می کنند و این  شیوه آنچه در بخش عمقی‌تر پوست رُخ می‌ دهد را آشکار نمی‌ کند. حسگر جدیدی به نام (raster-scan optoacoustic mesoscopy (RSOM توسط دانشمندان “مرکز هلمهولتز” (Helmholtz Zentrum München) و دانشگاه صنعتی مونیخ ساخته شده است. در آزمایش‌ های صورت گرفته بر روی بیماران مبتلا به پسوریازیس، سامانه RSOM به دانشمندان امکان تعیین ضخامت پوست اشخاص، تراکم مویرگی، تعداد رگ‌های خونی و حجم کلی خون موجود در پوست را داد.

حسگر جدید RSOM کمک به تشخیص بهتر پسوریازیس:

پسوریازیس (صدفک یا داءالصدف) بیماری پوستی مزمن خودایمنی است؛ این بیماری هنگامی رخ می‌ دهد که سیستم ایمنی بدن سیگنال‌ های اشتباه می‌ فرستد. این سیگنال‌ ها باعث افزایش سرعت چرخه رشد سلول‌ های پوست و در نتیجه افزایش بیش از حد سلول‌ های این عضو از بدن می‌ شود.

این فناوری مجهز به پالس‌های لیزری ضعیفی است که برای حرارت دادن جزئی بافت تحت معاینه به کار می‌ روند. حرارت دادن موجب انبساط لحظه‌ای بافت می‌ شود و چنین شرایطی به نوبه خود باعث تولید امواج فراصوت می‌شود.

حسگر جدید قادر به شناسایی این امواج است و با تحلیل آن‌ها تصویر با وضوح بالایی از آنچه زیر پوست رخ می‌ دهد، ارائه می‌ دهد. یکی از ویژگی‌ های مهم این حسگر آن است که بیماران را در معرض تشعشات مضر قرار نمی‌ دهد.

در آزمایش‌های صورت گرفته بر روی بیماران مبتلا به پسوریازیس، سامانه RSOM به دانشمندان امکان تعیین ضخامت پوست اشخاص، تراکم مویرگی، تعداد رگ‌ های خونی و حجم کلی خون موجود در پوست را داد.

وجود چنین فناوری تصمیم‌گیری‌ جهت درمان بیماران را برای پزشکان آسان‌تر خواهد کرد. همچنین می‌توان از آن برای بررسی بیماری‌ های دیگر مانند سرطان پوست و دیابت استفاده کرد.

جزئیات حسگر ابداعی در Nature Biomedical Engineering قابل مشاهده است.