مقایسه داروهای بیولوژیکی برای درمان پسوریازیس
مقایسه داروهای بیولوژیکی برای درمان پسوریازیس

ایکسکیزوماب ارجحیت خود را نسبت به یکی از بهترین داروهای بیولوژیک جهان در درمان پسوریازیس که تاکنون وجود داشته، یعنی یوستکینوماب، نشان داده است.

ایکسکیزوماب به کلوب مهارکننده‌های اینترلوکین ۱۷A تعلق دارد و ارجحیت خود را نسبت به یکی از بهترین داروهای بیولوژیک جهان در درمان پسوریازیس که تاکنون وجود داشته، یعنی یوستکینوماب، نشان داده است. نتایج یک مطالعه تصادفی شده برای مقایسه دو عامل بیولوژیک که در آلمان انجام شده، نشان می‌ دهد داروی ایکسکیزوماب ixekizumab، با نام تجاری Taltz و محصول شرکت Lilly، در مقایسه با یوستکینوماب ustekinumab، با نام تجاری Stelara و محصول Janssen، در بیماران مبتلا به پسوریازیس در هفته ۱۲ موثرتر است. البته خارش، درد پوست و عوارض جانبی مرتبط با درمان بین این دو دارو تفاوت قابل توجهی نشان نمی‌ داد.

برتری ایکسکیزوماب در مقابل یوستکینوماب در کنترل پسوریازیس:

به گزارش سایت درمانی پسوریازیس: ایکسکیزوماب به کلوب مهارکننده‌های اینترلوکین ۱۷A تعلق دارد و ارجحیت خود را نسبت به یکی از بهترین داروهای بیولوژیک جهان در درمان پسوریازیس که تاکنون وجود داشته، یعنی یوستکینوماب، نشان داده است.

زمانی که کلاس جدیدی از داروهای بیولوژیک وارد بازار دارویی می‌ شود، بیماران اغلب می‌ پرسند: «چه چیز بیشتری نصیب ما می‌ شود؟ این سوال قابل توجیه است و بهترین راه برای پاسخ دادن به آن، این است که کارآزمایی سر به سر مستقیمی انجام شود.»

نتایج مذکور که در قالب مطالعه IXORAS فاز ۳b انجام شده، در بیست و پنجمین کنگره آکادمی درماتولوژی اروپا مطرح شد.

در دو مطالعه قبلی (UNCOVER-2 و UNCOVER-3) که در این زمینه انجام شده، داروی ایکسکیزوماب که آنتی‌بادی مونوکلونال با پیوستگی بالا است و به‌ طور اختصاصی به IL-17A متصل می‌ شود، نشان داده از اتانرسپت etanercep و پلاسبو در بیماران مبتلا به پسوریازیس متوسط تا شدید اثربخش‌تر است. نتایج این مطالعات در نشریه معتبر Lance منتشر شده است.

در مطالعه جدید، محققان ۱۳۶ بیمار را به‌ طور تصادفی به گروه ایکسکیزوماب، ۱۶۰ میلی‌گرم در ابتدا و سپس، تا ۸۰ میلی‌گرم، هر دو هفته یکبار به مدت ۱۲ هفته اختصاص دادند. آنها همچنین ۱۶۶ بیمار را به‌ طور تصادفی به دریافت مهار کننده اینترلوکین‌های ۱۲ و ۲۳، یوستکینوماب، با دوزی که براساس وزن آنها تعیین شد، موظف کردند.

نمرات میانگین شاخص شدت فعالیت پسوریازیس یا PASI بیماران در ابتدای مطالعه حدود ۸/۱۹ تا ۹/۱۹ گزاش شد. به عبارت دیگر، بیماران به شدت از سوی پسوریازیس تحت آزار قرار داشتند.
بسیاری از بیماران از خارش شکایت داشتند که میانگین نمره آن براساس مقیاس نمره‌دهی، ۲/۶ در ابتدا بود. میانگین وزنی بیماران ۸۵ تا ۹۰ کیلوگرم، میانگین سنی آنها ۴۲ تا ۴۴ سال و حدود دو-سوم بیماران نیز مذکر بودند.

پیامد اولیه مطالعه، بهبود ۹۰ درصدی در پسوریازیس (PASI 90) در هفته ۱۲ بود. این هدف به جای بهبود ۷۵ درصدی (PASI 75) در نظر گرفته شد، زیرا بسیاری از بیماران که به PASI 90 دست یافتند، می‌گویند کنترل زندگی آنها دیگر در دست پسوریازیس نیست.

در آنالیزهای لوجستیک رگرسیون، مشخص شد بیماران گروه ایکسکیزوماب، در مقایسه با گروه درمانی یوستکینوماب، به‌طور قابل توجهی بیشتر به PASI 75 دست یافتند. این مهم پس از تعدیل آنالیزها از نظر وزن، منطقه درگیر، شدت بیماری و دیگر فاکتورها به دست آمد. هیچ اختلاف قابل توجهی میان دو گروه از نظر پاسخ ۴ نمره‌ای خارش، مقیاس نمره‌دهی خارش و مقیاس آنالوگ دیداری درد پوستی دیده نشد. از سوی دیگر، عوارض جانبی مرتبط با درمان نیز بین دو گروه درمانی اختلاف معنی‌داری نداشتند.

چالش های این مقایسه:

البته، این موضوع که مطالعه مذکور فقط ۱۲ هفته به طول انجامیده، یکی از محدودیت‌ های آن است. جالب است که بدانیم سرنوشت بیماران پس از ۲۴ هفته و یک سال چگونه خواهد بود.

نکته مهم دیگر در این مطالعه، این بود که بیماران اجازه داشتند پیش از ورود به مطالعه با مهارکننده‌های TNF هم درمان شده باشند. هر دوی داروها در این بیماران به خوبی عملکرد خود را نشان دادند، حتی در بیمارانی که به مهارکننده‌های TNF هم پاسخ درمانی مناسبی نداده بودند، هرچند پاسخ درمانی کمتر خواهد بود.

این مطالعه از آن جهت اهمیت دارد که دو عامل بیولوژیکی بسیار خوب را که اینترلوکین‌ های متفاوت را هدف قرار می‌ دهند، با هم مقایسه کرده است. هرچند در این مقایسه، کفه ترازو به سمت ایکسکیزوماب پائین آمده، یوستکینوماب نشان داد در هفته ۱۲ بیشترین فعالیت را داشته است. بنابراین به نظر می‌ رسد طول مدت مطالعه کافی نبوده است.

  • منبع خبر : بیست و پنجمین کنگره آکادمی درماتولوژی اروپا